روزنامه جوان نوشت: مردان بزرگی در هشت سال دفاع مقدس در برابر دشمن متجاوز ایستادگی کردند و اجازه عرض اندام به نیروهای دشمن ندادند. دفاع مقدس سبب شد تا مردم قهرمانان واقعیشان را بشناسند. آنها که بدون کوچکترین هراسی، بزرگترین حماسهها را خلق کردند. نقشههای دشمنان با وجود چنین مردانی عملیاتی نشد تا تاریخ ایران بزرگترین رزمندگانش را بشناسد. سرلشکر یعقوب علیاری یکی از فرماندهانی است که شرح شجاعتهایش مایه غرور و مباهات هر ایرانی است. وجود چنین فرماندهای برای جبههها یک نعمت بزرگ بود.
موفقیت با نمرههای ممتاز
امیر سرلشکر شهید یعقوب علیاری از فرماندهان بزرگ و کمتر شناخته شده دفاع مقدس است. یک آذریزبان شجاع که از دل سختترین آوردگاهها با سربلندی بیرون میآمد. یعقوب علیاری در ارومیه متولد شد. در سن 20 سالگی که مصادف بود با سال 1338، وارد دانشکده افسری شد. او در سال 1341 با درجه ستواندومی و رسته پیاده به دوره مقدماتی اعزام شد که بعد از یک سال با نمره ممتاز فارغالتحصیل و به یگان چترباز (که بعدها تیپ 23 نیروهای مخصوص نامیده شد) منتقل شد. استعداد و مهارت علیاری فقط در چتربازی محدود نماند. او توانست دوره تیزیلدن (دوره نیروهای مخصوص در امریکا)، دوره رنجری در امریکا و دوره آموزش زبان انگلیسی را در مرکز آموزش زبانهای خارجی طی کند. او همچنین دوره اسکی و جنگ در کوهستان را نیز در فرانسه طی کرد. علیاری تمام این دورهها را با نمره ممتاز به پایان رساند.
شهید علیاری در تیپ 23 نوهد مشغول خدمت شد و در سال 1351 دوره عالی پیاهنظام را با نمره ممتاز به پایان برد. علیاری در طول این سالها به انتقال تجربیاتش به همکارانش پرداخت و در مجامع بینالمللی به همکاری با کشورهای دیگر مشغول شد. دانش و تجربه این افسر ایرانی برای نیروهای رزمی و نظامی دیگر کشورها اهمیت زیادی داشت و فرماندهان نظامی دیگر کشورها به دنبال استفاده از مهارتهای این افسر ایرانی بودند.
تشکیل تیپ 58 تکاور ذوالفقار
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 نیروی زمینی ارتش سرهنگ ستاد یعقوب علیاری را مأمور تشکیل تیپ 58 تکاور در پادگان قصر تهران کرد. بدین ترتیب شهید علیاری وظیفه تأسیس، سازماندهی، آموزش و فرماندهی تیپ 58 تکاور ذوالفقار را به عهده گرفت و پس از آموزش با همان تیپ تکاور به جبهه اعزام شد.
تیپ تکاور ذوالفقار با شروع جنگ و بنا به نیاز جنگ تشکیل شد. این یگان از تجهیزت سبک بهره میگرفت ولی نیروهای آن از افرادی زبده تشکیل شده بود که از طرف ستاد ارتش مشخص شده بودند که با دادن اختیاراتی به فرمانده این تیپ شهید یعقوب علیاری مأموریت یافت تا این واحد را در لشکر ذوالفقار راهاندازی کند.
این تیپ از افراد داوطلب یگانهای دیگر و همچنین درجهداران و سربازان وظیفه داوطلب که خودشان برای حضور در این یگان حضور پیدا کنند تشکیل شد. نیروهایش بلافاصله آموزشهای لازم را دیدند و در اولین عملیاتی که وارد شدند عملیات مطلعالفجر در منطقه شاخه شیاکوه بود. این عملیات با پیروزی انجام گرفت و آوازه تیپ به گوش همگان رسید و این تیپ مورد تقدیر قرار گرفت.
جایزه صدام برای سر شهید علیاری
شهید علیاری مأموریتهای واگذارشده را با شجاعت و مدیریت لازم انجام داد و مورد تشویق و تقدیر مقامات ارتش قرار گرفت و به علت مأموریتهای موفق تیپ در عملیاتهای مختلف پس از آن سازمان و وضعیت آن به لشکر 58 ارتقا پیدا کرد. علیاری فرمانده سلحشور و شجاعی بود که همواره میگفت: «من تا دشمن را نابود نکنم عقب نخواهم آمد.» صدام، در زمان جنگ تحمیلی برای زنده و مرده این شهید والامقام جایزه تعیین کرده بود، ولی هیچگاه به این هدف خود نرسید. به دلیل ضربههای فراوانی که یعقوب علیاری به دشمن زده بود، صدام در سال 1361 مبلغ100 میلیون تومان جایزه برای سر این فرمانده تعیین کرده بود.
شهید علیاری با کولهباری از دانش، تجربه و علاقه به میهن و انقلاب در عملیاتهای مختلفی شرکت داشت. ایشان به عنوان فرمانده تیپ عملکننده قرارگاه نصر در عملیاتهای «مطلعالفجر»، «بیتالمقدس»، «عملیات رمضان» و «عملیات محرم» شرکت داشت و در عملیات «کربلای 6»، فرمانده قرارگاه عملیاتی غرب کشور بود.
شهید علیاری در عملیات «مرصاد» با هدایت عملیات در محور ایلام- اسلامآباد با موفقیت شرکت کرد. او پس از پایان جنگ، به پاس رشادتهایش در عملیاتهای مختلف به دریافت دو نشان درجه دوم فتح از دست مقام معظم رهبری، فرماندهی کل قوا، مفتخر شد.
جانبازی و شهادت
این شهید والامقام، چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفته و هفت ماه در بیمارستان بستری شده بود، ولی باز هم دست از مبارزه علیه رژیم بعثی عراق برنداشته بود. او سه مرتبه مورد اصابت ترکش گلولههای دشمن قرار گرفت و از ناحیه سینه، پای راست، زانو، ریه و گوش به شدت مجروح شد و به قول رئیس بهداری ارتش جای سالمی در بدن نداشت.
به گفته یکی از نزدیکان شهید که شاهد عمل جراحی زانوی ایشان در بیمارستان خانواده بود به این شرط و با اصرار قبول کرده بود که اولاً من چتربازم و باید دوباره توان پریدن را پیدا کنم. دوم اینکه من فقط یک شب در بیمارستان خواهم ماند. دکتر معالج به او گفت شما همیشه چتربازی! نگران نباش! و او را برای عمل جراحی قانع کرده بود. علیاری شب دوم بعد از عمل بیمارستان را ترک کرد و به جبهه بازگشت و فقط یک شب در بیمارستان خوابید.
یعقوب علیاری در جواب یکی از خبرنگاران که به امیر علیاری گفته بود شما را از زمان فرماندهی در تیپ 58 تکاور ذوالفقار میشناسیم، میگوید تا آخرین نفس همیشه سربازیم و بعد میگوید: «تیپ 58 تکاور ذوالفقار تمام افتخارات من و تمام افتخارات نیروی زمینی ارتش بود. از من فرمانده تا آخرین ستوان و آخرین گروهبان همه در عملیاتهای مختلف مجروح شدهایم.»
شهید علی صیادشیرازی درباره تأثیرگذاری حضور افرادی مثل یعقوب علیاری در جبهههای جنگ میگوید: «الان دانشجویان، بیشتر به انتخاب رشتههای علمی مانند کامپیوتر رغبت دارند و این برنامهها موجب میشود که جایگاه رشتههای رزمی و پیاده مشخص شود. دانشجویان وقتی صیاد، حسنی سعدی، یعقوب علیاری را میبینند، انگیزه انتخاب این رشتهها را پیدا میکنند.»
امیر احمدرضا پوردستان درباره این فرمانده شجاع میگوید: «شهید سرلشکر یعقوب علیاری، قافلهسالار شهدای جنگ تحمیلی بود که دفاع از اسلام، قرآن و ولایت و تمامیّت ارضی کشور را سرلوحه خود قرار داده بود. علیاری از همان ابتدای خدمت در لشکر ذوالفقار در هر جا حضور داشت، مؤثر بود و استادی بسیار متبحّر بود و به زیبایی عمل میکرد. وی همیشه در فعالیتهای علمی و عملی رتبه اول داشت و افسری بسیار رشید و توانمند در عرصه پیکار با دشمن بود و دشتهای پهناور خوزستان و ارتفاعات شمالغرب کشور هیچگاه رشادتها و دلیرمردی او را فراموش نخواهد کرد.»
امیر سرلشکر حسنی سعدی نیز نظرش را درباره شهید علیاری اینگونه بیان میکند: «شهید علیاری، امیری سرافراز، فرماندهای هوشیار، بیدار، مدیر، مدبر، دلسوز و پا در رکاب ارتش جمهوری اسلام بود و از چهرههای درخشان و همیشه ماندگار دوران دفاع مقدس که جبهههای غرب، جبهههای جنوب و عملیاتهای مختلف دوران دفاع مقدس رشادتهایش را به خاطر دارد.»
سرانجام سرلشکر یعقوب علیاری که در مورخ 19 فروردین 1362 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون بر اثر بمباران شیمیایی دشمن از ناحیه ریه دچار ضایعه شده بود در سیزدهم آذر 1385 بعد از تحمل سالها درد و رنج به علت تشدید عوارض شیمیایی در بیمارستان 505 ارتش دار فانی را وداع گفته و به همرزمان شهیدش پیوست. پیکر مطهر این شهید والامقام در قطعه 29 بهشتزهرا (س) تهران در جوار امیر سپهبد شهید علی صیادشیرازی آرام گرفته و میعادگاه عاشقان و عارفان و دلسوختگان است.