اهالی روستاهای حاشیه سد گتوند، نزدیک ١٠سال است تابستان که میشود عزا میگیرند. بعضی کوچ کردهاند به حاشیه شهرها و بیخانه، بیزمین و بیدام، اجارهنشین شدهاند و این طرف و آن طرف، مشغول به کاریاند. آنها که ماندهاند به امید زندگی روی زمینهای پدری، هر بار که سقف خانه روی آب شناور میشود و آخرین تصویر از کاشانهشان تلی از گل میشود، آستینها را بالا میزنند، کفشهای پلاستیکی را پا میکنند و شروع میکنند به نجات اسباب و اثاثیه، گاو و گوسفندان، مرغها و خروسها. تراکتورها را روشن میکنند و از میان تلی از گِل، راه به جادههای خراب میگیرند. چندین سال است که اهالی روستاهای حاشیه گتوند، خاطراتشان از خرداد و تیر، با آوارگی و غرقآب شدن خانه، آغلها و زمینها گره خورده.
کارفرمای پروژه سد گتوند، شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بود که مشاوره این پروژه را به شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس واگذار کرد و حالا فارغ از مشکلات محیطزیستی ساخت این سد و پیامدهای اجتماعی آن گریبان تعداد قابل توجهی از اهالی روستا را گرفته است.
شرکت پیمانکار با خرید تعدادی از خانهها به قیمتهای پایین، میگوید این زمینها حالا دیگر در حریم رودخانه است و کسی حق ساختوساز ندارد و باید تمام روستاها تخلیه شوند. اهالی اما میگویند قیمتگذاری کارشناسان غیرمنصفانه است، آنجا زمینهای پدری است و با این قیمت نمیروند. ازسال ٩١، هر سال سناریوی آبگیری سد و غرقآب شدن خانهها و زمینها تکرار میشود. فرماندار مسجد سلیمان که طرف اهالی است از شرکت آب نیرو میخواهد که به سرعت وضع ساکنان روستاها را تعیین تکلیف کند. محمدپاکدل میگوید خانهها و زمینهای روستای «پرنوشته یک»، خریداری شده، حالا هم که به زیر آب رفته مشکلی ایجاد نشده اما روستای «پرنوشته دو»، هنوز بلاتکلیف است. با اینکه فرماندار مسجد سلیمان میگوید تنها روستای تلخاب تاجدین است که با مشکل آبگرفتگی روبهروست اما نماینده ۶ روستای لاری و مسجد سلیمان به «شهروند» میگوید که در آبگیری اخیر شاید دو روستا بیش از همه خسارت دیده باشند، قبلا اما بهطور رسمی اعلام شده بود که ۴٢ روستا زیرآب رفتهاند و بررسی اهالی نشان میدهد ۵٠ روستا خسارت دیدهاند. ٣۵٠ خانواده که در سالهای قبل از این آبگیری خسارت دیدهاند، سالهاست دنبال حق و حقوقشاناند؛ زمینها و خانههایشان را به قیمتهای پایین، یکی دو میلیون تومان و حتی ۵٠٠هزار تومان قیمتگذاری کردهاند و اهالی به فروش رضایت نمیدهند.
از ٢٠ روز پیش که سد گتوند برای چندمین بار آبگیری شد، آب بیشتر از هرسال دیگری از دیوار خانهها بالا رفت. به گفته یوسف بهمنی، بخشدار عنبر از توابع مسجد سلیمان، تراز آب در مخزن سد گتوند روزانه ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر بالا میآید و خانههای روستایی که در ارتفاع کمتری هستند در معرض آبگرفتگیاند، همین هم شده تا جادههای دسترسی اصلی روستاهای «پرنوشته» و «تلخاب تاجدین» با بالا آمدن آب بسته شود. اهالی این روستا خودشان را آوارههای دَهساله میدانند، هر بار که سد آبگیری شد و خانههایشان زیر آب رفت، در روستاها و ییلاقها پناه گرفتند. هوا گرم است، آب و برق ندارند و راهی جز مهاجرت برایشان نمانده. ماجرا، اختلاف بر سر تملک زمینهای روستایی است که سالهاست بر زمین مانده و حل نمیشود. دامداران و کشاورزان خسارت محصولات و دامهایشان را میخواهند و مسئولان سد گتوند، خسارتشان را پرداخت نمیکنند. تنها راهحل جابهجایی روستاست که آن هم اهالی با این شرایط زیربار نمیروند. حالا در این وضعیت مدیر اجرایی سد گتوند توضیحهای خودش را دارد. محمد مرادی به ایرنا میگوید که اینها زمینهای خودشان است: «ما میتوانیم آب را بالا ببریم یا پایین بیاوریم، هیچکس حق ورود به منطقه را ندارد، نمیدانم چرا این افراد ماندهاند و حالا ما از آنها شاکی هستیم.» به گفته او، از مالکان خواسته شده که بیایند و پولشان را بگیرند، اما استقبالی نکردهاند. این پول حالا به صندوق ثبت بازگردانده شده است: «اواخر اردیبهشت امسال این پول به مبلغ ۴۰میلیارد ریال طبق نظر دادگستری به صندوق دولت تودیع و از سوی دادستانی هم تأیید شده و اسناد آن موجود است.» مالکان نسبت به قیمت خرید زمین و خانههایشان ناراضیاند و مدیراجرایی سد گتوند میگوید که طرف اهالی سد، قوه قضائیه است، اهالی بروند علیه کارشناسان رسمی دادگستری طرح دعوی کنند.
اهالی، کوچ اجباری کردهاند
عباس حسینی، یکی از اهالی روستای گاورالبرود شهرستان لالی است که چندسال است خانه و زندگی را در روستایش رها کرده و در اهواز ساکن شده. او یکی از روستاییانی است کهسال گذشته تمام زمینهای کشاورزیاش غرق شد و تنها کسی نبود که در این روستا آواره شد، دیگر اهالی هم با از بین رفتن خانهها و غرق شدن زمینها و دامهایشان کوچ کردند به حاشیه شهرهای بزرگ: «تمام مردم روستاهایی که در این سالها خانههایشان و کارشان را از دست دادند، به حاشیه شهرها مهاجرت کردند، آنجا رفتهاند برای اجارهنشینی.» محلههای اطراف شوشتر و لالی، روستای اندیکار و عقیلی و … چند سالی است که میزبان روستاییان آواره شدهاند. برخی دامهایشان را فروختند چون جایی برای نگهداریشان نداشتند، گروهی هم دامها را با خود بردند. آنها هم که در روستا ماندند، سیاه چادر زدند و زمینگیر شدند. اهالی روستا میگویند زندگیشان تباه شده. گروهی از اهالی با وجود غرق شدن زمینها، با فروکش کردن آب، دوباره بازگشتند و زمینها را کاشتند، چرا؟ «چون راه دیگری برای امرار معاش نداشتند.» حسینی میگوید در سالهای گذشته جلسههای زیادی با فرمانداری و بخشداری و شرکت آب نیرو داشتهاند، نتیجه تنها وعدههایی بوده که هیچ وقت عملی نشد. آنها جزئیات اتفاقات سالهای گذشته را به مدیران گفتهاند، گفتهاند چه بر سرشان آمده، بیخانه شدهاند، دامهایشان و خودشان آواره شدهاند. بیپول شدهاند. تنها جوابی که گرفتند: بروید، ما پولش را میدهیم: «به ما میگویند این اتفاقات به دلیل اختلاف میان شرکت و کشاورزان رخ میدهد. وقتی گلایه میکنیم میگویند چشم انجام میدهیم. به تعدادی از اهالی چندرغازی دادهاند و گفتهاند بروید. برخی گرفتند و رفتند. اما برای همه این اتفاق نیفتاد.» حسینی ١۴٠هکتار زمینش را در همین آبگیریها از دست داده: «یک ریال به ما ندادند.»
قرار بود بالاتر از آن منطقه، برای اهالی شهرکی مسکونی بسازند، یا کارشناسی بیاید و زمینها و خانههای مسکونی را ارزیابی کند، به همان قیمت پول بدهد. اما نه از پول خبری شده و نه از شهرک وعده داده شده. سه هفته پیش یک بار دیگر آب بالا آمد و همه جا را زیر آب برد. هر بار نزدیک به دو هفته طول میکشد تا آب تهنشین شود. تنها آب نیست که به زمینها و خانهها سرریز میشود، آب همراه با نمک است. زمینها شورهزار میشود: «ما آب آشامیدنی نداریم، آب شور است و برای مصرف آب شرب، به لالی میرویم و با تانکر آب میآوریم.» حسینی میگوید از وقتی سد را ساختهاند آب هم شور شده: «وقتی از شرکت میخواهیم این اقدام را متوقف کند، طلبکار میشود که این کارها به نفع آیندگان و روستاییان است.» مسئولان و پیمانکاران شرکت آب نیرو، با ساخت و سازهای جدید در روستا مخالفاند، میگویند هر خانهای که از قبل ساخته شده بود، پولش را میدهند برای خانههای جدید اما هزینهای نمیشود.
شرکت خانههای تازه ساخت را نمیخرد
نجات داودی یکی از اهالی روستای تلخاب تاجدین شهرستان لالی است. آب تمام روستای آنها را گرفته و او درشرایطی که اسباب و اثاثیهاش را از زیر آب بیرون میکشد، میگوید که ۴۴سال است در همین روستا زندگی میکند، آنجا روستای پدریاش است و حالا هشتسالی میشود که آبگیری سد، معضل زندگیشان شده: «شرکت آبنیرو میگوید خانههایی که ١٠، ١۵سال پیش ساخته شده، خریده نمیشوند. تنها خانههای قدیمی را میخریم، درحالی که اینجا هر روستا برای یک خانواده است. خانواده بزرگ میشود. بچهها ازدواج میکنند و خانه مستقل میخواهند. نمیشود که همه در یک خانه زندگی کنند.» خانواده داودی بالاتر از همان منطقه، زمینی دارند به شرکت پیشنهاد کردهاند که همانجا برایشان خانه بسازند تا آنها نقلمکان کنند، اما این اتفاق هم نیفتاده است: «به ما میگویند بروید، خب کجا برویم؟ ما میگوییم در همان جایی که زمین داریم، برایمان آب و برق تأمین کنند، برایمان ساختمان بسازند. نمیسازند، تأمین نمیکنند.» اهالی توانایی زندگی در شهر ندارند، زمینها و گاو و گوسفند و گاومیشها را نمیتوانند رها کنند به امید خدا و شهرنشین شوند: «اگر دومتر پایینتر آبگیری کنند، خانههای ما را آب نمیگیرد، ما اینجا گاوداری داریم، نزدیک ۵٠٠ گاومیش و گاو داریم، وقتی آب هجوم میآورد، فقط با تراکتور میتوان رفتوآمد کرد. حتی جادهای که خودمان ساختیم هم، خراب شده. تا بهحال سهبار برقمان را قطع کردهاند. هیچکس به دادمان نمیرسد، نه بخشدار، نه فرماندار.» سیل که میآید، عقربها و مارها میافتند به جان دامها و بچهها. داودی میگوید که خیلی از دامهایشان را عقرب زده. روستای تلخاب تاجدین، نزدیک به ۶ خانواده دارد، هرکدام نزدیک به سه تا چهار بچه دارند و ٣٠ تا ۴٠ گوسفند: «نامهای از فرمانداری داریم که با امضای خودِ شرکت است و در آن نوشته شده خانههایی که میخواهند بفروشند، میخریم و آنهایی که نمیخواهند، در جای دیگر برایشان میسازیم، اما حالا امضای خودشان را هم قبول ندارند.» داودی میگوید حتی به مسئولان گفتهاند که برایشان کانکس بیاورند، همان را هم دریغ کردهاند.
۵٠ خانواده معترض
علی یوسفی، نماینده اهالی معترض ۶ روستایی است که در حاشیه سد گتوند قرار دارند. او تا پیش از اینکه آب خانه و زمینهایش را در روستای گلزاری آب ماهیک ببرد، در این روستا زندگی میکرد، حالا از آنجا کوچ کرده و میگوید که با جاریشدن آب در هفتههای گذشته، روستای تلخاب تاجدین و پرنوشته، به زیر آب رفته است. آنها از سال ٩١، درگیر ماجرای آبگیری سد هستند و از آن زمان، ۵٠ خانواده که همه زندگیشان را از دست دادند، پیگیر پروندهشان هستند، هنوز اما نتیجهای ندیدهاند: «در نتیجه آبگیری سد در سال ٩٣، یکمیلیارد و ۴٠٠میلیون تومان به زمینها و کارگاههای تولید آرد خسارت وارد شد.» اهالی روستاهای گلزاری آب ماهیک، برآفتاب، تنگ هلیل، رگ هلیل، سربیشه، گاورالبرود، تلخاب تاجدین، پرنوشته و کنارهشتلک از این آبگیری بیشترین خسارت را دیدهاند: «بدون اینکه به روستاییان اطلاع دهند، آبگیری میکنند.» یوسفی میگوید برای عبور از یک منطقه باید از تیوب استفاده کنند، هیچ راهی برای تردد نیست: «زمینهای ما ١٠ و ١۵ هکتار بود، بخش زیادی از آن از بین رفته، ما رفتیم برای پیگیری و باخبر شدیم که خود شرکت آبنیرو گتوند از من شکایت کرده که چرا پیگیری میکنی. حق و حقوق ما را بدهید ما هم پیگیری نمیکنیم.» یوسفی در سالهای گذشته نامههای زیادی نوشته به ریاستجمهوری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، استانداری و… پاسخی اما نگرفته: «طبق قراردادی که در سال٩۵ با وزارت کشور به نمایندگی فرمانداری لاری منعقد شد، قرار بود زمین به جای زمین، خانه به جای خانه داده شود. اما همین را هم عملی نکردند.» یوسفی میگوید که سد گتوند باید تخریب میشد، چراکه روی کوه نمک ساخته شده، مسئولان شرکت هم هربار با آبگیری میخواهند شوری آب را کم کنند، همه زمینها تا خرمشهر شورهزار شده است.
روستاها در حریم دریاچه سد قرار دارند
حسین آقامحمدی، کارشناس احداث و بهرهبرداری سد است و میگوید که تمام آن روستاها در حریم دریاچه سد قرار دارند. شرکت، زمینهای تا تراز ٢٣٩ را خریداری کرده و آب تاکنون تا تراز ٢٢۵ بالا رفته است. تمام آن خانهها در حریم دریاچهاند. او میگوید که روستاییان باید این مناطق را تخلیه میکردند و از آنجا میرفتند اما این اتفاق نیفتاده است. ایرادی که از پروژه سد گتوند گرفته میشود، نداشتن پیوست اجتماعی است که آقامحمدی این موضوع را تأیید نمیکند: «همه پروژهها پیوست اجتماعی دارند، هیچ دلیلی ندارد که یک اقدامی به صورت اجباری انجام شود، در مکانهایی که مردم نسبت به یک پروژهای اعتراض دارند، سعی میکنیم با آنها گفتوگو و از آنها حمایت کنیم. آبگیری سد گتوند هم از قبل انجام میشد، حالا آب بالا رفته و مردم معترض شدهاند.»
پیگیری قضائی پرونده
علیعسگر ظاهری عبدوند، نماینده مردم مسجدسلیمان در مجلس دهم هم به «شهروند» میگوید، برای حل مشکلات روستاییان ساکن در اطراف این سد چندبار به وزارت نیرو رفته اما نتیجه آن چیزی نبوده که روستاییان توقع داشتهاند: «از زمان ساخت این سد، وزارت نیرو شروع به خرید زمینهای اطراف سد کرد. تعدادی از زمینها خریداری شد و تعدادی از آنها باقی ماندند. از سوی دیگر تعدادی زمین هم باقی ماند که روستاییان مخالف فروششان بودند و در نتیجه پول را دریافت نکردند و وزارت نیرو پول را به حساب دادگاه واریز کرد.» او میگوید، هنوز هم این روستاییان پولشان را از دادگاه نگرفتهاند؛ چراکه ساز و کار خرید زمین را قبول نداشتهاند که یکی از آنها اهالی روستای علمداری بودند: «وزارت نیرو میگوید تمام مدارک برای خرید این زمینها و سازوکار خریداری زمین موجود است و چون این طرح، طرحی ملی است، نمیتوان به راحتی آن را کنار گذاشت.» همین هم دلیلی بوده که عبدوند به روستاییان بگوید باید برای حل مشکلاتشان وکیل بگیرند و پرونده را از طریق قضائی پیگیری کنند؛ چراکه طرح ملی است و تنها مرجعی که میتواند در این وضع به آنها کمک کند، مراجع قضائی است: «این درحالی است که وزارتخانه هم از موضع خود کوتاه نمیآید و میگوید پولها پرداخت شده و مردم منطقه باید همراهی کنند؛ چراکه حتی تعدادی از روستاهایی که پولشان را هم گرفتهاند، دوباره برگشته و باز هم خانه ساختهاند.» به گفته او، برای حل این مشکل علاوه بر پیگیریهای قضائی، همراهی استانداری و سایر ارگانها هم نیاز است و باید در این مورد همه همراهی کنند تا درنهایت مشکل حل شود. باید صحبت روستاییانی که سالهایسال ساکن آنجا بودند، شنیده شود و نگرانیهایشان پایان یابد. «من به روستاییان گفتم درباره پیگیری کارهای اداری همراهشان خواهم بود و این همراهی مستلزم این است که خودشان هم وکیل توانمندی بگیرند و پیگیریهای حقوقی را شروع کنند.»
...................
- استفاده نکردن از نظرات کارشناسان مجرب و متخصص و نخبگان کارگشا و ........
- کوتاهی کردن در مورد حیاتی ترین مسئله کشور(حفظ منافع کشور و ملت و همه مردم) و میدان دادن به یک عده کارنابلد بیسواد زیاده خواه
- و ایکاش مقصران .........................