اولین گل روزبه چشمی در لیگ نوزدهم، حاصل یک کار هوشمندانه تیمی بود. حرکتی که مشخص بود در جلسات تمرینی بارها انجام شده. درست در لحظاتی که خط دفاعی فولاد مشغول ارسلان مطهری و مهدی قایدی هستند، یک مدافع به خط حمله اضافه شد و نقش «مهاجم هدف» را به عهده گرفت.
این بهترین شروع ممکن برای تیمی بود که مشخص بود 117 روز تعطیلی روی آمادگی بدنی آنها تأثیر منفی زیادی داشته. استقلال تیم بی تجربهای نیست و توقع بیجایی نیست که بعد از زدن گل، توان کنترل جریان بازی را داشته باشد اما زیاد طول نکشید تا خط دفاع ژلهای استقلال این باور را کمرنگ کند.
اشتباههای مدافعان سنگین و ناآماده، این جسارت را به فولاد داد که خیلی زود نتیجه را جبران کند. هر سه مدافع آبی پوش در این بازی هیچ نشانی از سختگیری نداشتند و پیش از اینکه موسی کولیبالی بدون مزاحمت پشت شش قدم پرواز کند، آشکار بود که خط دفاعی استقلال توانایی مقاومت تا دقیقه 90 را ندارد. اخراج علی کریمی پیش از پایان نیمه اول، تیر خلاص به تیمی بود که هیچ نشانی از تیم حریص قبل از تعطیلات نداشت.
با اتکا به تصاویر تلویزیونی به سختی می توان قضاوت کرد که داور در این صحنه تصمیم درستی گرفته یا نه، اما اخراج عارف غلامی عملاً کار استقلال را یکسره کرد و واضح بود در آن شرایط آب و هوایی، هیچ تیمی نمیتواند 9 نفره تا پایان بازی دوام بیاورد. در واقع استقلال یک ربع قبل از اینکه مجتبی نجاریان دروازه را باز کند، شکست خورده بود و به همین سادگی، فرصت طلایی رسیدن به رتبه دوم و نزدیک شدن به پرسپولیس را از دست داد. استقلال با شکست تلخی که در اهواز پذیرفت، حالا در 6 هفته سومین ناکامی را تجربه میکند.
شکستهایی که از بازی خانگی با ماشین سازی و در تیم بدون مربی آغاز شد، در سیرجان ادامه یافت و حالا سه گانه باختهای استقلال در دور برگشت، تکمیل شد. طبعاً تیمی که در دور برگشت، نیمی از بازیهایش را باخته، نمیتواند ادعایی برای قهرمانی داشته باشد، حتی اگر روی کاغذ و به لحاظ ریاضی هنوز فرصتی برای معجزه داشته باشد.
با نگاهی واقع بینانه می توان گفت که کار استقلال در لیگ به پایان رسیده و آبی ها فقط می توانند برای کسب سهمیه لیگ قهرمانان آسیا با تراکتور، سپاهان و احتمالاً شهرخودرو و فولاد رقابت داشته باشند اما هنوز جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا باقی مانده. آیا استقلال در این دو جام خوشبخت می شود؟