حسن بهشتیپور، در یادداشتی نوشت: اخیرا بعضی از دوستانی که از ابتدا با برجام مخالف بودند و هستند بعد از مطرح شدن اتهامهای جدید علیه ایران در آژانس بینالمللی انرژی هستهای در مقالات خود نوشتند که «دیدید گفتیم پرونده موسوم به ابعاد احتمالی نظامی (PMD) از همان ابتدا بسته نشده بود اکنون این مدعا اثبات شد.» برای اینکه بدانیم چنین ادعایی صحت ندارد گرچه متاسفانه نمیشود همه ابعاد ماجرا را برای جلوگیری از بهرهبرداری دشمنان ایران، دقیقا توضیح داد....
اما آنچه توضیح دادنی است در ادامه فهرست میکنم:
۱- روزسهشنبه ۲۴ آذرماه ۱۳۹۴ (۱۵ دسامبر ۲۰۱۵) شورای حکام آژانس با صدور قطعنامهای سرانجام پس از نزدیک به ۱۳ سال پروندهسازی علیه جمهوری اسلامی ایران به بهانهجویی درمورد فعالیتهای هستهای کشورمان، تحت عنوان PMD پایان داد. طی این نشست که شورای حکام مرکب ازنمایندگان ۳۵ کشور به درخواست آمانو تشکیل شده بود، به اتفاق آراء و با اجماع کامل گزارش آمانو مدیرکل آژانس مختومه اعلام شدن موضوعات مربوط به آنچه ابعاد احتمالی نظامی PMD پرونده هستهای ایران خوانده میشد، تصویب کرد. در این جلسه بهصورت رسمی گزارش آمانو در ۱۶ صفحه طی ۸۸ بند به موضوعهای مطرح شده بعد ازبرجام پرداخت و تایید کرد ایران تعهدات خود را تا مرحله پیشبینی شده در برجام در آن زمان، اجرایی کرده است. در صفحه آخر این گزارش یعنی صفحه ۱۶ تحت عنوان پیوست ۱، ده بند از موارد مهم مربوط به موضوعهایی که تحت عنوان مسائل گذشته و آینده فهرست شده بود، ذکر گردید. بدینترتیب پرونده ابعاد احتمالی نظامی موسوم به PMD برای همیشه بسته شد. اما مسائل جدیدی که از سوی اسراییل و به پشتیبانی امریکا مطرح شده است هیچ ارتباطی با موارد ذکر شده در پیامدی ندارد.
۲- یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآبانماه ۱۳۹۰ (نوامبر ٢٠١١) ارزیابی خود را نسبت به مساله موسوم به پی. ام. دی به صورت پیوستی تفصیلی در گزارش رسمی مدیرکل به نشست فصلی شورای حکام ارایه داد و طی آن مدعی شد که فعالیتهای هستهای ایران در گذشته و حال، دارای ابعاد احتمالی نظامی هستند. بعد از توافق برجام این مسائل تحت عنوان مسائل گذشته و آینده طی قطعنامه شورای حکام در نوامبر ۲۰۱۵ بسته شد. از آن زمان به بعد دیگر حتی یک مورد هم در گزارشهای دورهای سه ماهه مدیرکل آژانس تکرار نشد. اگر این پرونده بسته نشده بود مانند سالهای قبل از برجام، مرتبا در گزارشهای سه ماهه مدیرکل آژانس به آنها استناد میشد. اینکه به مدت پنج سال در گزارشهای مدیرکل آژانس ازاین ادعاها خبری نبود نشان میدهد پرونده بسته شده بود.
۳- طرح اتهامهای جدید به معنای باز شدن آن پرونده نیست زیرا موارد مطرح شده در مورد دو سایت است که اولا فعالیت نظامی نداشتند، ثانیا مربوط به ۱۷ سال پیش است دراین موارد آژانس درخواست دسترسی به سایتهایی را دارد که ادعا شده در آنجاها فعالیت هستهای انجام شده بدون آنکه به آژانس اعلام شود. در حالی که در پیام دی ایران متهم به تلاش برای ساخت بمب هستهای شده بود.
۴- آژانس بدون آنکه اسناد و مدارک در اختیار ایران قرار دهد صرفا بر اساس تشخیص کارشناسان خود ادعاهای مطرح شده از سوی اسراییل و امریکا را قابل بررسی دانسته و میخواهد آنها را راستیآزمایی کند. یعنی آژانس تنها تشخیص کارشناسان خود را کافی میداند و نمیخواهد مدارک و مستندات خود را در اختیار ایران قرار دهد.
۵- اصلیترین دلیلی که ایران به آژانس اجازه دسترسی به دو سایت مورد ادعا را نمیدهد، این است که میخواهد جلوی یک رویه غلط را بگیرد. چون معلوم نیست اگر اجازه دسترسی بدهد بازهم این روند تکرار شود و تا ابد ادامه یابد. زیرا ممکن است در آینده بار دیگر بهانههای جدیدی توسط اسراییل و امریکا مطرح شود. ضمن آنکه اسراییل با آنکه عضو آژانس است، اما پیمان NPT را نپذیرفته و به تبع آن هیچگونه کنترل و نظارت آژانس را بر فعالیتهای هستهای خود نمیپذیرد در چنین شرایطی مدعی شده که ایران با وجود همه نظارتهای آژانس قصد دستیابی به سلاح هستهای دارد!
۶- ایران با این همه نظارت و کنترل که در تاریخ آژانس بیسابقه بوده است، چیزی برای مخفی کردن ندارد. به گفته مسوولان ایران فقط در سال گذشته آژانس بیش از ۳۳۰ مورد از تاسیسات هستهای اعلام شده ایران بازرسی داشته است. علاوه براین در ۳۳ مورد آژانس اجازه دسترسی به اماکنی را پیدا کرده که ایران به عنوان تاسیسات هستهای معرفی نکرده، اما آژانس این امکان را پیدا کرده است که از آنجاها هم بازرسی یا نمونهبرداری کند. با چنین همکاری گستردهای که ایران باآژانس داشته است، شورای حکام در یک اقدام سیاسی بهجای تشویق ایران، قطعنامه توبیخی برای ایران صادر میکند!
۷- باید توجه داشت توافق برجام چک سفید به ایران نمیدهد که از آن پس ایران در هیچ موردی متهم نشود. روند اتهامزنی به ایران مربوط به آژانس نیست، آژانس نقش داور را برعهده دارد. این دقیقا از یکسو به عملکرد ایران و از سوی دیگر به عملکرد و سیاستهای کشورهای دشمن ایران ارتباط دقیق و مستقیم داشته و دارد.
بنابراین شورای حکام آن بخشی را که در گزارش آمانو تحت عنوان (PMD) فهرست شده بود؛ تحت عنوان مسائل گذشته و آینده پایان یافته تلقی کرد. اما در قطعنامه جدید در واقع شروع پروندهسازی جدید برای ایران است و به همین دلیل باید ایران از طریق همکاری با این داور، مانع از تکرار صدور چنین قطعنامههایی شود.
۸- اسراییل و امریکا میکوشند به هربهانهای که شده است ایران همکاریهای خود را با آژانس پایان دهد و این موضوع بهانهای شود تا باردیگر پرونده ایران به شورای امنیت برود در این صورت ما شاهد تکرار مسائلی خواهیم بود که بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ تجربه کردیم. باید به ایران و آژانس گفت از قدیم گفتند آزموده را آزمودن خطا است.
آیا آژانس ناقوس مرگ را به صدا درمیآورد؟
اردوان امیراصلانی، نیز در یادداشتی در همین خصوص نوشته است: برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام که در جولای سال ۲۰۱۵ در وین امضا شد و اهداف آن در رابطه با ایران درخور ستایش است بهطور بالقوه از بندهایی که نقطه ضعف محسوب میشوند مستثنا نیست. یکی از آنها مربوط میشود به تحریم سلاحهای معمولی به مدت ۵ سال که به ایران تحمیل شده و در اکتبر آینده منقضی میشود. چندین ماه است که ایالاتمتحده تمایل خود را برای تمدید این تحریم بهخصوص با استفاده از سازوکار پیشبینی شده در توافق وین در راستای حل اختلاف معروف به سازوکار ماشه آشکار کرده است. سازوکار ماشه بدین معناست که اگر یکی از طرفین برجام به این نتیجه برسد که طرف دیگر به تعهدات مذکور در توافقنامه پایبند نیست میتواند مساله را به کمیسیون مشترک برجام ارجاع دهد مگر در مواردی که شورای امنیت سازمان ملل تصمیم دیگری اتخاذ کند که باتوجه به اختیار وتو ایالاتمتحده امری غیرممکن به نظر میرسد. چنین روشی بهطور خودکار تمام قطعنامهها و تحریمهای موجود علیه تهران را به قبل از سال ۲۰۱۵ بازمیگرداند. اگرچه ایران هر ۶ ماه بخشی از تعهدات خود را متوقف میکند و از زمان خروج یکجانبه امریکا از برجام غنیسازی هستهای را ازسر گرفته است، اما باتوجه به اینکه ایالاتمتحده از ماه مه ۲۰۱۸ تصمیم گرفت که دیگر عضوی از توافقنامه وین نباشد، اهداف دولت ترامپ از لحاظ حقوقی غیرواقعی به نظر میرسند.
در آغاز ماه ژوئن، مجید تختروانچی، نماینده دایم ایران در سازمان ملل به طور خاص خاطرنشان کرد که درخواست امریکا برای تمدید تحریم علیه ایران از لحاظ حقوق بینالملل هیچگونه وجهه قانونی ندارد. در واقع ایالاتمتحده با خروج از توافق وین دو سال پیش، خود را بهطور داوطلبانه از حق درخواست بازگشت مجدد تحریمها علیه ایران محروم کرده است. موضعگیری اروپا با سخنان وزرای خارجه کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس در روز جمعه گذشته در برلین دربرگیرنده همین مفهوم است. چنین تصمیمی برای تکمیل آنچه از توافق هستهای باقی مانده خطرناک خواهد بود. اروپاییها برای بقای برجام تلاش میکنند و هرگونه تلاش یکجانبه برای استفاده از سازوکار ماشه و بازگرداندن تحریمها عواقب جدی برای شورای امنیت سازمان ملل متحد دربر خواهد داشت. با این حال، وزرای خارجه کشورهای فوق با موضع امریکا در مورد رفع تحریم سلاحهای معمولی همسو هستند و بر این باورند که پایان یافتن محدودیتهای قطعنامه ۲۲۳۱ میتواند پیامدهای اساسی برای امنیت و ثبات منطقه دربر داشته باشد. واقعیت این است که برجام بهطور مشهود در حال از هم پاشیدن است، خصوصا اینکه وجود آن بیش از همه مشروط بر بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای در ایران است که ادعا میشود جمهوری اسلامی از آن امتناع میورزد.
دو گزارش تهیه شده توسط آژانس در اوایل ماه ژوئن حاکی از آن است که بیش از یک سال است درخواست ارایه توضیحات در مورد مواد هستهای و فعالیتهای اوایل دهه ۲۰۰۰ که توسط تهران اظهار نشده موفقیتآمیز نبوده است. همچنین درخواست دسترسی به دو سایت که از نظر آژانس مشکوک به نظر میرسند از ماه ژانویه هنوز اعطا نشده است. مسلما این فعالیتها ادعایی قدیمی است و هیچ مدرکی مبنی بر ادامه آن وجود ندارد.
اما امتناع مداوم از سوی تهران بهطور طبیعی سوءظنهایی را برای ایجاد کدورت برمیانگیزد که میتواند بهراحتی منجر به اتهام نقض توافق با آژانس انرژی اتمی شود. جمعه گذشته برای نخستینبار از سال ۲۰۱۲ آژانس با هماهنگی ایالاتمتحده و اروپاییها قطعنامه مهمی مبنی بر فراخوانی ایران به همکاری صادر کرد. در حال حاضر این قطعنامه فقط جنبه نمادین دارد، اما میتواند راه را برای ارایه دادخواست به شورای امنیت هموار سازد.
مسلما امریکا از سیاسی کردن این موضوع ابایی ندارد. دولت ترامپ علنا به دنبال استفاده از همه ابزارها برای ادامه اعمال فشار حداکثر بر ایران است. با این حال، قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی واکنش تند متحدان ایران را در پی داشت. چین هشدار داد که هرگونه تحریم علیه تهران میتواند تلاش برای محدودسازی گسترش هستهای در خاورمیانه را به خطر بیندازد و نتیجه این قطعنامه بهطور قطع پایانبخش توافق وین است که دستیابی به آن بسیار دشوار است.
از این رو بقای این توافق به طور ناخواسته تبدیل به زمینه دیگری برای تقابل چین و ایالاتمتحده شده است. مقامات چینی تاکید دارند که امریکا صرفا مسوول این وضعیت است. روسیه نیز در این مورد با موضع پکن همسو است و آنان را به بزرگ کردن بیش از حد موضوع متهم میسازد.
اگرچه ایران از حمایت این دو قدرت بزرگ و نظر مساعد آژانس بینالمللی انرژی اتمی که همواره به دنبال راهحل مثبت است برخوردار میباشد، با این وجود دست به بازی خطرناکی زده و به نظر میرسد که باید درسهایی که از اختلافات قبلی خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اوایل دهه ۲۰۰۰ گرفته را به یاد بیاورد، زمانی که کشور درگیر تحریمهای وحشتناک اقتصادی و سیاسی و انزوا در صحنه بینالمللی بود به صورتی که عواقب آن هنوز هم امروز احساس میشود و تهران چارهای جز بازگشت به میز مذاکره برای شکستن بنبست دیپلماتیک نداشت.
در حال حاضر تهدیداتی که از جانب غرب صورت گرفته و هنوز امکان پاسخگویی به آن به صورت متناسب وجود دارد هیچ کمکی به حفظ آرامش اوضاع عمومی و حتی برجام که تنها مانع برای تشدید بحران در منطقه است، نمیکند.
حال که کشور از یکسو درگیر مدیریت بیماری همهگیر کووید ۱۹ و از سوی دیگر با مشکلات عظیم اقتصادی روبهرو است، بهتر آن است که اختلافات داخلی بر سر این موضوع کنار گذاشته شود و راهکاری سنجیده و متناسب برای تعامل با دنیا و نهادهای بینالمللی مربوطه در راستای عزت ملی، منافع کشور و بهبود وضع معیشتی و اقتصادی مردم اتخاذ گردد.
بخش بزرگی از فشار از سوی امریکایی های ایرانی تبار پی گیری می شود با هدف تغییر رفتار ایران .
بعد این همه تجربه حرف تعامل با شیطان میزنین
چه تعاملی اخه مگه طرف تعامل حالیشه
اگه تعامل حالیش بود برجام رو میموند
از این وضع دروغ و نیرنگ و فساد بهتره
ملت با هر پیامی با هر نطقی و ....همیشه بدهکار میشن