در دنیای پرشتاب امروز زمان اهمیت بسیاری دارد. مردم امروز برای تفریحات زمان زیادی ندارند زیرا اوقات فراغت آنها نیز کوتاهتر شده. شاید به همین دلیل است که دیگر فیلمهای سه ساعته تولید نمیشوند و تئاترهایی با مدت زمان طولانی روی صحنه نمیروند. این ایجاز در ادبیات و رمانها و داستانهای کوتاه نیز به چشم میخورد. موسیقی نیز تا حدودی تابع شرایط و تحولات موجود بوده و اگر توجه کنیم کمتر کنسرتی را مییابیم که در مدت زمانی بیش از 90 دقیقه روی صحنه رود که اگر اینطور هم باشد مردم و مخاطبان زمان زیادی بر پرداختن به امور هنری و تفریحات اینچنینی ندارند زیرا درگیر مشکلات و دغدغههای شخصی خود هستند.
یکی از اتفاقاتی که در تمام دنیا به رویهای مرسوم تبدیل شده اجراهای خیابانی تئاتر و موسیقی است. اجرای تئاترهای خیابانی در کشور سابقهای چندین ساله دارد اما در حوزه موسیقی هنوز اتفاقات مثبتی در این زمینه رخ نداده است. البته کم نیستند نوازندگان و خوانندگانی که در قالب گروههای سیار یا به صورت انفرادی برای امرار معاش در کوچه و خیابان به اجرا میپردازند اما به دلیل عدم وجود قوانین و چهارچوبهای مشخص همواره با چالشها و مشکلاتی مواجهند و بهطور معمول از فعالیتهای آنها جلوگیری به عمل میآید. این در حالیست که هنرمندان دیگر کشور در زمینه اجرای ارکسترهای کلاسیک و معتبر چند قدم از ما جلوتر هستند و برگزاری فستیوالها و اجراهای خیابانی را بخشی از فعالیتهای روزمره سالیانه خود میدانند و گواه این اتفاق فایلهای ویدئویی متعددی است که در فضاهای مجازی منتشر میشوند و با جستجویی ساده قابل دسترسی هستند.
اجرای ارکسترهای حرفهای در فضای باز و خیابان اتفاقی بیسابقه است و نکته مثبتی که در این زمینه رخ داده مربوط به برنامهای است که چندی پیش در افتتاحیه پهنه رودکی رخ داد. فاز اول پهنه فرهنگی رودکی روز دوشنبه دوم تیرماه با حضور محسن هاشمی رفسنجانی (رئیس شورای شهر)، پیروز حناچی (شهردار تهران) و سیدمحمد مجتبی حسینی (معاون امور هنری وزارت ارشاد) و جمعی از مدیران و هنرمندان و البته بدون حضور رسانهها و خبرنگاران موسیقی افتتاح شد! جدا از کاستیهای که در نحوه برگزاری این مراسم وجود داشت، یکی از اتفاقات خوب برنامه، اجرای ارکستر ملی ایران به رهبری سهراب کاشف و خوانندگی وحید تاج بود. ارکستر ملی ایران در مراسم افتتاحیه پهنه رودکی سرود ملی ایران و قطعات «شور عاشقانه» و «ای ایران» را اجرا کرد.
پس از افتتاحیه پهنه رودکی و اجرای اکستر ملی ایران مقابل تالار وحدت، برخی از افراد و رسانهها از این اتفاق انتقاد کردند و آن را دور از شان ارکستر ملی ایران دانستند. یکی نوشت: «این اتفاق در تاریخ ارکسترداری نمونه شگرفی است و برای ارکسترداری در بنیاد رودکی خبر از تحولاتی عجیب و دور از انتظار در آینده نزدیک را میدهد. چراکه شأن ارکستر با آوردن آن به خیابان کاسته شد و تخفیفی که بنیاد رودکی به نوازندگان و ارکسترش زد اعتبار آن را حراج کرد. هرچند حرمت امامزاده را باید متولی نگه دارد و این ایراد و اشکال به نوازندگان وارد است که نباید در هر جایی ساز بزنند اما در این شرایط سخت معیشتی و روزگار تعطیلی فعالیتهای موسیقی به علت شیوع بیماری کرونا بر نوازندگان و موزیسینها نمیتوان زیاد خرده گرفت. و از آنجاکه برنامهگذار بنیاد رودکی است که بهنوعی مالک هر دو ارکستر ملی و سمفونیک تهران نیز هست بیشتر ایراد به او برمیگردد.» این یعنی حضور ارکسترهای رسمی در فستیوالهای خیابانی و اجرای کنسرت در میان مردم موافق و مخالفانی دارد.
وحید تاج: همه موظفیم اجراهای خیابانی را رونق دهیم/ چیزی از ارزشیمان کم نمیشود
وحید تاج (خواننده موسیقی ایرانی) که سابقه همکاری با ارکسترهای مختلفی را داشته و در مراسم افتتاحیه پهنه رودکی ارکستر ملی ایران را به رهبری سهراب کاشف همراهی کرده، درباره اجرا در پیادهراه مقابل بنیاد رودکی به ایلنا گفت: من در روز افتتاحیه به مسئولان بنیاد رودکی گفتم که پهنه رودکی برای اجرای کنسرتهای خیابانی و برنامهها و فستیوالهایی که در چندین شب مختلف برگزار میشوند، مکان مناسبی است و دولت میتواند به تامین بودجه آنها بپردازد و هزینه و دستمزد گروهها و اعضای آنها را پرداخت کند تا به این ترتیب مردم نیز به صورت رایگان به دیدن اجراها ببنشینند.
تاج با اشاره به اینکه ما هنوز برای برگزاری چنین برنامههایی به ایدهآلهای لازم نرسیدهایم، افزود: البته انجام چنین کاری به وجود قوانین و مقررات نیاز دارد وگرنه هرج و مرج خواهد شد و این اتفاق مشکلات دیگری را ایجاد خواهد کرد.
وی در ادامه گفت: فستیوالی به نام «رودل اشداد» داریم که هر دو سال یکبار در کشور آلمان برگزار میشود. سال گذشته من به اتفاق آقای حمید متبسم و خانم مهدیه محمدخانی در آن شرکت کردیم و به اجرای برنامه پرداختیم. رودل اشداد نام روستایی بسیار زیباست و تاحدودی شبیه شهر است و پنجهزار نفر جمعیت دارد. طبیعتا آن پنجهزار نفر در طول سال ساکنان روستا را تشکیل میدهند تا زمانی که فستیوال مربوطه برگزار شود. جالب اینجاست که در زمان برگزاری فستیوال این جمعیت به شدت افزایش مییابد. به عنوان مثال سال گذشته که ما نیز در این فستیوال حضور یافتیم 95 هزار نفر از سراسر جهان و اروپا به روستای رودل اشداد سرازیر شدند. با این حساب جمعیت آن روستا در طول 4 روز به 100 هزار نفر رسید! حال شما حساب کنید این تعداد جمعیت چه بودجه و سود کلانی را نصیب اهالی و برگزارکنندگان میکند. طی آن چهار روز در تمام روستا که به شهر شبیه است، موسیقی پخش میشود.
تاج درباره وضعیت گیشه فستیوال «رودل اشداد» نیز گفت: از نحوه بلیتفروشی و قیمت آنها بیخبرم اما میدیدم که متولیان و مسئولان مربوطه، جای بلیت به مخاطبان دستبندی رنگی میدادند که شبیه ساعت مچی بود. شرکتکنندگان از هرجای شهر میخواستند وارد محدود فستیوال شوند، با مامورانی مواجه میشدند که صرفا به دست آنها نگاه میکردند و همین کافی بود. اگر شما دستبند داشتید ماموران به شما اجازه ورود میداند، در غیر این صورت از ورودتان جلوگیری میکردند. طی این رویه نه کاغذی روی زمین ریخته میشد و نه نیازی به صفهای طولانی بود، زیرا اتلاف وقتی وجود نداشت. حال محدوده میدان انقلاب تا میدان فردوسی را در نظر بگیرید و از سمت شمال نیز میدان ولیعصر را تا میدان منیریه مد نظر قرار دهید. در فستیوال «رودل اشداد» چنین وسعتی به کنسرتها و اجراهای موسیقی اختصاص داشت. گروههای معتبر در کلیساها و سالنها و روی استیجهایی که در فضای باز تعبیه شده بود به اجرای برنامه میپرداختند. تعدادی گروه نیز در کوچه پس کوچههای محدوده برگزاری فستیوال آثارشان را اجرا میکردند و مردم نیز به دیدن برنامهشان مینشستند و عدهای نیز به صورت گذرا آنها را تماشا میکردند.
این خواننده در ادامه گفت: فستیوال «رودل اشداد» سال گذشته به کشور ایران اختصاص داشت و تعداد بسیاری از هنرمندان و گروههای ایرانی در آن حضور یافته بودند و ما نیز با آنها همراه بودیم. طی آن چهار روز، کنسرتها از 9 شب شروع میشد و تا 12 شب ادامه پیدا میکرد و ما نیز طی آن چهار روز به دیدن اجراهای متعدد و باکیفیتی نشستیم.
تاج درباره برگزاری چنین فستیوالها و اجراهایی در ایران گفت: مسئولان فرهنگی ما موظفند در چنین فستیوالهایی حضور یابند و به دیدن اجراهای خیابانی بنشینند و اگر چنین کاری نمیکنند لااقل از تجربیات هنرمندان و افرادی که در این رویدادها شرکت کردهاند، استفاده کنند و بهره ببرند.
این خواننده موسیقی ایرانی در ادامه گفت: تاکنون ده بار به کشور چین رفتهام و شاهد فستیوالها و اجراهای خوبی نیز بودهام. آنها به طور معمول تمام مردم دنیا را به فستیوالهایشان دعوت میکنند و همین اتفاق گردشگری آنها را رونق بخشیده است.
این خواننده با اشاره به اینکه اجرای ارکستر ملی ایران در فضای باز و مقابل تالار رودکی از وجهه و ارزش آن نکاسته است، گفت: سال 1389 در فستیوالی شرکت کردم که در شهر بولونیا واقع در کشور ایتالیا برگزار میشد. من که در آن سالها نسبت به الان جوانتر بودم و در رشته موسیقی تحصیل میکردم نیز در آن فستیوال اجرا داشتم. در این رویداد طی همکاری با آقای امیرحسین اسلامی که حال ساکن ایران نیست اثری را خواندم. در آن مقطع آن فستیوال بزرگ، در میدان اصلی شهر برگزار شد؛ آنهم با نورپردازی عالی و آنچنانی بر دیوارهای ساختمانها. شبکه «رای» ایتالیا به صورت مستقیم برنامههای فستیوال را پوشش میداد. نکته جالب ماجرا این بود که آنها کارگردان مخصوص موسیقی داشتند. شاهد بودم که کارگردان آن برنامه نشسته بود و پارتیتور میخواند و با توجه به پارتیتوری که مقابلش قرار داشت، دوربینها را سوییچ میکرد. مثلا میدانست که چه زمانی باید دوربین را روی نوازنده ترامپت تنظیم کند و چه زمانی باید تصویر خواننده را نشان دهد و اینگونه بود که آن برنامه مستقیم تدوین شده روی آنتن میرفت. در همان فستیوال «رودل اشداد» ارکسترهای آلمان نیز حضور داشتند و در فضای باز کنسرت برگزار میکردند و تعداد بسیاری مخاطب داشتند که بسیاری از آنها روی زمین نشسته بودند.
وحید تاج در پایان گفت: بیشک برای رسیدن به چنین جایگاهی در کشور مسیر طولانی در پیش داریم و ممکن است از ما و دوره ما نیز بگذرد، اما میتوانیم آغازگر این مسیر باشیم و چنین اتفاقاتی را برای بچههایمان و نسلهای پس از خود رقم بزنیم.
لوریس چکناواریان:
حساب نوازندگان خیابانی و ارکسترهای حرفهای را از هم جدا کنیم
لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر) اما در رابطه با اجرای ارکسترهای رسمی در فستیوالهای خیابانی و برگزاری کنسرت در فضاهای نظر دیگری دارد که در همینباره به ایلنا گفت: در ابتدا این موضوع را در نظر داشته باشید که نوازندگان دیگر کشورها که در خیابانها و متروها و اماکن عمومی به اجرای برنامه میپردازند، تعدادشان زیاد نیست و ارکسترهای حرفهای کشورها برای اجرای برنامه به خیابانها نمیروند، بلکه ممکن است در پارکها کنسرت برگزار کنند و با حمایت شهرداریها یا به طور شخصی بلیتفروشی نیز داشته باشند.
چکناواریان افزود: اعضای ارکسترهای حرفهای موظف نیستند برای اجرای برنامه به خیابان بروند، به طور مثال نمیتوان گفت ارکستر ملی ایران که چندی پیش در افتتاحیه پهنه رودکی قطعاتی را اجرا کرد، ارکستری خیابانی است؛ بلکه میتوان گفت ارکستر ملی ایران طی مراسمی که در خیابان برگزار شده به اجرای برنامه پرداخته که البته اعضای آن نیز بابت حضورشان مبلغی دریافت نکردهاند. در کل نظرم این است که نباید از اجرای ارکستر ملی در پهنه رودکی انتقاد کرد. البته موزیسینهای خیابانی در ایران و در تمام دنیا، افرادی بسیار محترمند و برخی از آنها در کارشان فوقالعادهاند. من نیز هنگام حضورم در شهر و مواجهه با نوازندگان خیابانی، گاه میایستم اجرای برخی از آنها را تماشا میکنم. برخی از نوازندگان خیابانی کار دیگری دارند و ساعاتی را به اجراهای خیابانی اختصاص میدهند و عدهای دیگر جز موسیقی کار دیگری ندارند و از این راه امرار معاش میکنند. به هرحال باید حساب نوازندگان خیابانی و ارکسترهای حرفهای و رسمی را از یکدیگر جدا کنیم زیرا به طور کلی هیچکدام از ارکسترها و گروههای حرفهای در خیابان به اجرای برنامه نمیپردازند.
چکناواریان در پایان گفت: اصولا در تمام دنیا ارکستر خیابانی وجود ندارد و نوازندهها به صورت انفرادی یا در قالب گروههای دو، سه نفره به اجرای برنامه میپردازند تا از این راه درآمدی کسب کنند و به نظرم باید از اینگونه افراد حمایت شود زیرا احساس خوب و خوشایندی را در شهروندان ایجاد میکنند.