صادق زیباکلام، تحلیلگر مسائل سیاسی، درباره ی تکلیف جریان اصلاحات با انتخابات ۱۴۰۰ گفت: اصلاحطلبان اصلاً و ابداً نمیتوانند به فکر انتخابات ۱۴۰۰ باشند زیرا مردم دیگر به اصلاحطلبان رأی نمیدهند و به همین دلیل آنها هیچ شانسی نخواهند داشت. در واقع مردم در دوم اسفند ۹۸ نشان دادند به هیچ وجه با رویکرد فعلی جریان اصلاحات موافق نیستند.
او در ادامه سخنانش گفت: به نظر من جبهه اصلاحات باید برای خروج از این شرایط چارهاندیشی کند؛ یعنی اصلاحطلبان باید این را بپذیرند که چارهای جز انتقاد از خود ندارند تا از این طریق دریابند چرا مردم از آنها روی برگرداندند و اصلاحطلبان چرا دیگر چهرههای محبوبی نیستند. در واقع برای این طیف یک راه مانده و آن چیزی جز این نیست که به سمت مردم برگردند.
زیباکلام توضیح داد: تنها راه بازگشت به جامعه و جلب مجدد رأی و توجه مردم این است که اصلاحطلبان پرچم آزادیخواهی را بلند کنند. چون این مهم در ایران به زمین افتاده و دشمنستیزی جایش را گرفته است. البته شاید عدهای چنین بگویند که موانعی پیش روی اصلاحطلبان قرار دارد که اجازه دموکراسیطلبی را از آنها سلب میکند. با این حال، باید اذعان داشت چارهای غیر از این ندارند و به همین دلیل باید این مهم را به طور جدی دنبال کنند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بخشی از مردم به این دلیل در انتخابات مجلس یازدهم شرکت نکردند که اصولگرایان تندرو با کارهایی که در این سه سال کردند عملاً به ۲۴ میلیون نفری که در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ رأی دادند این پیام را رساندند که حضورتان در پای صندوق رأی بیفایده است.
صادق زیباکلام در پایان صحبتهایش گفت: این قطعاً گمانی غلط است که با ورود آقای ظریف مردم تصمیم به رأی دادن خواهند گرفت. مردم همانطور که در دوم اسفند رأی ندادند به ظریف هم رأی نخواهند داد.
کاوش مشکلات بحث اصلاحطلبی و اصولگرایی را کنار بگذاریم
همچنین حسین کاشفی، عضو حزب اتحاد ملت، در این باره اظهار داشت: در شرایطی به استقبال انتخابات ۱۴۰۰ میرویم که وضعیت اقتصادی به خصوص بعد از شیوع ویروس کرونا به طور نگرانکنندهای به هم ریخته است. برای برونرفت از این سختیها به عنوان قدم اول دولت باید ارتباطش را با مردم بیشتر کند. اگر هم دولتیها این کار را انجام ندهند، اصلاحطلبان باید واقعیتها را به جامعه انتقال کنند و از جامعه برای برونرفت از این وضعیت کمک بخواهند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: به عنوان مثال باید با دقت زیادی بررسی کنیم که سیاست خارجی نظام در به وجود آمدن چنین وضعیتی سهیم است و اینکه کدام اهمال و کوتاهیهایی باعث شده این همه گرفتاری به سراغمان بیاید.
وی افزود: روشن است که متاسفانه نیروهای شاخص و کارآمد به بهانههای مختلف حذف شدند تا کار به دست گروهی خاص بیفتد که چنین رویکردی به اعتماد عمومی و سرمایههای انسانی ضربه زده است. لازم است در رفتارها بازنگری شود تا مردم احساس کنند که کشور به آنها تعلق دارد، در چنین شرایطی حل مشکلات راحتتر خواهد شد. مردم در حال حاضر به این ذهنیت رسیدهاند که در مناسبات کشور اثرگذاری ندارند.
او تصریح کرد: همچنین مهم این است که در کاوش مشکلات بحث اصلاحطلبی و اصولگرایی را کنار بگذاریم و فقط روی شناخت مشکلات و علت این وضعیت کاری کارشناسانه انجام دهیم. اینکه جوانان تحصیلکرده از کشور میروند نشان از بیتدبیری در مدیریت شرایط دارد و تا زمانی که زیر بار اصلاح نرویم وضعمان همین خواهد بود و حتی بدتر هم میشود.
کاشفی ادامه داد: الان در شرایطی هستیم که کشورهای دیگر زمینه را برای جذب مهمترین سرمایههای ما فراهم میبینند و در نتیجه نخبگان ایران به جای اینکه دانش و توان خود را صرف مسائل مربوط به کشورشان کنند، راهی خارج میشوند و در کشورهای بیگانه فعالیتهای تاثیرگذار انجام میدهند.