«گاردین برای نخستین بار پس از آن که در سال ۱۹۸۵ مقاله آبزرور از این روزنامه پاک شد، نقش پنهان یک افسر سرویس جاسوسی انگلیس را که منجر به کودتا در ایران شد و خاورمیانه را تغییر داد، فاش کرد. این گزارش با عنوان «چگونه امآی۶ و سیا به نیروها برای طرح کودتا علیه ایران پیوستند»، در نسخه ۲۶ مه روزنامه آبزرور چاپ، اما بهسرعت حذف شد. این گزارش این واقعیت را آشکار میکند که «نورمن داربیشایر»، یکی از اعضای سرویس جاسوسی انگلیس (امآی۶)، برای بازگرداندن شاه ایران بهعنوان حاکم این کشور در سال ۱۹۵۳، عملیاتی پنهانی و خشونتآمیز را ترتیب داده است. با وجود این، چند روز پس از انتشار این گزارش در این روزنامه، ناگهان تمام مدارک و شواهد تازه این عملیات انگلیسی و هویت داربیشایر از مباحث عمومی ناپدید شد.»
«جماران» نوشت: «در ماه ژوئن، اسناد موجود در بایگانی واشنگتن نشان داد چگونه نام ملکه الیزابت دوم بهاشتباه به منظور ترغیب شاه برای ماندن در ایران قبل از کودتا به کار گرفته شده است. مستند «کودتای ۵۳» که در ۱۹ اوت، یعنی ۶۷سالگی کودتا پخش شد، یک مورد را بهروشنی نشان میدهد که انگلیسیها چگونه کودتایی را به شکل آدمربایی، شکنجه و پرداختن هزینه به معترضان برای رفتن به خیابانهای تهران برنامهریزی کرده بودند. مستند کودتای۵۳ به انجام بازجویی و تحقیقات از امیرانی که ایرانی - انگلیسی است، منتهی شد. امیرانی، خالق این مستند، با همکاری با «والتر مُرچ»، تدوینگر تحسینشده فیلمهای متعدد، به بایگانی و مصاحبههای بسیاری از افراد درگیر در این ماجرا دست یافت. مرچ در این زمینه گفت: «ما وقتی ساخت این فیلم را آغاز کردیم، چیزی درباره راز داربیشایر یا اسرار این راز نمیدانستیم. هیچکدام از اینها در رادار ما نبود. تقی، وقتی کارمان را شروع کردیم، چیزهایی را کشف کرد. این کار خیلی زمان برد اما این بیشترین مطالبی بود که من تا به حال روی آن کار کردم - ۵۳۲ ساعت - یعنی دو برابر آن چه من در اینک آخرالزمان کار کردم.»
نقطه عطف زمانی بود که امیرانی در تحقیقات درباره «پایان امپراتوری»، یک سریال مستند از گرانادا از اواسط دهه۱۹۸۰، یکسری شواهد کلیدی پیدا کرد. نسخهای از یک قسمت این مستند درباره ایران، در ابتدا حاوی مصاحبهای با داربیشایر بود که با صراحت صحبت میکرد. داربیشایر میگفت: «کاری که به من محول شده بود، بسیار ساده بود. به آنجا بروید، به سفیر اطلاع ندهید و هر هزینهای که برای تأمین سرنگونی مصدق با ابزار قانونی یا شبهقانونی نیاز دارید، از سرویس اطلاعاتی بگیرید.»
این افسر امآی۶ در ادامه توضیح میدهد که او «مبلغ هنگفتی پول، بیش از یک و نیم میلیون پوند» خرج کرده است: «من شخصا دستور میدادم و آشوبهای خیابانی را هدایت میکردم.»
با این حال، فیلم این مصاحبه انفجاری هرگز پخش نشد. در فیلم امیرانی، نقش داربیشایر را «رالف فینز» بازی میکند که خطوطی از متن سانسورشده گرانادا را ارائه میدهد. مقاله سال ۱۹۸۵ آبزرور از سوی خبرنگار «نایجل هاوکس» درست قبل از نمایش قسمت ایرانی در شبکه ۴ منتشر شد اما وقتی برنامه به پایان رسید، خبری از داربیشایر و شهادت او نبود. یک نقد تلویزیونی که یک هفته بعد از سوی «جولیان بارنز»، منتقد آبزرور ارائه شد، هیچ اشارهای به این بخش از داستان نکرد. امیرانی، مرچ و کارشناسان اطلاعاتی که با آنها مشورت کردهاند، این گونه نتیجه میگیرند که دولت پس از یک نمایش خصوصی، وارد میدان شد و مانع از آن شد که تهیهکنندگان از مصاحبه داربیشایر استفاده کنند. به روزنامهها، ازجمله آبزرور که در آن زمان از سوی «دونالد ترلفورد» ویرایش شده بود، گفته میشد دیگر وارد ماجرا نشوند. داربیشایر با «استفان مید»، همتای خود در سازمان سیا که در «پایان امپراتوری» ظاهر شد، از نزدیک همکاری کرد. او همکار انگلیسی خود را «فردی که کاملا روان به زبان فارسی و همچنین فرانسوی صحبت میکند» توصیف میکند.
شاید تکاندهندهترین شواهد در «کودتای ۵۳»، مربوط به نقش انگلیس در آدمربایی و در نهایت قتل فجیع و ظاهرا «تصادفی» «محمود افشارطوس»، رئیس شهربانی دوره مصدق باشد. این حادثه ناآرامیهایی را در پی داشت که به دستگیری و زندانیشدن مصدق در اوت (مرداد) منتهی شد.
داربیشایر در سال ۱۹۹۳ درگذشت و «آلیسون روپر»، محقق سابق گرانادا که در «پایان امپراتوری» کار میکرد، بههمراه «مارک اندرسون»، تهیهکننده - کارگردان، به امیرانی گفتند آنها هیچ خاطره روشنی از مصاحبه با افسر امآی۶ یا آن چه در این فیلم رخ داده است، ندارند. در آمریکا، این کودتا به عملیات «آژاکس» معروف بود؛ در حالی که در انگلیس این عملیات «چکمه» نام داشت. پس از کودتا، شاه تا زمان انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ ایران، بر این کشور حاکم بود.»