آمریکا این روزها و درآستانه انتخابات ریاست جمهوری درگیر پرونده های سنگین سیاست داخلی و خارجی است. ترامپ در عرصه داخلی نتوانسته موفقیتی در مبارزه با کرونا به دست بیاورد. قتل جرج فلوید شهروند سیاه پوست این کشور هم باعث بروز تنشهای اجتماعی دامنگیر در این کشور شده است. علاوه بر این پیامدهای سیاست های آمریکا با اینکه در کوتاه مدت مثبت بودند کم کم نتایج منفی آن آشکار می شود و از این بابت ترامپ پاسخ قانع کننده ای نه به رقیب دموکرات خود و نه حتی هم حزبیهای خود ندارد کما اینکه بسیاری از جمهوریخواهان وارد کارزار مبارزه برای بیرون راندن ترامپ از کاخ سفید شدهاند. این در حالی است که ترامپ در سیاست خارجی هم نتوانسته دستاورد قابل اعتنایی کسب کند.
سیاست اول آمریکای ترامپ زمینه ساز تخریب موقعیت رهبری آمریکا در جهان شده است. اکنون متحدان آمریکا هم با سوء ظن به اقدامات آمریکا می نگرند و به دنبال کاهش وابستگی بهآمریکا هستند. رقبای آمریکا هم به دنبال این هستند که واکنش و پاسخ مناسبی به سیاستهای خصمانه ترامپ داشته باشند. در این میان ایران و چین دو کشوری هستند که در سالهای اخیر در معرض سیاستهای خصمانه آمریکا بوده اند
دونالد ترامپ با خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه مردم ایران امیدوار بود که تهران در نهایت به زانو درآمده و مجبور به امضای معاهدهای شود که به زعم وی بهتر از برجام باشد. طی سالهای اخیر اگرچه دولت و مردم ایران با فشارهای شدیدی دست و پنجره نرم کردند با این وجود سیاست فشار حداکثری ترامپ دستاورد ماندگار و قابل اعتنایی برای آمریکا نداشته است. از سوی دیگر روابط آمریکا با چین هم روابط عادی و با ثباتی نداشته است
رشد اقتصادی فزاینده چین و نگرانی ترامپ از عقب ماندن آمریکا در رقابت با چین در عرصه اقتصاد جهانی، موجب شد تا آمریکا سیاست های سختگیرانه را در قبال چین اجرا نماید. دولت ترامپ حتی با اتهام زنی به چین رسما این کشور را به ساخت ویروس کرونا بطور بیولوژیک برای فروپاشی اقتصاد آمریکا متهم کرد.
اکنون هم امضای پیش نویس سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین ترامپ را نگران کرده است تا جایی که مقامات دولت ترامپ دچار آشفته گوییهایی شدهاند که نه تنها هیچ سند و مدرکی برای آنها وجود ندارد بلکه صرفا پیشگوییهایی بدون پشتوانهاند. مقامات دولت ترامپ نگران آن هستند که دیوارهای انزوایی که آمریکا و برخی از متحدانش اطراف ایران کشیدهاند، بشکند. برای همین آمریکاییها در قالب خط تخریبی از این نقشه راه به عنوان «ترکمنچای دوم و یا قرارداد سری» یاد میکنند.
اولین رسانه حساب توییتری فارسی وزارت امور خارجه آمریکا به عنوان رسانه رسمی دولت آمریکا بود که فضاسازی علیه سند همکاری ایران و چین را در خارج از ایران کلید زد. این حساب توییتری در مطلبی مدعی شد: «ظریف اصرار میورزد هیچ موضوع مخفی در مورد قرارداد با چین وجود ندارد. هیچ موضوع مخفی در مورد عهدنامه ترکمنچای نیز وجود نداشت، به جز اینکه هزینه آن را مردم ایران پرداختند. قرارداد ایران و چین، یا همان ترکمنچای دوم، به همان قیمت تمام میشود.»
مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا ۱۲ مرداد ماه در گفتوگویی با شبکه خبری فاکس، با اشاره به توافقات ایران و چین که اخیرا در رسانهها بازتاب یافته، مدعی شده است که کشورهای خاورمیانه باید این موضوع را آنطور که واقعا هست ببینند: ورود چین به ایران خاورمیانه را بیثبات خواهد کرد.
آمریکا با آنکه سالهاست اعلام کرده قصد خروج از خاورمیانه را دارد اما همچنان به دخالتهای خود در امور کشورهای این منطقه ادامه میدهد و اکنون نگران ورود چین به خاورمیانه و از دست دادن بازار فروش تسلیحات خود است.
پمپئو مدعی شد که همکاری راهبردی چین با ایران سبب بیثبات شدن خاورمیانه و به خطر افتادن رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی میشود. وزیر خارجهآمریکا گفته که تنها پیامدی که جاریشدن سرمایه و جنگافزار حزب کمونیست چین به ایران دارد افزایش ریسک در منطقه خاورمیانه است.
او حتی چین را تهدید کرد و گفت: ما مطمئنا همه مفاد و همه تحریمهایی را که علیه جمهوری اسلامی ایران داریم، علیه حزب کمونیست چین و شرکتها و نهادهای دولتی آن نیز اعمال میکنیم.
وزیر خارجه آمریکا که دستور کار اصلی وی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران است، تاکید کرده که واشنگتن تمامی ابزارها و امکانات را به کار گرفته تا مانع از پایان تحریمهای شورای امنیت در مورد خرید و فروش تسلیحات با ایران شود و مدعی شد: «من امیدوارم جهان متوجه شود که دادن به اجازه به ایران برای خرید و فروش سلاح، خیلی خیلی خطرناک است.»
تحریم تسلیحاتی ایران روز ۲۷ مهر ماه پایان می یابد و آمریکا تمام تلاش خود را میکند که این تحریمها را تمدید کند. لغو تحریم تسلیحاتی یکی از مهمترین نکات برجام است و آمریکا قصد دارد با تمدید این تحریمها برجام را ویران کند.
آمریکا اقدامات گستردهای را در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی، برای جلوگیری از لغو تحریم تسلیحاتی ایران آغاز کرده است. مقامات دولت ترامپ به هر بهانهای در این مورد سخن میگویند. توسل به سازوکارهای بینالمللی ازجمله شورای حکام، سازمان ملل و شورای امنیت، همچنین هماهنگی با کشورهای اروپایی و رقبای منطقهای ایران، بخشی از فعالیتهای کاخ سفید در این زمینه بوده است.
این تحریم در زمینه تسلیحات متعارف که تنها در قطعنامه ۲۲۳۱ به آن اشاره شده و نه در متن برجام، درباره «عرضه، فروش و یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تانک جنگی، خودروهای رزمی زرهی، سامانههای توپخانهای سنگین، هواپیماهای رزمی، بالگردهای تهاجمی، ناوهای جنگی، موشکها و یا سامانههای موشکی» است و البته شامل «تجهیزات مرتبط، شامل قطعات یدکی، به ایران، یا برای استفاده در داخل ایران» نیز میشود.
آمریکا با خروج زودهنگام از برجام، خود را در برابر احتمال خرید تسلیحاتی ایران از مسکو و پکن، در موضع ضعف قرار داده است؛ زیرا روسیه و چین صراحتا به مبادلات تسلیحاتی با ایران ابراز علاقه کردهاند.
روز سهشنبه ۱۰ تیر کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی تحریم تسلیحاتی ایران جلسه تشکیل دادند. جلسه ای که نتیجه و دستاوردی برای آمریکا به همراه نداشت. با این اوصاف گمان نمیرود که در جلسه بعدی شورای امنیت نیز آمریکا بتواند به خواسته خود برسد. چین و روسیه با دولت ترامپ در مورد تمدید تحریمهای تسلیحاتی مخالفند. کشورهای اروپایی نیز میدانند اگر چنین اقدامی عملی شود ایران در اقداماتی که از آن اطلاع دارند کاملا جدی است و ممکن است هرگونه اقدام حساب نشده آنها هزینه های زیادی داشته و مسیر بی بازگشتی را آغاز کند.
با این حال مقامات دولت ترامپ تلاش میکنند از تمام روزنههایی که وجود دارد هم برای همراه کردن اروپا با خود و هم برای متقاعد کردن چین و روسیه استفاده کنند آنها تلاش میکنند تا از تمام ظرفیت سیاسی و نظامی خود برای لغو تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران استفاده کنند.