امين فضلي در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: هشتگ #كولبر_نكشيد در روزهاي گذشته به هشتگ اول ايران در توييتر تبديل شد. اين هشتگ در اعتراض به كشته شدن وزير محمدي كولبر ۲۹ ساله اهل روستاي حشمر از توابع شهرستان ثلاث باباجاني شكل گرفت.
در سالهاي گذشته نيز كاربران فضاي مجازي به كشته شدن كولبران اعتراضاتي كرده بودند. حتي اين اعتراضات به مجلس نيز كشيده شد كه منجر به واكنش وزارت كشور و تسهيل در آمد و شد كولبران شده بود. ولي سوال اينجاست كه رسانهها و كاربران فضاي مجازي تا چه حد به زواياي مختلف كشته شدن كولبران پرداختهاند؟
روي ديگر سكه؛ «مرزبانان هنگ مرزي سردشت روز ۹ مرداد ۹۹ حين رصد و پايش نوار مرزي متوجه برخي تحركات در مرز شده كه پس از بررسي بيشتر متوجه جابهجايي كالاي قاچاق و انتقال آن شدند. مرزبانان موفق به توقف و دستگيري قاچاقچيان و ضبط كالاي قاچاق شدند. متاسفانه در اين عمليات، گروهبان يكم متين ساعدي و سرباز مهدي ملكي به درجه رفيع شهادت نائل شدند». اين خبري بود كه برخي سايتها به نقل از نيروي انتظامي منتشر كردند. «مرزبانان هنگ مرزي سردشت حين كنترل و پايش نوار مرزي با اشرار مسلح درگير شدند كه چند نفر از اشرار به هلاكت رسيدند و در اين درگيري مسلحانه سه نفر از مرزبانان غيور كشور نيز به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.» اين خبر به نقل از فرمانده مرزباني آذربايجان غربي در ۹ خرداد ۹۹ منتشر شد. براي مطالعه اخبار مشابه در غرب كشور جستوجوي واژههاي «شهادت مرزبانان» و «درگيري با گروههاي تروريستي» در موتورهاي جستوجو كافي است. بله؛ اگرچه كمتر در اخبار از شهادت مرزبانان در غرب كشور ميشنويم يا كمتر هشتگي در حمايت از آنها زده و ترند ميشود ولي شهادت دهها تن از جوانان وطن حقيقت مناطق غرب ايران است.
شايد اين اخبار كمك كند به درك شرايط حاكم بر منطقه و جستن راهكار براي كشته نشدن انسانها؛ چه كولبر و چه مرزبان. گره كور كولبري؛ عيان است كه منطقه غرب كشور در تهديد امنيتي از طرف گروههاي مختلف تروريستي است. از كومله و دموكرات گرفته تا پژاك و حتي گروههاي سلفي و اين مرزبانان هستند كه بيادعا و جان بر كف مسووليت تامين امنيت كشور را بر دوش ميكشند. ولي در طرفي هم كولبراني هستند كه بار زندگي بر دوششان بسيار سنگيني ميكند؛ كالاها بر پشت كوهها را درمينوردند براي گذران زندگي و براي يك تكه نان؛ كولبراني كه در جنگ زندگي با چنگ و دندان مجادله ميكنند براي زنده ماندن. در يك طرف مساله امنيت كشور است و در طرف ديگر زندگي شهروندان. در يك طرف تامين امنيت اقتصادي كشور مبارزه با قاچاق است و در طرف ديگر انساني كه در پي نان شب است و قوت لايموت. چگونه ميتوان راهي براي حفظ هر دو يافت؟ در سالهاي گذشته معبرهايي براي كولبران در نظر گرفته شد تا كالاهايي محدود و مجاز، براي تامين معيشت كولبران از معابر معين وارد كشور شوند. به عبارتي از قاچاق چشمپوشي شد ولي با نظارت بر كالاهاي وارد شده از گذرگاههاي معين هم ناني براي كولبر فراهم شد و هم در جغرافيايي كه تروريستها هر روز در تلاشند براي نفوذ، احتمال هدف قرار گرفتن اشتباهي كولبران تا حدود زيادي از بين رفت. ولي باز شاهد مرگ كولبراني بوديم. چون برخي از آنها از گذرگاههاي تاييد نشده سعي داشتند از مرز عبور كنند و مرزبانان به گمان تروريست بودن به سويشان شليك كردند. اما چرا برخي كولبران از گذرگاههاي مورد تاييد استفاده نميكنند؟ مهمترين علت اين است كه برخي كالاهاي غيرمجاز سود بيشتري نصيبشان ميكند. البته در بسياري از موارد اين سود كلان نه به جيب كولبر كه به جيب افراد ديگري ميرود كه در دو طرف مرز منتظرند از راه استثمار كولبر كلان درآمدهايي به جيب بزنند؛ كساني كه از رنج كولبر بيخبرند ولي از دسترنج او منتفع. راهكار چيست؟ پديده كولبري محصول فقر است ولي آنچه مانع از بين رفتن اين پديده است استثمارگران كولبري، ناامني ناشي از حضور اشرار و تروريستها و عدم سرمايهگذاري در راستاي ايجاد اشتغال است. تفكيك اين سه عامل از يكديگر كار بسيار دشواري است، چراكه گاه منتفعان از پديده كولبري خود مرتبطان با گروههاي تروريست هستند. از طرفي گروههاي تروريستي از كولبران به ازاي كالاهايي كه جابهجا ميشوند، ماليات اخذ ميكنند و اين مالياتها منجر ميشود به شهادت سربازان وطن در اين مرزها. فرار سرمايه از مناطق ناامن هم كه قاعدهاي كلي است. حتي در مواردي گروههاي تروريستي از سرمايهگذاران در اين مناطق هم طلب ماليات كردهاند. بهرغم پتانسيل بالاي گردشگري در منطقه جذب گردشگر و جان دادن به اقتصاد منطقه با كمك اين صنعت سبز و زودبازده هم ممكن نيست. شرايط حاكم جذب سرمايه بخش خصوصي را عملا غيرممكن كرده است و فقط بايد دل بست به حمايتهاي دولتي ولي اگر اين حلقه شوم با تامين امنيت در منطقه از بين برود بهطور حتم شاهد شكوفايي اين مناطق خواهيم بود. پس به جاي هشتگ كولبر_ نكشيد بايد هشتگ زد #بهكولبرشغل _ دهيد.