از این نظر، او را شبیه به احمدینژاد میدانند که با حمله و افشاگری به السابقون، دنبال احیای عدالت بود؛ البته معتقدند چون حواشی و بلندپروازیهای رئیس سابق دولت را که میخواست بدون اصولگرایان در قدرت بماند، ندارد و نحوه گفتارش نیز مدل مچگیری «بگمبگم»های رئیس سابق دولت نیست، پس قابل اعتماد است.
تصویری که از فتاح بهعنوان رئیس دو نهاد کمیته امداد و بنیاد مستضعفان ترسیم میشود یک قدم از تصویری که اصولگراها آن روزها از احمدینژاد به تصویر میکشیدند جلوتر است. او مانند احمدینژاد صرفا به صاحبان سابق بخشی از قدرت حمله نمیکند، بلکه به واسطه مسئولیتی که داشته، در نقش یک منجی وارد میشود و عمل میکند. ازاینرو، برخی معتقدند اینها مقدمات مطرحکردن یا مطرحشدن فتاح برای ۱۴۰۰ است.
حتی «میدلایست» هم در مقالهای به پیروزی احتمالی «پرویز فتاح»، رئیس فعلی بنیاد مستضعفان، در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ پرداخته و مدعی شده نظرسنجیهای اخیر در بین اصولگرایان، «فتاح» را بین چهار کاندیدای مشهور نشان داده است. این در حالی است که فتاح تابهحال بارها آمدنش برای انتخابات را تکذیب کرده است؛ دروغ هم نگفته و در واقعیت نیز اینچنین بود. یک بار که از او درباره گزینه ریاستجمهوری بودنش سؤال شد، گفته بود: «من حقیقتا پرمشغله هستم و به کارم نیز علاقهمندم. مقام معظم رهبری به بنده حکم دادهاند و بنده یک فرد عمرانی و میدانی هستم».
فتاح با بیان اینکه بنده هر هفته در سفر هستم و وقت فکرکردن به مسائل انتخاباتی را ندارم، درباره اینکه آیا احتمال ندارد که دقیقه ۹۰ به انتخابات بیاید، گفته بود: «بنده یکپهلو و صریح پاسخ دادم». به نظر میآید حق با فتاح است؛ او قصدی نداشته و ندارد؛ انگیزهای ندارد و دنبال تبلیغات برای خودش نیست. سال ۹۶ او را در فهرست اولیه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری اصولگرایان قرار دادند؛ اما خودش اقدامی در این راستا انجام نداد. برخی از اصولگرایان گفته بودند او کاندیدای نهایی نبود به همین دلیل هم جمنا را ترک کرد؛ اما فتاح در مصاحبهای در واکنش به این مسئله گفت: «من و اصولگرایان هیچ سَروسِری با هم نداریم. من در آن وادیها نیستم و برای انتخابات به جمنا نرفتم، بلکه آنها لطف داشتند». در همان برنامه تلویزیونی نیز با بیان اینکه بنده در بنیاد حافظ منافع مستضعفان هستم و کوتاه نخواهم آمد، گفته است: برخیها من را متهم به اقدامات پوپولیستی برای انتخابات ۱۴۰۰ میکنند. اینها را بگویند؛ اما ملک ما را محترمانه تخلیه کنند و پس بدهند. فتاح ریاست دو نهاد خاص را در این سالها بر عهده داشته؛ دو نهادی که برخی اقدامات در آنها میتواند فردی را چهره کند و نامش را سر زبانها بیندازد و بهاصطلاح امکان رأیآوری از سبد طیفی خاص از جامعه را افزایش دهد؛ اما دستکم در ظاهر دیده نشده که فتاح در این مدت دست به کارهای تبلیغاتی حدسزدنی یا ویترینی بزند. از او کمتر رفتارهایی دیده شده که حاکی از بهرهبرداری سیاسی از موقعیتش باشد. چندان اهل سیاسیکاری نیست؛ چراکه همان روزهای اولی که به ریاست کمیته امداد رسید، به دیدار هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت رفت.
فتاح در زمان ریاستش بر وزارت نیروی دولت نهم نیز برخلاف دیگر اعضای کابینه دولت احمدینژاد که نگاه جناحی و حزبی در عزلونصبهای خود داشتند، از نیروهای اصلاحطلب نیز در این وزارتخانه استفاده کرده بود. او هیچگاه در عزلونصبهایش در این وزارتخانه، نگاه سیاسی نداشت. در دوران ریاستش در کمیته امداد و بنیاد مستضعفان نیز همواره رابطه مطلوبی با دولت داشته و دارد و هیچگاه اظهارنظری علیه دولت یازدهم و دوازدهم نکرد تا بیانگر اختلاف او با دولت روحانی باشد. او حتی درباره مشکلات اقتصادی نیز همواره موضعش معتدل بود. از سویی دیگر، رفتارهایش فاقد آن زیرکی خاص سیاسی است که بشود برای ریاستجمهوری روی او سرمایهگذاری کرد؛ مثل وقتی که با مجری صداوسیما بر سر علت طولانیشدن زمان ساخت یک آزادراه بحث کرد و با عصبانیت به او گفت نماینده مردم نیست، بلکه صداوسیما او را آنجا گذاشته تا سؤالهای مشخصی را بپرسد. این اشتباه تاکتیکی است که فتاح را نامزد ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بدانیم؛ فتاح همچنان مانند دو مقطع ۹۲ و ۹۶، در ۱۴۰۰ نیز نخواهد آمد؛ اما بخشی از قدرت و جریان اصولگرایی به تصویر چهرهای از فتاح و فراتر از آن تغییر نگاه به نهادهای تحت مدیریتش نیاز دارد.