رسیدگی به این پرونده از ۲۴ تیر سال ۹۰ با گزارش یک قتل در خیابان حیدرآباد کرج آغاز شد. مأموران پس از حضور در صحنه با تیمور و آرش ۲ دوست مقتول مواجه شدند آنها گفتند: ما برای شبنشینی به خانه دوستمان سیامک آمدیم، اما وقتی زنگ خانه را زدیم کسی در را باز نکرد و تلفنش را هم جواب نداد؛ از داخل خانه سیامک صدای تلویزیون میآمد به همین خاطر نگران شدیم و قفل در را شکستیم و پس از ورود به خانه با پیکر خونین دوستمان مواجه شدیم و بلافاصله با پلیس تماس گرفتیم. پس از آن به دستور بازپرس کشیک قتل جسد سیامک به پزشکی قانونی منتقل شد و پزشکان این سازمان هم اعلام کردند که مقتول ۲۲ ساله بر اثر ضربات متعدد چاقو به ناحیه شکم خونریزی و فوت کرده است. تحقیقات پلیس برای شناسایی عامل قتل ادامه داشت تا اینکه ۳ روز بعد تیمور به اداره آگاهی رفت و خودش را به عنوان قاتل معرفی کرد.
او در اعترافاتش گفت: من و سیامک دوست صمیمی بودیم و من گاهی با مرجان نامزدم به خانه او میرفتیم تا اینکه یک روز وقتی سیامک در آشپزخانه بود تلفنش زنگ خورد و من شماره نامزدم را دیدم و متوجه شدم که او با مرجان در ارتباط است؛ بشدت عصبانی شدم و موضوع را به آرش برادر مرجان گفتم. بعد شب حادثه با طرح یک نقشه به خانه سیامک رفتیم و من با چاقو او را کشتم پس از آن هم گوشیاش را برداشتم و با صحنهسازی به پلیس خبر دادیم.
پس از این اظهارات، تیمور به اتهام قتل عمد بازداشت شد و پس از انتقال به دادسرا و سیر مراحل قانونی در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد.
در ادامه تیمور که همه راهها را برای بازگشت به زندگی بسته دید در ادعایی تازه عنوان کرد: من قاتل نیستم و اتهام قتل را بهخاطر مرجان پذیرفتم. وگرنه قتل را آرش مرتکب شده است. او به خاطر تعصبی که روی خواهرش داشت سیامک را به قتل رساند. ضمن اینکه پس از این ماجرا مادر آرش و نامزدم از من خواستند تا قتل را گردن بگیرم و به من قول دادند تا من را از زندان آزاد کنند، حتی مرجان هم به من قول داد تا لحظه آزادیام منتظرم میماند و همین مسائل باعث شد تا خودم را به عنوان قاتل معرفی کنم که با این کارم آرش آزاد شد و به استرالیا گریخت.
پس از اظهارات تازه متهم قضات دیوانعالی حکم قصاص را نقض کردند و پرونده متهم برای محاکمه دوباره به شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز ارجاع شد و او صبح دیروز از خودش دفاع کرد.
در ابتدای جلسه دادگاه پس از قرائت کیفرخواست، اولیای دم درخواست قصاص کردند و پس از آن هم متهم مدعی بود که او مرتکب قتل نشده و قاتل آرش است.
اظهارات متناقض متهم در حالی مطرح شد که علاوه بر آرش، مادر و خواهر او هم در دادگاه حضور نداشتند. از این رو پس از پایان اظهارات متهم قضات دادگاه رسیدگی به این پرونده را به زمان دیگری موکول کردند تا ادعاهای مطرح شده توسط متهم با حضور این افراد مورد بررسی و قضاوت قرار گیرد.