جعفر بلوری در ادامه سرمقاله امروز روزنامه «کیهان» نوشت: در اینباره گفتنیهایی هست:
۱- برخی، آمریکا را صاحب ارزشهایی همچون، آزادی بیان، گردش آزاد اطلاعات، انتخابات آزاد، دموکراسی و ... مینامند. آمریکاییها نیز طی چند دهه گذشته، تا توانستهاند روی این ارزشها تبلیغ و کسانی را که تشخیص دادهاند با ارزشهای آنها همراهی نمیکنند، با گزینههایی که همیشه زیر میز دارند (مثل تحریم یا نظامی)، تنبیه و تحت فشار قرار دادهاند. آنها به این بهانه خونهای زیادی نیز ریخته و جان افراد بیگناه بیشماری را نیز گرفتهاند. بهعنوان فقط یک نمونه، به اظهارات خانم «مادلین آلبرایت» دقت کنید: «در روز ۱۲ مه سال ۱۹۹۶ مادلین آلبرایت که در آن زمان سفیر آمریکا در سازمان ملل بود در برنامه ۶۰ دقیقه تلویزیون سی بیاس شرکت داشت. مجری برنامه با اشاره به تحریمهای شدید شورای امنیت و سازمان ملل که به رهبری آمریکا علیه عراق وضع شده بود از خانم سفیر پرسید: ما شنیدهایم که نیم میلیون کودک عراقی در اثر این تحریمها مردهاند. میدانید که این تعداد حتی از کودکانی که در هیروشیما هم کشته شدند بیشتر است. آیا به نظر شما رسیدن به اهداف آمریکا به چنین بهایی میارزید؟ و آلبرایت پاسخ داد: این سؤال سختی است، اما من فکر می کنم بله، ارزشش را داشت. [The price is worth it.. the price is worth it]» اما همین آمریکا، جاهایی هم که تشخیص داده، باید از رژیمی دفاع کند که بویی از این ارزشها نبرده، معطل نکرده و تمامقد از آنها حمایت کرده است مثل حمایتهایی که قبل از این اظهارات خانم آلبرایت، از همین رژیم صدام در برابر جنگ با ایران میکرد که اینجا فعلا موضوع بحث ما این نیست.
حالا چند سالی است که این ارزشها با آمدن دونالد ترامپ، در خود آمریکا چنان مفتضح شدهاند که هر گاه یکی از دولتمردان این کشور در تریبونهای بینالمللی صحبت از دموکراسی یا مثلا احترام به توافقات بینالمللی میکند، مستمع، خندهاش میگیرد. به گفته «جو بایدن»، وزیر خارجه پیشین آمریکا، شرایطی که با آمدن دونالد ترامپ بر آمریکا حاکم شده، آبرویی برای این کشور نگذاشته است (نقل به مضمون). دیروز اگر آمریکا «پس» از برگزاری انتخابات در یک کشور، به بهانه وقوع تقلب، به خود حق میداد به آن کشور بتازد، امروز خود درگیر بحران «وقوع تقلب» در انتخاباتش شده، آن هم «قبل» از برگزاری انتخابات!
۲- اکنون که در حال مطالعه این یادداشتید، وقوع «تقلب»، «جنگ داخلی»، «انقلاب» یا حتی «تجزیه» به یکی از پُرتکرارترین واژهها در فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا تبدیل شده است. این را نه یک تحلیلگر دَمدستی فلان شبکه تلویزیونی محلی آمریکا که تحلیلگران برجسته رسانههای مطرح این کشور مطرح میکنند. نیویورکتایمز، سیانان، نشریه شورای آتلانتیک و ... در کنار چهرههای مطرحی مثل «توماس فریدمن»، «نوآم چامسکی»، «برنی سندرز» و ... مدام هشدار میدهند انتخابات پیش رو میتواند آمریکا را بشدت دگرگون کند. کار به جایی رسیده که برخی کشورهای اروپایی مثل آلمان که وابستگیهای ساختاری به آمریکا دارند از این وضع، ابراز نگرانی جدی کردهاند.
۳- شاید عدهای وقوع جنگ داخلی یا انقلاب در آمریکا را «بعید» بدانند یا مثلا بگویند چون سیستم جایگزینی برای حاکمیت آمریکا متصور نیست، این تحولات به جایی نخواهد رسید که در پاسخ باید گفت اولا همین حالا این کشور درگیر جنگ داخلی است که تلفاتی هم برجای گذاشته است، ثانیا جامعهای که شهروندانش همه مسلحند و بنابر اعلام منابع رسمیاش به اندازه تعداد مردمانش اسلحه در آن وجود دارد، برای ورود به یک «جنگ تمامعیار شهری» فقط یکچیز کم دارد و آن اینکه ترامپ به حامیانش بگوید در انتخابات تقلب شده، به خیابانها بریزید! (جملهای که ترامپ بارها به شکل تهدید آن را به زبان آورده است). به این شرایط اضافه کنید بیکار شدن ۵۵ میلیون آمریکایی بهدلیل شیوع ویروس کرونا، چرخش دموکراتها به سمت نپذیرفتن نتایج انتخابات در صورت پیروزی ترامپ، تلاشهای احتمالی روسیه و چین برای استفاده از شرایط حساس آمریکا جهت ضربهزدن به آن و ... . ما هم مثل خیلی از متفکران غربی وقتی این تحولات را دنبال میکنیم به این نتیجه میرسیم که هر چه به ۱۳ آبانماه (روز برگزاری انتخابات در آمریکا) نزدیکتر میشویم، احتمال وقوع یک جنگ تمامعیار داخلی در آمریکا بیشتر و بیشتر میشود. ضمن اینکه امروز در آمریکا بحث اصلی سرنگونی نظام سیاسی آمریکا نیست؛ بحث، فروپاشی نظام تکقطبی آمریکا و جایگزینشدن کشورهایی مثل چین و روسیه بهجای آن یا تشکیل قطبهای جدید منهای آمریکاست!
۴- در بند اول و همین بند بالایی، از «وقوع تقلب» در انتخابات گفتیم و نوشتیم. روسیه و چین هیچ بعید نیست بخواهند از شرایط بحرانی حاکم بر آمریکا بهرهبرداری کنند. «کامالا هریس» که به تازگی معاون جو بایدن، رقیب دموکرات اوباما شده، گفته در صورت پیروزی ترامپ، روسیه مقصر است. رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز پیش از او «چین» را متهم به داشتن برنامه برای دخالت در انتخابات آمریکا کرده و گفته بود چین گستردهترین برنامه را برای دخالت در انتخابات آمریکا دارد. همچنین «ویلیام بار» وزیر دادگستری آمریکا گفته «در زمینه دخالت نیروهای خارجی در امور داخلی آمریکا، تهدید چین نسبت به روسیه و ایران بزرگتر است». مدیر اطلاعات ملی آمریکا نیز بارها ادعا کرده «چین، روسیه و ایران، دنبال دخالت در انتخابات ما هستند». از این مواضع تا دلتان بخواهد از سوی مقامات رسمی و بلندپایه آمریکا علیه ایران، روسیه و چین اتخاذ شده و شک نکنید تا شب انتخابات و حتی پس از آن، باز هم اتخاذ خواهد شد. این اتهامات، قبل از هر چیز نشان میدهد اوضاع در آمریکا عادی نیست و ثبات ندارد که اگر داشت، در انتخابات دورههای قبل نیز از این اتهامات زده میشد. این مواضع پُرتکرار، نشان از افول ابرقدرتی آمریکا هم دارد که به قول «جورج گالووی»، نماینده پیشین پارلمان انگلیس «همچون یک اَبرستاره در حال افول است». در دل این اتهامات، «خودتحقیری» و «ضعف» نیز دیده میشود. وضعیت آمریکا به جایی رسیده که از یک کشور دخالتکننده در انتخابات سایر کشورها تبدیل شده به کشوری که در انتخاباتش دخالت میشود!
۵- سیزدهم آبانماه، روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا و روز ملی مبارزه با استکبار در ایران، شاهد تحولاتی خواهیم بود که تبعات آن «شاید» حتی فراتر از یک جنگ داخلی زودگذر یا وقوع تقلب در انتخابات باشد. به تحولات مرتبط با انتخابات پُرچالش آمریکا، تبعات سنگین اقتصادی و سیاسی کرونا، خشم سیاهان از کشتار دائم توسط پلیس نژادپرست آمریکا، دو شِق شدن جامعه عصبانی و به قولگرینوالد کارشناس آمریکایی، «جامعه بیمار آمریکا»، رژه مسلحانه هواداران و مخالفان خشمگین ترامپ در خیابانها و خطر فروپاشی لیبرالیسم را هم اضافه کنید. همه این تحولات نشان میدهد آمریکا آبستن تحولات مهمی است و روز انتخابات، روز زایمان است. دموکراتها از بایدن خواستهاند پیروزی ترامپ را نپذیرد. جمهوریخواهان هم گفتهاند پیروزی بایدن را نخواهند پذیرفت و این وضع باعث وقوع جنگ داخلی خواهد شد. ما اما معتقدیم اگر دموکراتها نتیجه را هم بپذیرند و حتی همه این بحرانهایی که در بالا برشمردیم هم محو شود و به هوا برود، همین یک «ترامپ» برای تمامکردن آمریکا کافی است.
به میلیون ها کودک و جوان ایرانی بها میدید