«مردانه مردن بهتر از مردن مردانگی است.»
در این روزهای پرهیجان و با اینهمه کش و قوس قیمتها برای اینکه نشان دهی مرد زندگی هستی عمرا بتوانی در را با پا باز کنی! همین که جیبت را سفت نگه داری تا آن یک قرون دوزاری را هم که داری نزنند، کلی هنر کردهای؛ با دستهای پر به خانه آمدن، پیشکش!
از طرفی هم، در این دوره زمانه اتفاقا تیز و «بز»بودن نشانه مرد کهن بودنه و خرمن کوفتن، راست کار گاو نر شده!مرام لوطیگری و پهلوانی هم جریان «بذار دم کوزه آبش رو بخور» شده!
پس با این اوصاف، چگونه میشود برای مردانگیت دلیل و مدرک رو کنی؟ روزگار عجیبی است اگر تنها به داشتن یک سبیل کلفت اکتفا کنی، فردا باید چارقد به سر کنی و به «تغییر جنسیت» اعتراف کنی؟ چون جبر زمانه و فشار زندگی جوری شده که گویا همه چیز برای وازکتومی مردان دست به کار شده، یعنی شرایط آغامحمدخان قاجار شدن با اینهمه تحریم و تورم برای آقایان همهرقمه مهیا شده! حالا فهمیدید چرا نام این دوران «شرایط حساس کنونی» شده؟ پس اگر کمی برای اثبات مردانگی، دست دست کنی یکهو میبینی دستی دستی انگ اواخواهری و... به بیخ ریشت چسبانده شده!
خب؛ برای اینکه نشون بدیم مردیم چه کنیم؟
در شیشه مربا و آب لیمو باز کنیم؟ غیرت به خرج بدهیم و با رگ گردن ورمکرده نگاه احتمالی مردان رهگذر به ناموسمان را کنترل کنیم؟ با یک روزنامه لولهشده سوسک متجاوزی را دنبال کنیم؟ با صدای بم مردانه نعره بکشیم و زهرهها رو آب کنیم؟
نه عزیزم؛ فقط کافی است به تایید مسئولین یک لنگ بپوشی و آن قدر خودت بمالانی تا بلکه یک مرد بمانی ... حالا فهمیدید پیشنهاد بیشرمانه قبل از اینکه استعمار جنسی و آزار و اذیت باشد نوعی شرم و حیاست برای آبروداری و اثبات مردانگی؟ اینطوری دیگر لازم نیست بخواهی مردانگیت را مثل ختنه شدن آن رجل سیاسی سابق ثابت بکنی! واقعا چقدر همه چیز سخت شده و مرد بودن هم نیاز به ارائه دلیل و مدرک کافی داره! به هر حال مردانه مردن بهتر از مردن مردانگی است!