سه هزار و پانصد و ششمین روز از دورانی سخت گذشته بود و دو، سه دقیقهای از سه هزار و پانصد و هفتمین روز هم گذشته بود که وقتی بالاخره هر ۳ عقربه ساعت روی عدد ۱۲ به هم رسیدند، شبیه به آنچه همیشه از ساعت ۱۲ شامگاه ۳۰ شهریورماه به یاد داریم، زمان درست یک ساعت به عقب بازگشت تا ایرانیان این یک روز سال را بتوانند یک ساعت را دو بار زندگی کنند.
اینبار، اما درست ۳ دقیقه پس از آنکه هر ۳ عقربه به عدد ۱۲ رسیدند، انتشار یک عکس در کانالی تلگرامی، حاکی از رویدادی متفاوت بود با آنچه این ۳۵۰۷ روز به یاد داریم. تصویر چهرههای خندان از چند کنشگر سیاسی اصلاحطلب کنار حجتالاسلام والمسلمین مهدی کروبی، دبیرکل محصور حزب «اعتمادملی» که دقایق و ساعتهای پس از بامداد سیویک شهریورماه ۹۹ را شبیه به انگشتشمار روزهای این ۳۵۰۷ روزی کرد که از آغاز حصر پشتسر گذاشتیم. هرچند حدود ۲۰ روز پیش از این هم خبر و تصویری مشابه از مهدی کروبی در جمع چند چهره اصلاحطلب، فضایی نسبتا مشابه آنچه طی ساعات گذشته در فضای سیاسی-رسانهای کشور شاهد بودیم، رقم زد.
اینبار، اما تفاوتی شاید ناچیز، اما از برخی جوانب، حائز اهمیت در کار بود که این دیدار دوستانه را از یکی، دو نمونه مشابه این چندسال اخیر متفاوت میساخت. چه آنکه تصویری که چند هفته پیش منتشر شده بود، کروبی را محصور در جمع چند روحانی عضو مجمع روحانیون مبارز تصویر میکرد و اگرچه آن تصویر هم حاکی از یک نشست سیاسی میان چند چهره شاخص سیاسی بود، اما تصویری که بامداد ۳۱ شهریور منتشر و طی ساعات بعد، بارها و بارها بازنشر شد، دبیرکل محصور «اعتماد ملی» را نشان میداد که کنار دبیرکل حزب «کارگزاران سازندگی» و یکی از اعضای این تشکل اصلاحطلب ایستاده و به دوربین لبخند میزند. عکسی که همچون تصویر چند هفته قبل، در منزل شیخ قدرت علیخانی ثبت شده بود و کنار کروبی، علاوه بر صاحبخانه و حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، غلامحسین کرباسچی و محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی -که ارگان رسانهای کارگزاران سازندگی است- ایستادهاند. ۱۱ سال پیش از این، وقتی مهدی کروبی در کسوت دبیرکل حزب «اعتمادملی» و بهواسطه سالها سابقه مدیریت کلان ازجمله ریاست بر مجلس شورای اسلامی و مناصب کلیدی از این دست، از عزم خود برای کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری ۸۸ خبر داد، زمانی که هیچکس حتی تصور این را هم نمیکرد که این تصمیم سیاسی و متعاقبا ورود میرحسین موسوی، نخستوزیر دولت جنگ به انتخابات ریاستجمهوری دوره دهم، آینده این دو چهره شاخص جناح چپ و بهتعاقب، آینده کلیت این جریان سیاسی و البته بسیاری از کنشگران این جریان را دستخوش تحولاتی اساسی خواهد کرد، یک سیاستمدار کارکشته به عنوان معاون اول کروبی، وارد میدان رقابت انتخابات شد. سیاستمداری که برخلاف انتظار نه ازجمله اعضای حزب اعتمادملی، بلکه دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی بود و کروبی که با شعار «تغییر» و با کمپینی متفاوت از آنچه تا آن زمان در ذهن داشتیم، وارد گود رقابت شده بود، از همان ابتدای مسیر، شمایی از کابینه موردنظرش را نیز به ملت و رایدهندگان معرفی کرد؛ کابینهای که چنانچه اشاره شد، غلامحسین کرباسچی ازجمله اعضای شاخص آن بود و البته بهجز او، چهرههایی، چون عطاءالله مهاجرانی و محمدعلی نجفی را که از نزدیکان کارگزاران سازندگی بودند، در جمع خود میدید. هرچند دایره حامیان انتخاباتی کروبی به هیچ عنوان به اعضای شاخص «اعتماد ملی» و «کارگزاران سازندگی» محدود نماند و برخلاف آنچه در روزهای نزدیک به انتخابات و بهویژه پس از آن تصور شد، کروبی بهتعبیری کاندیدای اصلی جریان اصلاحات بود و بسیاری از اصلاحطلبان شاخص را نیز پشت خود و در تیم انتخاباتیاش داشت.حالا بیش از یک دهه از آن روزها، دوباره کرباسچی کنار کروبی ایستاده، اما با روایتی متفاوت.
۶ ساعت صحبت از ایران
انتشار یک تصویر و چند خط توضیح در این رابطه با این دیدار ۶ ساعته که ظاهرا روز یکشنبه هفته جاری در منزل شیخ قدرت علیخانی انجام شده و نیز اینکه این دیدار در ادامه دیدارهای اخیر آشنایان کروبی با ایشان و به درخواست کرباسچی و قوچانی انجام شده، تصویر کاملی از آنچه در این نشست نسبتا طولانی گذشته، به دست نمیداد. آنهم باتوجه به اینکه در اخبار اولیه با ادبیاتی کلی و بدون اشاره به جزییات صحبتها و مباحث مورد گفتگو، به این اشاره شده بود که «بحثها اغلب درباره اوضاع سیاسی کشور و اصلاحات و ریشههای وضع فعلی مملکت بوده است» یا اینکه «آسیبشناسی مناسبات حاکمیت و اصلاحات» از موضوعهای موردبحث در دیدار یکشنبه بوده و «دغدغه اصلی آقای کروبی آینده کشور و جبهه اصلاحات و بهخصوص اوضاع اجتماعی و اقتصادی مردم بوده است.» خبری مختصر که درپایان از این حکایت داشت که با توجه به روند طی شده در دیدارها با آقای کروبی -که اکنون از دایره روحانیون و نزدیکان به دیگر سیاسیون رسیده- برخی ناظران و تحلیلگران سیاسی معتقدند که «میشود در انتظار اخبار بهتری از حصر بود.» نکتهای که ازقضا در روایت مختصر دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی نیز بازتاب یافت و مشخصا تکمله این روایت بود: «امیدوارم شاهد خبرهای خوبی بیش از این باشیم.»
روایت دبیرکل از دیدار با دبیرکل
جز این، اما غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم روایتی با همان میزان ایجاز و اختصار در اختیار خبرگزاری برنا گذاشت و در این رابطه گفت: «در این دیدار کروبی با وجود کسالت جسمی که داشت، اما از روحیه و حال خوبی برخوردار بود.» آنطور که این چهره سیاسی اصلاحطلب گفته، «بحثهای مختلفی در این دیدار مطرح شده و وضعیت گذشته، حال و آینده کشور مورد بحث قرار گرفته است.» همچنین بنابر آنچه بهنقل از غلامحسین کرباسچی به عنوان روایت دیدار ۶ ساعته روز یکشنبه او و دبیرکل محصور «اعتماد ملی» منتشر شده، شیخ محصور بیش از هر چیز، نگران مشکلات ملت و مملکت است و در این دیدار با رفقای دیرین هم از نگرانیهای خود در این رابطه گفته است. خبری که شاید اگر کرباسچی هم از آن صحبتی به میان نیاورده بود، بر ناظران آشکار است و نه فقط سالها مبارزه کروبی برای پیروزی انقلاب و دههها نقشآفرینیاش در مهمترین مناصب سیاسی و مدیریتی کشور، بلکه علاوه بر آن، همین یک دهه گذشته و استقامت ماندگارش در حصر بهترین شاهد مثال است. جالب آنکه سخن تکمیلی کرباسچی درباره این دغدغههای وطندوستانه کروبی هم تاکید بر این سابقه است: «همیشه دغدغه او مردم و انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی و منافع کشور بوده و او همه عمرش را به پای این دغدغه گذاشته است.» دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که ازقضا جزو معدود احزاب اصلاحطلب بود که در جریان انتخابات اخیر مجلس یازدهم، اقدام به انتشار فهرستی از چند کاندیدا در پایتخت کرد، به پرسش خبرنگار در این رابطه که آیا در آن جلسه ۶ ساعته صحبتی از انتخابات ۱۴۰۰ شده یا خیر، گفته که «فعلا آقای کروبی در حال بررسی اوضاع، احوال و شرایط انتخابات است.»
بیم و امید برای گشایش سیاسی
کرباسچی به هر تفسیر، سخن خود را با ابراز امیدواری از روزهای بهتر از این پایان برده و جالب آنکه شاید مهمترین و درعین حال عجیبترین واکنش به انتشار این خبر نیز به این نکته اشاره داشت که باید منتظر تحولاتی اساسی در کنشگری سیاسی باشیم. آنجا که علی قلهکی، فعال رسانهای اصولگرا - برخلاف برخی از همفکرانش که انتشار تصویر دیدار کروبی را وسیلهای برای زیرسوال بردن مشقات حصر قرار دادند- از این نوشت که حسن روحانی برنامهای جدی و نظامند برای اجرای یک طرح اساسی «گشایش سیاسی» مدنظر دارد. این فعال رسانهای اصولگرا مدعی شد که «جلسه ۶ ساعته «مهدی کروبی» با کرباسچی و قوچانی در ۳۰ شهریور ۹۹، مهیاسازی پروسه رفعحصر در ۳ ماه آینده است» و بر این پایه ادامه داد: «گویا حسن روحانی میخواهد در آذر ۹۹ به «گشایش سیاسی» برسد که البته بعید بهنظر میرسد سرانجامی داشته باشد.»
مثبت، اما دیرهنگام
اینکه طرح چنین ادعایی ازجانب یک چهره رسانهای منتسب به جناح راست با چه انگیزهای مطرح شده، بحثی است علیالحده، اما به هر تفسیر نمیتوان این مهم را از قلم انداخت که برفرض تحقق این مساله، مطالبه «گشایش سیاسی»، نه اقدامی ویژه از سوی روحانی که مشخصا ازجمله شعارها و وعدههای اوست و انجام و عملیاتی ساختنش، وظیفه رییسجمهوری. فراموش نکنیم که لزوم تحول در فضای سیاسی کشور، نکتهایاست که تمامی این ۷ سال اخیر - و البته پیش از آن- بارها و بارها از جانب بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و همچنین اصولگرایان توصیه شده و در این میان، نکته حایز اهمیت دیگر آن است که مصادیق تحقق این وعده انتخاباتی، فهرستی است بلند که تحقق هرکدام میتواند راهگشای بخشی از مشکلات ملت و مملکت باشد. همینطور باید تاکید کرد که اگرچه «رفعحصر» تنها مطالبه سیاسی میلیونها ایرانی نیست که ۷ سال پیش و نیز ۳ سال پیش، در دو انتخابات سراسری به حسن روحانی رای دادند، اما بهطور نمادین بهترین شروع برای انجام و عملیاتی کردن چنین راهبردی است. این میان، اما یک نکته را نمیتوان از قلم انداخت و آن، اینکه درصورت تحقق این مهم و پایان نزدیک به یک دهه حصر خانگی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، آنچه رخ داده، اتفاقی است مبارک و حایز اهمیت، اما دیرهنگام. هرچند دستکم حسین مرعشی، سخنگوی کارگزاران سازندگی در گفتوگویی مختصر، چندان نسبت به تحقق این ایده خوشبین نبود. به هر تفسیر، اما اینکه پاییز پیشرو -که آخرین پاییز دولت روحانی نیز هست- میتوان بالاخره شاهد آن بود که وعدههای روحانی پوسته و موانع را شکسته و حیات یابند یا خیر، اما پرسشی است که برای یافتن پاسخ آن، باید منتظر «آخر پاییز» ماند.
دیگه تمومه ماجرا