کد خبر: ۶۷۲۳۵۹
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۸

ریسک رفیقدوست بر سر آبرویش در دوران جنگ /موافق ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر بودم /مشکلی با محسن رضایی نداشتم

وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس با بیان خاطره‌ای از سفرش به سوریه برای تامین مهمات مورد نیاز رزمندگان در عملیات والفجر ۸، گفت: در هواپیما به خودم گفتم که اگر دست خالی برگردی هم جنگ و هم آبرویت را باخته‌ای.
ریسک رفیقدوست بر سر آبرویش در دوران جنگ /موافق ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر بودم /مشکلی با محسن رضایی نداشتم
آفتاب‌‌نیوز :

محسن رفیق دوست، با بیان خاطراتی از نحوه تامین تجهیزات مورد نیاز رزمندگان در دفاع مقدس گفت: در عملیات فتح فاو، ۱۸۰ قبضه توپ ارتش مامور و تحت فرمان نیروی عمل کننده یعنی سپاه بود. طراح ما برای عملیات این بود که ۲۰ روز حمله و ۴۰ روز پدافند داشته باشیم که تصویب شود. نرخ شلیک در زمان حمله (آفند)، چندین برابر وضعیت پدافند است یعنی اگر یک توپی زمان حمله ۵۰ شلیک دارد، در دفاع ۱۰ عدد شلیک می‌کند.

وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس افزود: ۵۷ روز از عملیات گذشته بود و در قرارگاه استراحت می‌کردم. اطلاع دادند که فرماندهی با شما کار دارد. آمدم و دیدم برادرم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه و شهید حسن شفیع‌زاده فرمانده توپخانه، رنگشان پریده است. شهید شفیع‌زاده گفت که برای ۲۰ روز آفند و ۴۰ روز پدافند به ما مهمات دادید اما ۵۷ روز است که حمله می‌کنیم و اگر این ۵ قلم مهمات را با همین روند شلیک کنیم، ۴۸ ساعت دیگر تمام می‌شود. کمی فکر کردم و به شهید شفیع زاده گفتم که برود و با همین روند مهمات را شلیک کند. سپس آقای رضایی گفت که اگر بعد از ۴۸ ساعت مهمات نرسد، باید دست‌هایم را بالا ببرم.

رفیق دوست یادآور شد: از همانجا تلفنی با وزیر دفاع و رییس ستاد ارتش سوریه تماس گرفتم. فاش و بدون رمز گفتم که این ۵ قلم مهمات را به ظرفیت ۱۰۰۰ تن نیاز دارم و چند ساعت دیگر هواپیماهای ما برای بردن این مهمات به دمشق حرکت می‌کنند. ساعت حدود ۹ شب بود و قرار بود دو نفری بروند و با حافظ اسد ملاقات کنند و از او اجازه بگیرند اما من منتظر جواب آنها نشدم و بلافاصله با یک فروند فالکون از پایگاه هوایی دزفول به فرودگاه مهرآباد آمدم و بعد با شهید منصور ستاری و محمد سعیدی‌کیا وزیر وقت راه تماس گرفتم تا هواپیماهای باری ۷۴۷ را آماده کنند و با آن به سمت دمشق رفتم. گفتم نمی‌دانم آنها به من مهمات می‌دهند یا خیر، ولی آنقدر توکلم به خدا قوی است که حتماً با هواپیمای پر برمی‌گردم.

وی ادامه داد: در این سه تا چهار ساعتی که در هواپیما بودم به خودم گفتم که اگر دست خالی برگردی هم جنگ و هم آبرویت را باخته‌ای. خوشبختانه وقتی صبح به آنجا رسیدیم و با مصطفی طلاس وزیر دفاع سوریه تماس گرفتم. او گفت که آقای اسد دستور این کار را داده است. پس از بارگیری تجهیزات با هواپیمای اول به پایگاه دزفول برگشتم و قبل از ۳۶ ساعت، پای قبضه‌ها مهمات رساندیم.

بلوک شرق و غرب ما را تحریم نظامی کرده بود
رفیق دوست درباره نحوه تهیه تجهیزات مورد نیاز جبهه و کشورهایی که به ایران سلاح می‌فروختند، گفت: ابتدا که جنگ را آغاز کردیم، اردوگاه غرب به سرکردگی آمریکا و هم اردوگاه شرق به رهبری شوروی، از نظر نظامی ما را تحریم کرده و به صدام برای حمله به ایران چراغ سبز نشان داده بودند. غربی‌ها که رسما اعلام می‌کردند که ما تحریم نظامی هستیم و بلوک شرق در ابتدا عنوان می‌کرد که امکاناتشان را به صدام فروخته‌اند ولی کشورهای بلوک شرق چون بلغارستان، لهستان، چک و اسلواکی و یوگسلاوی به دلیل نیاز مادی به ما پیشنهاد کردند که ما با یک واسطه با آنها معامله کنیم.

کره شمالی برای شوروی تره هم خرد نمی‌کرد
رفیق دوست یادآور شد: تنها کشوری که از ابتدای جنگ به شکل مستقیم به ما سلاح می‌فروخت کره شمالی بود چون «خیلی برای شوروی تره خرد نمی‌کرد سلاح‌های تولید خودشان را به ما می‌داد.»

وی افزود: در مورد کشورهایی که به عنوان واسطه ما برای خرید تجهیزات نظامی از کشورهای بلوک شرق عمل می‌کردند در ابتدای کار با هیاتی از افسران لیبیایی و یا افسران سوری به این کشورها می‌رفتیم. «لیست برای من بود و من در جلسه می‌نشستم و آنها معامله می‌کردند، قرارداد می‌بستند ولی کشتی را من می‌فرستادم که سلاح‌ها را بیاورد.»

رفیق دوست درباره نحوه ساخت و تجهیز قایق‌های تندرو موسوم به عاشورا نیز گفت: این قایق‌ها را خودمان می‌ساختیم و معمولا از برخی کشورها به ویژه ژاپن، موتور آن را خریداری می‌کردیم. در طول دوران دفاع مقدس ۷ تا ۸ نوع قایق را بنا به نیازمان و تطبیق شرایط با نامهای با عاشورا، یاور و ذوالفقار و ... ساختیم.

وزیر سپاه دردوران دفاع مقدس درباره نخستین موشک‌هایی که از سوی ایران در جنگ استفاده شد، گفت: نخستین موشک‌هایی که استفاده کردیم موشک‌های اهدایی لیبی بود که شلیک آن باعث شد صحنه جنگ دگرگون شود. ۵ تا ۶ موشکی که در ابتدا پرتاب کردیم به هدف اصابت کرد. لذا معمر قذافی رهبر لیبی برای توقف جنگ شهرها نامه‌ای به رهبران ایران و عراق نوشت که امام (ره) نامه او را پاسخ دادند.

وی گفت: زمانی که ۱۰ عدد موشک را از لیبی به ایران آوردم. شهید حسن طهرانی مقدم به وزارت سپاه آمد و خواست یکی از موشک‌ها را برای مهندسی معکوس در اختیار او قرار دهم. ما در زمان جنگ، حتی قبل از اینکه این موشک‌ها را بیاوریم، گروه‌های مختلفی تولید موشک را شروع کرده بودند. صنایع دفاعی مدرن ما از همان زمان آغاز شد و بعد از جنگ همه با حضور جوانان متعهد و خوشفکر پیشرفت‌های برق‌آسایی کردند.

موافق ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر بودم
رفیق دوست درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸، گفت: موافق پذیرش قطعنامه از سوی امام (ره) بودم اما در فتح خرمشهر مخالف پذیرش قطعنامه و ادامه جنگ بودم چون باور داشتم اتفاقی نیفتاده است و ما فقط یک شهرمان را آزاد شده و دشمن در اهدافش تغییری ایجاد نکرده است. مساله دیگر اینکه دشمن از نقاط حساس مرزی کشور ما خارج نشده بود.

وزیر وقت سپاه ادامه داد: پس از فتح خرمشهر اگر آتش بس را می‌پذیرفتیم به دشمن فرصت می‌دادیم تا با شناخت نقاط ضعف ما از سوی بلوک شرق و غرب دوباره تجهیز شود و کمتر از ۶ ماه به ما حمله کند و به تهران برسد. بنابراین ما باید جنگ را به داخل خاک عراق می‌بردیم و ارتش عراق را تضعیف و خودمان را تقویت می‌کردیم که این اتفاق افتاد.

رفیق دوست اضافه کرد: اینکه امروز فرمانده سپاه پاسداران عنوان می‌کند اگر شما به یک ایرانی حمله کنید ما همه کرک‌ و پر شما را به باد می‌دهیم به پشتوانه‌ خودکفایی ما از نظر دفاعی است.

وی خاطرنشان کرد: ما امروز جزو ۳ تا ۴ کشور نخست جهان از نظر صنایع موشکی هستیم. در پهپاد، جزو کشورهای نخست و در نانو جزو ۵ کشور مطرح دنیا هستیم. حدود ۲۰ سال پیش رتبه علمی ما در جهان ۱۴۳ بود، در حالی که امروز این رتبه به ۱۴ رسیده است. لذا آن ۶ سال جنگی که ما بعد از فتح خرمشهر انجام دادیم، مقدمات ایجاد یک نیروی نظامی‌ که به خودش متکی باشد و از هیچ قدرتی نهراسد را فراهم ساخت.

این دولتمرد پیشین گفت: خلاف کسانی که می‌گویند چون ضعیف شده بودیم قطعنامه را پذیرفتیم باید بگویم بعد از پذیرش قطعنامه، منافقین در عملیات مرصاد به خاک کشور تجاوز کردند و صدام نیز با ۱۵ لشکر گارد حمله کرد که هر دو با بدترین وضع شکست خوردند. عملیات مرصاد پرونده منافقین را برای همیشه از نظر نظامی جمع کرد و صدام هم متوجه شد که ایران تضعیف نشده، بلکه قدرتمند است. لذا این قدرت در طول۳۲ سال پس از پذیرش قطعنامه به جایی رسید که هیچ نیروی نظامی نمی‌تواند آنرا تهدید کند.

ماجرای تشکیل وزارت سپاه چه بود
رفیق دوست درپاسخ به پرسشی درباره فعالیتش به عنوان وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در شورای فرماندهی اول، دوم و سوم مسئول تدارکات سپاه بودم، از همان روز تصمیم گرفته شد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شود مجلس شورای اسلامی به استناد قانون اساسی وظیفه پیدا کرد که حدود و ثغور وظایف سپاه را معین کند.

وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: در اساسنامه‌ای که خود سپاه پیشنهاد کرده بود، اسمی از وزیر نبود. بعد از بحث‌های فراوان کمیسیون دفاعی مجلس به این نتیجه رسید همانطور که ارتش از سوی وزیر دفاع با دولت و مجلس در ارتباط است، سپاه هم باید با ایجاد وزارت سپاه با مجلس و دولت در ارتباط باشد. در اساسنامه سپاه سه رکن فرماندهی، وزارت و نمایندگی ولی فقیه به تصویب رسید تا همین ارتباط را هم وزارت سپاه با قوه مجریه و مقننه داشته باشد. با سابقه‌ای که از سال ۵۷ تا ۶۱ به عنوان مسئول تدارکات سپاه داشتم، وقتی از سپاه خواسته شد نماینده معرفی کند، مرا معرفی کرد.

وی در پاسخ به این پرسش که در طول جنگ تداخل وظایف یا اختلافی با فرمانده وقت سپاه نداشته است، گفت: مشکلی با سردار محسن رضایی نداشتم و شرح وظایف ما مشخص بود. من باید امکانات تهیه می‌کردم و آقای رضایی باید در جبهه افراد تحت فرمان را اداره می‌کرد. با آقای رضایی رفیق بودیم و حضرت امام (ره) در جلسه‌ای تکلیف کردند که از فرماندهی سپاه حمایت کنم و من تا زمانی که مسوولیت داشتم از او حمایت ‌کردم.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین