۱۰ سالی میشود که از دکلهایی که بالای پشت بامها یا در بیابانها نصب میشوند، بالا میرود؛ دکلهایی که ارتفاع آنها از ۹ متر شروع میشود و به ۱۲۰ متر هم میرسد. خودش هم نمیداند عنوان شغلش چیست و در نهایت میگوید، بنویس «راهاندازی تجیهزات دکلهای مخابراتی» که شامل نصب و تجهیز دکل میشود.
برای آنکه مشکلی در کارش به وجود نیاید دوست ندارد اسمش بیاید، به همین دلیل هم از اسم مستعار برای او در این گزارش استفاده کردم اما حرفهای زیادی درباره سختیهای شغلش دارد. هم دکل مخابراتی نصب میکند و هم برای تجهیز آن و نصب آنتن و ماکروویو باید در ارتفاع کار کند. قبلا کارهای مربوط به برق انجام میداده و بعدها با پروژهای برای نصب کابل برق دکلها آشنا میشود و کار را تجربی یاد میگیرد. در پروژه دیگری به عنوان راننده مشغول میشود و همانجا به زور، با سختی و ترس از ارتفاع وارد این کار میشود. «آرین» تا ارتفاع ۹۰ متر بالا رفته است: «بیشتر کسایی که روی نصب و تجهیز دکلای مخابراتی کار میکنن ساکن مازندران و منطقههای «خورشید کُلا» و «گلوگاه» هستن و از بچگی وارد این کار میشن. در واقع با دکل بزرگ میشن و به نظر میرسه این شغل ارثی بهشون رسیده. کارو از پدربزرگا و پدراشون که روی دکلای برق کار میکردن یاد گرفتن. من هم کارمو با یکی از اونا شروع کردم.»
ابزار کارشان را در کیسهای که به کمر میبندند میگذارند و از دکل بالا میروند. گاهی اوقات آنقدر کار طولانی میشود که مجبورند از صبح تا شب در ارتفاع کار کنند. به همین دلیل همکارانشان که پایین کار میکنند مجبور میشوند ناهار آنهایی را که در ارتفاع هستند با طناب بالا بفرستند. بعضی از دکلها صفحه استراحتگاه دارند که کارگران میتوانند همان بالا غذایشان را بخورند.
هر چی تو ۶ ماه گذشته کار کردم طلبکارم
به گفته آرین، معمولا نصب دکلهای مخابراتی به پیمانکاران واگذار میشود و شاید در طول سال سه دکل نصب کنند اما تجهیزات روی آن زمان میبرد. نصب هر دکل نیاز به زیرساخت و بتنریزی دارد که خودش ممکن است یک ماه زمان ببرد. حمل قطعات دکل از کارخانه تا محل نصب هم حدود یک ماهی زمان میبرد اما هر دکل را میتوان چهار روزه جمع کرد. روی یک دکل خیلیها کار میکنند. در واقع هر بخش از کار را یک تیم پیش میبرد.
آنهایی که روی دکل کار میکنند هیچ بیمهای ندارند که بعد از فوتشان پولی دست خانوادههایشان را بگیرد. او به ایسنا میگوید: «یه سری از شرکتا کارگراشونو بیمه میکنن که تعدادشون خیلی کمه. شرایط کشور ما هم طوریه که اگه دو روز بیکار بمونیم دو سال از زندگی عقب میافتیم. به خاطر همین مجبوریم بدون بیمه و تو شرایط سخت هم که شده کار کنیم. خودم به فکر بیمه هستم اما مشکلات، یکی دو تا نیستن. مثلا من هر چی تو ۶ ماه گذشته کار کردم طلبکارم؛ یه چیزی حدود ۲۸ میلیون. با هر پیمانکاری که تماس میگیرم و میگم پولمو بدین میگن هنوز به ما پولی ندادن. در حالیکه میدونم تسویهحساب کردن اما فعلا نمیخوان پول ما رو بدن. پیمانکارا حتی هزینه تجهیزات ایمنی که ما برای کار استفاده میکنیمو نمیدن در حالیکه این تجهیزات خیلی گرونه و بیشتر لوازم، وارداتیه. مخصوصا توی شرایط فعلی که تحریمیم و همهچی چند برابر قیمته، مثلا یه کمربندو هشت میلیون تومن و یه کلاه ایمنیو دو میلیون تومن میخریم. مثلا وقتی یه کمربند خارجی میخریم به همین راحتیا خراب نمیشه اما خب قیمتش خیلی بالاست. بعضی از اپراتورا هم اصرار دارن که ما حتما از کمربند و کلاه استفاده کنیم و خودشونم هیچ امکاناتی بهمون نمیدن. این تجهیزات تو کشور خودمونم تولید میشه اما راستش هیچ اطمینانی به ایمنیشون نداریم.»
درآمدش از این کار ماهانه حدود ۵ میلیون تومان است و زمانی که متقاضی نصب دکل وجود ندارد یا پیمانکاران بدحسابی میکنند، مجبور است با مسافرکشی چرخ زندگیاش را بچرخاند.
امواج دکلهای مخابراتی چه آسیبیهایی دارد؟
بحث امواج آسیبزای این دکلها هم در باور عامه داغ است. اما او معتقد است: «این باور اشتباهه. این امواج زمانی میتونه آسیبزا باشه که کسی جلوی دیش قرار بگیره اما چون ما این موضوعو میدونیم، مراعات میکنیم تا مشکلی پیش نیاد. امواج به پایین نمیاد و فقط به صورت مستقیم پخش میشه. اگه ساختمونی جلوی دکل قرار بگیره مجبور میشن جهتشو تغییر بدن. اتفاقا چن جا که برای نصب رفته بودم دیدم همسایهها با تصور اینکه امواج این دکلا سرطان زاست و ضرر داره، شاکیان. حتی یکیشون که یه آشنایی تو سازمان انرژی اتمی داشت، با یه دستگاهی امواجو تست کرده بود و دیده بود هیچ آسیبی نداره. یه بار دیگه که برای نصب رفته بودیم از همسایهها کتک خوردیم. شیشه ماشینمو شکوندن و اجازه ندادن کارمو انجام بدم اما کارفرما با مامور و وکیلش اومد، کوچه رو بستن، ما هم کارمونو انجام دادیم. یه بار دیگه برای نصب دکل سمت ورامین رفته بودیم. هنوز هیچ کاری انجام نداده بودیم که یه زن و شوهر اومدن و شروع کردن به داد و بیداد که بچه ما مرده. ما هنوز هیچ کاری انجام نداده بودیم. تازه داشتیم بتن پایه رو میریختیم. هر چی هم براشون توضیح میدادم که بابا ما هنوز کاری نکردیم اما فایده نداشت و میگفتن شما حتما کاری کردین که بچه ما مرده. انگار در اینباره یه بیاعتمادی بین مردم وجود داره. حتی خود ما که سالها داریم تو این صنف کار میکنیم ندیدیم همکارامون سرطان یا بیماری لاعلاجی بگیرن اما خب ریزش مو و ضعف بدن بین کسایی که روی دکل کار میکنن زیاده.»
دکلهای مخابراتی چطور نصب میشوند؟
جنس دکلهای مخابراتی از نبشی آهن گالوانیزه ۶ سانت است تا زنگ نزند. دکلها به وسیله پیچ و مهره سوار میشوند زیرا اگر آهن را جوش دهند خشک میشود و با یک تکان میشکند. آرین میگوید: «دکل عمرش زیاده. من تا حالا ندیدم دکل خراب بشه اما ممکنه ارتفاعش تغییر کنه. مثلا اگه یه دکل ۲۴ متری روی پشت بوم نصب بشه و یه ساختمون ۳۰ متری روبروش ساخته بشه، مجبور میشن ارتفاع دکلو بالا ببرن اما تا جایی که بتونن از دکلی که قبلا نصب شده استفاده میکنن مگه اینکه چارهای نداشته باشن و مجبور بشن دکل قبلی رو جمع کنن و دکل جدیدتر بذارن. بیشتر، دکلای ۲۴ متری باز میشن و به جاشون دکلای ۴۲ و ۴۸ متری نصب میکنن. برای نصب دکلا هم از دو ماه قبل چاه میکنن و داخل چاهو با ارتفاع ۹ متر میلگرد میبندن. بعد بتُن میریزن و به اندازه یه پایه، سر هر کدومو بیرون میذارن تا دکلو بهش پیچ کنن. دکل خیلی گرونه. حالا من قیمت دقیقشو نمیدونم اما میدونم که با وضعیت الان که قیمت آهن هر روز داره میره بالا، قیمتش دیگه چند برابر قبله.»
با اینکه دزدیدن دکلهای مخابراتی کار بسیار سختی به نظر میرسد اما او در طول عمر کاریاش یک بار شاهد دزدیدهشدن دکل بوده است: «خیلی وقت پیش یه دکل نزدیک شهر جدید پرند نصب کرده بودیم اما چون لولهکشی گاز از همون مسیر داشت انجام میشد، کار یه مدت تعطیل شد. وقتی برگشتیم سر کار، دیدیم دکل نیست. پیچ و مهرهها رو از بالا باز کرده بودن، آهنا رو بار خاور کرده بودن و برو که رفتیم! ولی خب همه دکلا و تجهیزاتش بیمهان».
این روزها بحث دزدیدن باطری سایتها هم حسابی داغ است. پایین دکلها فنسی وجود دارد که داخل آن تجهیزات مخابراتی کار گذاشته میشود که به وسیله فیبر به آنتن و دیشی که بالای دکل نصب میشود، وصلند. داخل این دستگاهها ۱۶ باطری کار گذاشته میشود تا زمانی که برق میرود آنتندهی آن منطقه دچار مشکل نشود. معمولا این باطریها وارداتیاند و هر کدام حدود چهار میلیون تومان قیمت دارند. زمانی که برق میرود ۱۲ ساعتی کار میکنند. به همین دلیل هم آنها برای باطری حفاظ نصب میکنند.
اجاره نصب دکل روی پشت بامها چقدر است؟
موضوع دیگری که بین مردم دهان به دهان میچرخد، پول خوبی است که شرکتهای اپراتور تلفن همراه برای اجاره نصب دکل روی پشت بام ساختمانها به مالکان میدهند. به گفته آرین، اجارهها بستگی به این دارد که در پایینشهر نصب شود یا بالاشهر: «تا جایی که من در جریانم سالی ۲۰ تا ۱۰۰ میلیون واسه اجاره این دکلا از طرف اپراتورها میدن. این دکلا فقط روی پشت بوم هم نصب نمیشه. ما مثلا شرق تهران دکلایی داریم که تو حیاط خونه مردم نصب شده. دکلایی که روی پشت بوما نصب میشه نهایتا ۱۲ متره. اگه پِیِ ساختمون محکم باشه ۱۸ متری هم میشه نصب کرد. روی ستونای ساختمانو میکنن و سه طرفشو بتن میریزن، بعد روش دکلو میذارن. وزن دکلا هم بر اساس پِی ساختمون محاسبه میکنن که از ۴۰۰ کیلو شروع میشه، شاید به یک تن هم برسه. حتی بتنی که روی ساختمون اضافه میکنن خودش راحت ۳۰۰ کیلو وزنشه. آهنا هم با جرثقیل میبرن روی پشت بوم، البته بعضی از ساختمونا راهی واسه استفاده از جرثقیل نداره، کارگرا مجبور میشن آهنو ببرن بالا. یادم میاد یه دکل بالاشهر نصب کردیم که قرار بود صاحب ملکش سالی ۶۰ میلیون بابت اجاره بگیره. همسایهها شاکی بودن که چرا ما نباید همچین پولی بگیریم. معمولا ساختمونایی که واسه نصب دکل پیدا و معرفی میشه هم بر اساس رانت انتخاب میشن یعنی یه آشنا منطقه رو پیدا و معرفی میکنه تا اونجا دکلو نصب کنن.»
کار در داخل شهر برای کسانی که شغلشان تجهیز و نصب دکل است خیلی راحتتر از کار در بیابان است زیرا دسترسی به امکانات در شهر آسانتر است: «مثلا یه پروژه تو فیروزکوه داشتیم که باید ابزار کارو با خودمون میبردیم بالای کوه. مسیر طوری بود که ماشین هم بالا نمیرفت و همین کارمونو سختتر کرده بود.»
به گفته آرین، دکلهای مخابراتی برای آنتندهی بهتر نصب میشوند: «این روزا بیشتر آدما هر کدوم دو خط موبایل از اپراتورای مختلف دارن. به خاطر همینم دکلا واسه آنتندهی بهتر و راحتتر شرکتای مخابراتی نصب میشن.»
او ترجیح میدهد کار خودش را با همه سختیهایی که دارد ادامه دهد: «بعد از سالها اینکه بخوام شغلمو عوض کنم و کار دیگهای یاد بگیرم واقعا سخته. خوبی کارمون اینه که تنوع داره؛ هر روز یه نقطه از شهر یا کشور کار میکنیم. کارمند نیستیم که هر روز بریم یه اداره مشخص و بعدازظهر برگردیم خونه.»
آرین از همکارانش که به کشورهای توسعهیافته مهاجرت کردهاند هم میگوید: «بعضی از همکارای من به سختی به آلمان مهاجرت کردن و دارن همین کارو اونجا انجام میدن. خیلی راضیان. ساعت کاری کمتری دارن، درآمد خیلی خوبی دارن و میگن ۱۲ برابر ایران دارن پول درمیارن. بیمههای خوبی هم دارن و حتی تجهیزات ایمنی رو هم بهشون میدن.»