ژاوی یکی از افراد مشهور در پروژه گسترش فوتبال در قطر است که جذب این کشور شده و در بازه زمانی حضورش در السد و فوتبال قطر، کمک شایانی به پیشرفت این رشته ورزشی در این کشور کرده است. ژاوی اگرچه به دوران فوتبالش در همین باشگاه السد در قامت بازیکن پایان داد، ولی حسرتی که پرسپولیس بر دلش گذاشت شاید به این زودیها برایش برطرف نشود؛ پایان فصل ۲۰۱۷-۲۰۱۸ بود که او بههمراه السد، آن زمان که بازوبند کاپیتانی این باشگاه را میبست، به ورزشگاه آزادی رسید تا در نیمهنهایی لیگ قهرمانان برابر پرسپولیس به میدان برود؛ ژاوی همراه تیم قطریاش میتوانستند به فینال برسند و شاید جام قهرمانی را هم بالای سر ببرند تا او با خاطرهای خوش از دنیای فوتبال خداحافظی کند، ولی درخشش غولی بلندبالا به اسم علیرضا بیرانوند، او را در تحقق رؤیایش ناکام گذاشت.
هنوز هم بسیاری از علاقهمندان به فوتبال سیو بینظیری را که بیرانوند در مقابل ضربه خارقالعاده ژاوی داشت به خاطر دارند؛ سیوی که رأی به خروج السد از لیگ قهرمانان و صعود پرسپولیس به فینال آن دوره داد. شاید بعد از مهار پنالتی کریس رونالدو در جام جهانی، یکی از بهترین واکنشهای فوتبالی بیرانوند در مستطیل سبز مربوط به مهار همان ضربه ژاوی در ثانیههای پایانی دیدار مذکور باشد.
علیرضا بیرانوند یکی از بهترین دروازهبانهای آسیا، کمی مانده به اتمام لیگ ایران در فصل گذشته، راهی بلژیک شد تا درون دروازه تیم نهچندان مطرح آنتورپ قرار بگیرد. او روز خداحافظیاش وعده داد که فقط برای «شش ماه» به این تیم میرود و هدفش رسیدن به تیمهای بزرگتر و شاید لیگهای معتبر اروپایی باشد. «بیرو» زمانی که از ایران میرفت شاید فکرش را هم نمیکرد بعد از سپریشدن هفت هفته از لیگ بلژیک حتی فرصت چند ثانیه بازیکردن را هم به دست نیاورد! مردی که میخواست ششماهه خودش را به فوتبال بلژیک تحمیل کند تا سکوی پرتابی برای رسیدن به تیمهای معتبر به دست بیاورد، حالا پشت سدی به اسم ژان بوتز، دروازهبان فرانسوی و ۲۵ ساله آنتورپ مانده و بازی به او نمیرسد.
مهم نیست که ژان چقدر دروازهبان خوب یا بدی باشد؛ حتی مهم نیست که آنتورپ بازیهایش را ببرد یا نبرد، هرچه باشد ایوان لکو، سرمربی آنتورپ بهظاهر اعتقادی به علیرضا بیرانوند ندارد. این تیم در هفت هفتهای که در لیگ بلژیک به میدان رفته، در هیچ بازیای کلینشیت نداشته و تا اینجا هم ۱۰ بار دروازهشان باز شده است؛ اینها همه در شرایطی است که به نظر میرسد با خرید علیرضا بیرانوند آنهم با رقم قابل توجه ۷۰۰ هزار دلار، آنتورپ و سرمربیاش قفس توری را به ستاره ایرانی بسپارند و امیدوار باشند این دروازهبان در کاری که تخصص دارد (بستهنگهداشتن دروازه) به این تیم کمک کند.
حالا آن اتفاق نیفتاده، ولی بدون علیرضا بیرانوند، موتور آنتورپ روشن شده و این تیم فعلا خودش را تا رتبه ششم جدول بالا کشیده است؛ آنها در سه بازی اخیر شکستی نخوردهاند و این به آن معنی است که مربی قرار نیست به ترکیب تیم برنده دست بزند؛ پس اگر مصدومیت سراغ بوتز جوان نیاید، در دیدار بعدی آنتورپ برابر میشلن دوباره علیرضا بیرانوند باید روی نیمکت بنشیند. البته که لکو نشان داده حتی اگر دروازهبان تیمش گل بخورد و آنتورپ هم بازی را ببازد، باز اعتقادی به بازیدادن به بیرانوند ندارد، چهبسا اگر داشت بعد از شکست برابر شارلروا فرصت را در اختیار بیرانوند میگذاشت تا با مهارها و پرتابهای خیرهکنندهاش فوتبال بلژیک را به شوک ببرد.
البته علیرضا نمیخواهد بدبینانه به شرایطی که در آن گیر کرده، نگاه کند. او دیرملحقشدن به تیم را دلیل نیمکتنشینیاش میداند و میگوید: «همهچیز مربوط به این است که من دیر به تیم ملحق شدم. وقتی تمرینات تیم شروع شد، من در ایران بودم و نتوانستم در شروع کار به تیم آنتورپ ملحق شوم. در این مدت اتفاقا با مربی تیم هم صحبت کردم. او به من گفت که دو ماه دیرتر از بقیه به تیم ملحق شدهای و زمان میبرد تا بهطور کامل در تیم جا بیفتی. این دلیل اصلی نیمکتنشینی من است».
شاید بیرانوند با توضیحات سرمربی راضی شده باشد، ولی چندین مورد است که نمیشود بهراحتی از کنار آن عبور کرد؛ مهمترین مورد اینکه تواناییهای فنی بیرانوند بهمراتب بالاتر از تیمی مثل آنتورپ است؛ او آنقدر در تیم ملی و باشگاهیاش در ایران درخشیده و تجربه کسب کرده که شایستگی حضور در تیمهای مطرح بلژیک را دارد. اتفاقا یکی از دلایلی که او آنتورپ را در مقایسه با سایر پیشنهاداتی که داشت، انتخاب کرده این است که فرصت بازی به دست بیاورد تا مهارتهایش را در فوتبال اروپا نشان دهد، ولی با توجیهی که مربی آنتورپ آورده، به نظر میرسد این فرصت در اختیار بیرانوند قرار نمیگیرد تا او بتواند در شش ماه به تیم یا لیگی بزرگتر برود.
از آن مهمتر اینکه به نظر میرسد بیرانوند هم دارد با شرایط جدیدش خو میگیرد؛ او فراموش کرده باید یکی مثل مهدی طارمی باشد و از حقش برای حضور در ترکیب اصلی تیمهای نهچندان مطرح دفاع کند تا فرصت رسیدن به سکوهای بلندتر را به دست بیاورد؛ بیرانوند بهجای آنکه با نخ و طناب در رختکن آنتورپ شعبدهبازی کند، باید جایگاهش در ترکیب اصلی را به دست بیاورد و جادوی واقعی را در زمین نشان دهد.
بر کسی پوشیده نیست که بیرانوند درحالحاضر بهترین دروازهبان ایران است، ولی سؤالی که باید علیرضا از خودش بپرسد این است که آیا چنین شرایطی پایدار میماند؟ او خیلی خوب میداند رقبای گردنکلفتی در تیم ملی ایران دارد که حاضرند از فرصت بهدستآمده نهایت استفاده را ببرند؛ درست است که رشید مظاهری این رزوها خودش را درگیر پرونده عجیبوغریبی کرده و مشخص نیست شانس بازیکردن در لیگ را به این زودیها به دست بیاورد یا نه، ولی پیام نیازمند در دروازه سپاهان جایگاه مناسبی دارد و بدنش از شرایط مسابقه دور نشده است. این شرایط برای امیر عابدزاده در ماریتیمو هم صدق میکند و او نیز آمادگی لازم برای ایستادن درون دروازه تیم ملی را دارد. سیدحسین حسینی هم فعلا دروازهبان اصلی استقلال است و در شرایط خوبی به سر میبرد. اینها همه در حالی است که حامد لک نیز تا به اینجای کار در لیگ قهرمانان آسیا در ترکیب پرسپولیس درخشیده و با حفظ همین روند میتواند تهدیدی جدی برای بقیه دروازهبانهای ملیپوش باشد.
با کنار هم گذاشتن همین چند مورد کوچک، آیا بازهم بیرانوند باید سریع و بدون قیدوشرط بهانههای سرمربی آنتورپ را برای بازیندادنش بپذیرد؟