همزمان با چهلمین سالگرد تجاوز ارتش بعثی صدام به ایران، رهبر انقلاب با ارائه تحلیلی جامع از ویژگیهای دفاع مقدس، ضمن یادآوری درسهای دفاع غیرتمندانه مردم ایران، نسبت به تحریف این رویداد تاریخی هشدار دادند؛ اما بررسی نکات مورد اشاره ایشان و همچنین برخی واکنشها به سخنان رهبر انقلاب، نگرانیهایی را ایجاد کرده است؛ نگرانی از ظهور طیف جدیدی از مخالفان ولایت فقیه که بر خلاف برخی سیاسیون داخل و خارج، با نقاب و ادعای ولایتپذیری، با رهبری مخالفت میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای در این سخنان از یک سو از غفلتی که در نوشتهها و مباحث مربوط به دفاع مقدس درباره نقش امام خمینی(ره) وجود دارد، ابراز تأسف کردند و در فراز دیگری از سخن، با بیان اینکه دفاع مقدّس از اوّل تا آخر یک پدیده عُقلایی و یکی از عقلانیترین حرکات ملّت ایران بود، اظهار کردند: قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانهای بود و باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدیم که چه دارد میگذرد؛ کار، بسیار عاقلانه بود.
ایشان سپس هشدار دادند که: «تحریفها را در این مورد بایستی مراقب بود.»
این محور سخنان رهبر انقلاب، هم زمینههای روشنی در فضای تحلیل دفاع مقدس داشت و هم برخی موضعگیریهای انجام شده بعد از آن، نشان داد نگرانی رهبری از تحریف واقعیتهای دفاع مقدس چه میزان به جا بوده است.
سابقه غیرعقلایی خواندن پذیرش قطعنامه
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ یکی از مهمترین تصمیمهای امام خمینی(ره) در سال آخر عمرشان به شمار میرود که آن را «معامله کردن آبرو با خدا» خواندند.
گرچه واکنش عاطفی برخی رزمندگان به این تصمیم در همان مقطع، امری طبیعی بود، اما در این سالها با وجود روشن شدن نتایج متعدد این تصمیم سرنوشت ساز امام(ره)، بخشی از جریان تندرو – نوعا با هدف استفاده در رویدادهای سیاسی روز- همچنان به دنبال تخطئه این تصمیم هستند. البته از آنجا که این تصمیم شجاعانه را امام خمینی(ره) شخصا گرفتند و با وجود پیشنهاد مرحوم آیتالله هاشمی مبنی بر گردن گرفتن مسئولیت آن، ایشان همه مسئولیت آن را پذیرفتند.
مخالفان تصمیم امام(ره) که نمیتوانند شخص امام راحل را هدف بگیرند، راه حل دیگری را برگزیدهاند. آنها با طرح این ادعا که امام(ره) تحت فشار و برخلاف میل خود به این تصمیم تن داده، به تصمیم ایشان حمله کرده و دیگرانی را متهم به تحمیل تصمیم خود به امام(ره) میکنند، اما توجه ندارند نتیجه این تحلیل میتواند دیگر تصمیمها و شخصیت رهبر کبیر انقلاب را زیرسوال ببرد و در این میان گرچه هدف آنها که ضربه زدن به رقبای سیاسی است محقق میشود، اما کسی که بیشتر مورد هجمه قرار میگیرد، شخص امام(ره) است.
این خط تحلیلی بارها از سوی کسانی که خود را مطیع رهبری میدانستند، مطرح شده بود. به عنوان نمونه سعید قاسمی در نشستی گفته بود:«برای شما از این واقعه تلخ تاریخی نمیگویند تا از پذیرش قطعنامههای کثیف خاطرهای نداشته باشید.» شاید از همین رو حضرت آیتالله خامنهای در چهلمین سالگرد آغاز جنگ، ضرورت دیدند با هشدار درباره «تحریف واقعیات جنگ» و «کمرنگ دیدن نقش امام(ره) در جنگ»، بر مدبّرانه بودن تصمیم پذیرش قطعنامه تاکید کنند و اینکه: «اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد.»
واکنش رهبر انقلاب به یک کتاب در باره قطعنامه: این کتاب خلاف است
۶ سال پیش، روزنامه جوان - منتسب به بسیج مستضعفین- نامه محسن رضایی فرمانده سپاه در دوران جنگ درباره برخی ابهامات پذیرش قطعنامه و پایان جنگ را منتشر کرد که در آن با اشاره به کتابی که به تحریف دفاع مقدس پرداخته بود، گفته بود: نامهای به محضر رهبر انقلاب نوشتم، ایشان فرمودند: من این کتاب را خواندم و در حاشیه آن نوشتم: «این خلاف است».
در آن زمان، رسانهها مقصود محسن رضایی از این کتاب را «راز قطعنامه» (چرایی علل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی) دانستند که فردی به نام کامران غضنفری آن را تدوین کرده است.
فرمانده اسبق سپاه در این نامه گفته بود: اینجانب که افتخار ۱۶ سال فرماندهی سپاه در زمان امام راحل و رهبر انقلاب را داشتهام، پس از کنارهگیری از فرماندهی سپاه، بارها و بارها شاهد توهینها، دروغها و تحریفهای دفاع مقدس بودهام، امابه دلیل آنکه موضوع جنگ، شخصی و سیاسی نشود سکوت را بر دفاع از خود و دفاع مقدس ترجیح دادهام، اما به تازگی که در رابطه با تحریفات دفاع مقدس در یک کتاب، نامهای به محضر رهبر انقلاب نوشتم، ایشان فرمودند: خود شما که در جنگ فرمانده بودید، چرا جواب نمیدهید؟ من این کتاب را خواندم و در حاشیه آن نوشتم: «این خلاف است».
جالب آنکه کامران غضنفری، نویسنده کتاب راز قطعنامه، دو روز پیش از سخنان اخیر رهبری، شبیه تحلیل خود درباره قطعنامه را درباره برجام مطرح کرد و مدعی شد: «برجام را امثال دری اصفهانیها که جاسوس بودند به کشور تحمیل کردند؛ کسانی برجام را به کشور تحمیل کردند که به آمریکا و انگلیس وصل بودند.»
موضع دلواپسان بعد از تذکر رهبری
از آنجا که تذکر رهبر انقلاب صریح و روشن بود، تصور میشد عدهای که با ادعای پیروی از رهبری، تصمیم پذیرش قطعنامه را تخطئه میکردند، رویکرد خود را اصلاح کنند. با این حال ظاهرا ولایتپذیری آنها تبصرههایی هم دارد.
یک نمونه از این مواضع، مربوط به امیرحسین ثابتی از فعالان رسانهای مدعی ولایتمداری بود که نوشت: «پذیرش قطعنامه ۵۹۸ عقلانی بود چون شرایطی که مسئولان بیکفایت بر امام تحمیل کردند ایجاب میکرد که جام زهر نوشیده شود. کما اینکه سال ۹۲ هم روی کارآمدن بیکفایتها منجر به پذیرش برجام شد.» توئیتی که با پاسخ حسامالدین آشنا مواجه شد که: «اصرار نابجا بر یکسویهگرایی در روایت، علیرغم موضع صریح ولایت. یادتان نرود رئیس جمهور در زمان دفاع مقدس و پذیرش قطعنامه چه کسی بود.»
این رویکرد، منحصر در جوانان مدعی انقلابیگری نماند و آیتالله علمالهدی امام جمعه مشهد نیز در سخنان عجیبی تغییر حکومت عراق را را هدف امام(ره) از «دفاع مقدس» خواند و در خطبه جمعه این هفتهاش که به دلیل شرایط کرونا مجازی ایراد شد، گفت: قطعنامه ۵۹۸ که در پایان جنگ به وسیله امام خمینی (ره) پذیرفته شد، در زمانی بود که ما پیروز جنگ بودیم، تعبیر امام راحل از پذیرش این قطعنامه و «نوشیدن جام زهر» در حالی که ما پیروز جنگ بودیم، به این خاطر بود که به نتیجه نهایی شهادت شهدایی که در دوره دفاع مقدس سرمایهگذاری کردیم، نرسیدیم.
وی افزوده است: اگر آن روز جنگ ادامه پیدا میکرد که صدام را براندازی میکردیم و نظام بعث عراق به دست ما در عراق سقوط کرده بود، آمریکا بر عراق مسلط نمیشد و مردم مظلوم عراق بعد از مظالم جانکاهی که از حاکمیت حزب بعث و صدام کافر تحمل کرده بودند، به این همه جنایات نابکارانه آمریکاییها در عراق مبتلا نمیشدند.
علت موضعگیریهای عجیب درباره دفاع مقدس چیست؟
به نظر میرسد علت اصلی این گونه مواضع، علاوه بر اهداف سیاسی، فقدان اطلاعات کافی و دوری از فضای جبهه و جنگ است؛ موضوعی که علاوه بر بسیجیهای جبهه نرفته که مواضعی آتشین و تندتر از رزمندگان حقیقی میگیرند، گویا آفت رویکرد امثال آیتالله علمالهدی نیز هست.
حتی اگر برخی خاطرات دانشجویان قدیمی دانشگاه امام صادق(ع) درباره منع معاون وقت دانشگاه از حضور در جبههها قرین صحت نباشد، همین سخنان آقای علمالهدی درباره مقطع پذیرش قطعنامه حاکی از کمبود اطلاعات ایشان از واقعیات آن دوره است؛ اطلاعاتی که اگر از نزدیک شاهد آنها نبودهاند، میتوانند از «مردان بیادعا» که در کوران وقایع جنگ بودهاند و هنوز هم در گوشه و کنار کشور هستند، بپرسند و یا اگر قرار است درباره دفاع مقدس خطبه بخوانند، برخی آثار تحقیقی متعدد را در این زمینه مطالعه کنند. شاید در این صورت شهادت پارههای تن مردم را «سرمایهگذاری برای براندازی حکومت صدام» نمیخواندند.
فارغ از اظهارنظرهای صریح در این خصوص، گاه از گوشه و کنار گزارشهایی میرسد که برخی دیگر از این مدعیان ولایتمداری، در خفا نسبت به موضعگیریهای مدبرانه رهبر انقلاب ایراد میگیرند، اما به دلیل ترس از پیامدها، جرئت ابراز آن را ندارند؛ هرچند در مواردی فاش میشود. یکی از این نمونهها مربوط به اظهارات یکی از سیاسیون است که به تازگی پس از درگذشت وی مطرح شد و نشان داد که ایشان و به احتمال زیاد بسیاری از همفکران او در موارد متعددی با رهبر انقلاب زاویه دارند و بعضا در محافل خصوصی ابایی از بیان این اختلافات هم ندارند. تا پیش از اظهار نظر رهبر انقلاب درخصوص پذیرش قطعنامه ۵۹۸، اختلاف نظر این طیف معطوف به برجام، دولت روحانی، حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای و تا اندازهای چرایی طرد شدن احمدینژاد بود اما اکنون وارد فاز تازهای شده است.
تاریخ موارد زیادی از نقشآفرینی خطرناک جریاناتی که در ظاهر دم از ولایت میزنند اما در عمل جلوتر از ولایت حرکت میکنند را در خود دارد؛ همانهایی که در ماجرای صلح امام حسن(ع) از ایشان عبور کردند، سجاده از زیر پایش کشیدند و امام را مذلالمومنین (خوارکننده مومنان) خواندند.