*پنجشنبه ۱۷مهر۹۹، خزانهداری آمریکا ۱۸بانک ایرانی را تحریم کرد. در این میان، ۱۷بانک تحریم شده قبلا هم بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹ بهعنوان مؤسسات مالی ایران تحریم شده بودند؛ اما بار دیگر بهعنوان نهادهایی که در بخش مالی ایران کار میکنند، زیر ضرب تحریم رفتند. بانک همکاری منطقهای اسلامی هم بر اساس فرمان اجرایی ۱۳۹۰۲ با اتهام اینکه زیر مالکیت بانک صادرات ایران است، تحریم شد.
شاید در نظر اول تحریم دوبارة بانکهایی که قبلا مورد تحریم ثانویة ایالات متحده قرار گرفتند، بیمعنی باشد. اما آمریکا بیجهت هزینة سیاسی برای این اقدام خود پرداخت نکرده و دو هدف مشخص را دنبال میکند:
یکم: هدف فنی
دوم: هدف سیاسی
از جهت هدف فنی، تحریم دوبارة نهادی که قبلا تحریم شده، مانند قفلی افزوده بر درب یک گاو صندوق است. یا از بْعد حقوقی، مانند حکم دو بار حبس ابد برای یک متهم است؛ که در صورت عفو (که خود یک راه پر پیچ و خم است) تنها یک حکم منتفی شده، زندانی کماکان باید حبس ابد را تحمل کند.
اکنون نئوکانهای آمریکا، در آستانة انتخابات ریاست جمهوی، دولت ترامپ را برانگیختند تا با دو قفله کردن تحریم شریان مالی ایران، کار را برای دولت احتمالی دموکرات، سخت کنند. استراتژیستهای جناح نئوکان به سرکردگی سناتور تدکروز میدانند در ساختار هزارتوی حقوقی آمریکا، اگر بایدن بیاید و اگر هم بخواهد به برجام برگردد و اگر هم بخواهد تحریمهای بانکی را لغو کند، اکنون دو بار باید جادة پر پیچ و خم لغو تحریمها را طی کند.
بگذریم که حتی اگر بایدن هم بیاید، بسیار بعید است مانند سال ۱۳۹۲ حاضر به امتیازدهی مشابه برجام باشد؛ بیشک برجام او شامل محدودیتهای منطقهای و برنامة موشکی نیز خواهد شد که خط سرخ ایران است.
از جهت سیاسی، تحریم بانکهای ایران در همزمانی با فعال کردن ساز و کار ماشه توسط آمریکا، این پیام را به طرفهای مختلف، بهویژه اروپا، روسیه و چین میدهد که آمریکا سفت و سخت پشت باز گرداندن تحریمهای شورای امنیت است و مخالفتهای آنان، با موانعی پیاپی برخورد میکند. این را هم در نظر داشته باشیم که معمولا ۳ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رؤسای جمهور تلاش میکنند تا حد امکان تحرکات سیاسی را فریز کنند و تنشهای غیر قابل پیشبینی ایجاد نکنند. اما دولت ترامپ بهطرز عجیبی نه تنها خلاف این رویه عمل میکند، بلکه با فعال کردن ساز و کار ماشه و اکنون تحریمهای بانکی ایران و قطع شریان مالی کشورمان از سوئیفت، به طرفهای مقابل پیام میدهد «کل آمریکا»، فراتر از موضوع این جناح یا آن جناح، رویة مقابله سخت با جمهوری اسلامی را ادامه میدهد؛ همان سیاست فشار حداکثری.
در چنین شرایط بغرنجی که آمریکا تلاش میکند مهرههای شطرنج سیاسی را به نفع خود چیده و ایران را با کیش دادنهای پیاپی (تحریم و ماشه و...) به نقطة مات برساند، اما مهرههای ایران نیز بازی خود را دارند.
تا همین نقطه ایران در این میز شطرنج، با یک «دفاع سیسیلی» و ایجاد شکافی عمیق در جبهة آمریکا- تا جایی که نزدیکترین همپیمانان اروپایی آمریکا بر سر موضوع ایران در برابر آن صف بستهاند- حرکت وزیر طرف مقابل را بهشدت محدود کرده است.
از دیگر سو، ایجاد فضایی نا امن برای ۵هزار نیروی آمریکا در عراق، به لطف پایگاه مردمی که زیرساخت آن را مرحوم حاج قاسم سلیمانی ایجاد کرد، ترامپِ در آستانة انتخابات را در بد مخمصهای گرفتار کرده است. تا جایی که ایالات متحده در اقدامی بینظیر مجبور شد بزرگترین سفارت خود در جهان، یعنی سفارتش در بغداد را در آستانة تعطیلی قرار دهد و این را رسما اعلام کند.
بنابراین بهجای گرفتار شدن در فضای روانی که آمریکا با تحریم و ماشه ایجاد میکند، باید به اهرمهای قدرت خود عنایت بیشتری داشته، بدانیم که گذر از این پیچ حساس تاریخی، هر چند سخت و دشوار، اما از گردنة جنگ ۸ساله سختتر نیست؛ گردنهای که نظام با موفقیت و پیروزی، با اتکا به نیروهای گستردة خود و با استفادة هوشیارانه از مهرههای کارا، از آن عبور کرد و طرفهای مقابل را کیش و مات نمود.
*احمد چمران