رسیدگی به این پرونده از آذر سال ۹۵ با شلیک دو گلوله مرگبار به مرد جوانی در خیابان بخشایش سعادت آباد آغاز شد. مأموران پس از حضور در محل متوجه شدند که مقتول مردی ۳۴ ساله بهنام سیامک است که در حال پنچرگیری خودرواش بوده، اما ناگهان مردی نقاب پوش به وی نزدیک شده و پس از شلیک گلولهها بلافاصله سوار بر یک خودرو صحنه را ترک کرده است.
در ادامه پلیس برای پیدا کردن سرنخ این جنایت به سراغ نسرین همسر ۲۹ ساله مقتول رفت که او اطلاعات مهمی را به مأموران داد و گفت: من و سیامک مدتی قبل از هم جدا شدیم دراین مدت دوست سیامک بهنام کیوان به من ابراز علاقه کرد و با هم ارتباط داشتیم تا اینکه من دوباره با سیامک ازدواج کردم و خیلی زود فرزند دوم مان به دنیا آمد.از زمانی که من دوباره به زندگی با همسرم رجوع کردم ارتباطم با کیوان قطع شد.
بررسی مأموران نشان میداد که در زمان وقوع قتل تلفن همراه کیوان در محل جنایت آنتن دهی داشته است و این موضوع بههمراه اظهارات نسرین گویای آن بود که کیوان مظنون اصلی قتل سیامک است.
به این ترتیب کیوان بازداشت شد. او در ابتدا منکر قتل دوستش شد، اما در ادامه بازجوییها به قتل اعتراف کرد و درباره جزئیات آن گفت: وقتی فهمیدم سیامک و نسرین از هم جدا شدهاند بهخاطر عشقی که به این زن داشتم با او ارتباط دوستی برقرار کردم، اما پس از مدتی متوجه شدم که آنها دوباره ازدواج کردهاند. بههمین خاطر من ارتباطم را با نسرین قطع کردم. ولی گاهی تلفنی با هم حرف میزدیم و او از رفتارهای بد و نادرست سیامک میگفت و از من میخواست تا کمکش کنم. تصمیم گرفتم به سیامک بگویم نسرین را طلاق دهد تا من با او ازدواج کنم. آن روز طبق نقشه قبلی با تیغ، لاستیک خودرواش را پنچر کردم. وقتی در حال عوض کردن لاستیک بود به او نزدیک شدم و دو گلوله به سرش شلیک کردم و با خودروی دوستم نادر فرار کردم پس از آن هم اسلحه را به داخل کانال آب انداختم.
پس از اعترافات متهم، نادر هم بازداشت شد و هر دو محاکمه شدند. در ابتدای این جلسه اولیایدم برای متهمان درخواست قصاص کردند. سپس کیوان در دفاع از خودش گفت: من همه اعترافاتم را رد میکنم. هیچ گناهی مرتکب نشدم. هر آنچه را هم که تاکنون گفته بودم تحت تأثیر فشار روانی در بازداشتگاه بوده وگرنه من در زمان قتل سیامک در حال خرید در میدان صادقیه بودم، اما چون مدرکی برای ثابت کردن حرفم ندارم در حال حاضر متهم شدهام.
در ادامه نادر نیز اتهام معاونت در قتل را انکار کرد و گفت من نمیدانستم کیوان میخواهد سیامک را بکشد.
در پایان جلسه هیأت قضایی وارد شور شد و کیوان را به قصاص محکوم کردند که رأی مورد اعتراض او قرار گرفت. پس از آن پرونده به دیوانعالی کشور رفت و قضات حکم صادره را نقض کردند و پرونده بار دیگر در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و کیوان دوباره ادعاهایش را مبنی بربیگناهی اش تکرار کرد. با این حال بر اساس مستندات و مدارک موجود در پرونده متهم بار دیگر به قصاص محکوم شد که بازهم با اعتراض کیوان همراه شد.
در این میان دختر مقتول نسبت به متهمان اعلام گذشت کرد، اما پدر و مادر مقتول بر صدور حکم قصاص تأکید کردند که قضات شعبه ۵ به پدر و مادر مقتول گفتند در صورت اصرار بر اجرای حکم قصاص باید سهم دیه فرزند مقتول را بپردازند.
بدین ترتیب پرونده دوباره به دیوانعالی کشور رفت و این بار حکم قصاص مهر تأیید خورد و بزودی مرد قاتل پای چوبه دار خواهد رفت.