روزنامه صبح نو در گزارشی به تشریح سیاستهای بایدن در مقابل ایران پرداخته است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
روز گذشته بخشهایی از یادداشت جو بایدن، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منتشر شد که نشان میداد سیاست خارجی او در قبال جمهوری اسلامی ایران در صورت قدرت گرفتن، فشار هر چه بیشتر از جنسی متفاوت با فشارهای ترامپ خواهد بود.
بایدن هر چند پیش از این اعلام کرد که در صورت راه یافتن به کاخ سفید، به برجام بازخواهد گشت اما به نظر میرسد درخواست برای تحدید و تقلیل فعالیتهای نظامی و منطقهای ایران در ازای ارائه امتیازی ناچیز، مهمترین محور سیاست خارجی او در قبال کشورمان باشد.
تعهد تردیدناپذیر به جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای، گشودن مسیر دیپلماتیک برای بازگشت ایران به رعایت مفاد توافق برجام، همکاری با متحدان درباره موضوعات مختلف، مانند حقوق بشر و مبارزه با تنشزایی ایران در منطقه و همکاری با متحدان آمریکا، من جمله رژیم اسرائیل، از جمله مهمترین محورهای یادداشت بایدن در CNN بود.
بایدن در اظهاراتی مداخله جویانه، با اشاره به پرونده قصاص نوید افکاری، تصریح کرد که از رعایت اصول حقوق بشر در تحریمها تخطی نخواهد کرد و در عین حال مدعی شد که تضمین خواهد داد که هیچ عاملی، مانع مبارزه ایران با بحران کرونا نباشد.
ادعاهای بایدن در این یادداشت البته تازگی ندارد. او بارها مدعی شده که سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران، شکست خورده و این سیاست نتوانسته خللی در دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای وارد کند.
امتیاز بایدن، در ازای کوتاه آمدن از «مسائل ناموسی انقلاب»
هرچند بایدن در صورت پیروزی بر ترامپ، راه مذاکره و بازگشت بر برجام را در پیش خواهد گرفت اما قطعاً از فشارهایی که ترامپ بر ایران وارد کرده بهعنوان یک امتیاز در مذاکرات از آن بهره خواهد گرفت و از اهرم تقلیل فعالیتهای موشکی و منطقهای، برای اعمال فشار بر ایران در ازای دادن امتیاز ناچیز بهره خواهد گرفت؛ سیاستی که در دوران ریاست جمهوری اوباما نیز در پیش گرفته شد و شرط رفع تحریمهای آمریکا علیه ایران در دوران ریاست او، صراحتاً کوتاه آمدن کشورمان از سیاستهای کلان و راهبردیاش در حوزه نظامی و منطقه، اعلام شد. موضعی که متحدان اروپایی آمریکا بهخصوص فرانسه نیز بازتولیدکنندهاش بودند.
سیاست گروگیری آمریکا به حدی وقیحانه بوده که رهبر انقلاب خردادماه سال گذشته در دیدار اساتید دانشگاهها، با «مسائل ناموسی» خواندن امور موشکی و منطقهای نظام، گفتند: «در مذاکره با دیگران و اروپاییها هم مسألهمان تعیین موضوع است. ما درباره مسائل ناموسی انقلاب مذاکره نمیکنیم؛ درباره توانایی نظامی مذاکره نمیکنیم.»
بحث راه انداختن غائله برجامهای دو و سه یعنی درخواست دولت احتمالی بایدن از ایران برای تحدید فعالیتهای نظامی و منطقهایاش، حتی در تحلیل جریانهای سیاسی خوشبین به جناح دموکراتها نیز وارد شده است. برای مثال علی بیگدلی، فعال سیاسی اصلاحطلب روز گذشته در مصاحبه با روزنامه آرمان، تاکید کرد: «باید دقت کرد که بایدن گفته است علاوه بر مسائل هستهای، حقوق بشر و مسائل دفاعی و منطقهای ایران را نیز به مذاکره خواهد کشاند و برای آنها نیز خواهان توافقهایی است.»
بایدن؛ متحد رژیم اسرائیل
نکته بارز دیگر در یادداشت اخیر بایدن، اعلام وفاداری دوبارهاش به منافع رژیم اسرائیل در منطقه است. موردی که نشان میدهد در ایالات متحده آمریکا، سیاسیون فارغ از دستهبندیهای مرسوم، خود را پاکباخته منافع راهبردی رژیم اسرائیل میدانند و به هیچوجه حاضر نیستند موضع گفتمان و ادبیات خود را در تغایر با این منافع، مفصلبندی کنند.
در همین باره، شموئل روسنر، ستوننویس اسرائیلی و کارشناس روابط آمریکا و رژیم اسرائیل مردادماه امسال، در مطلبی برای نیویورکتایمز با تاکید بر اینکه «بایدن یک صهیونیست است و رژیم اسرائیل کاملاً از انتخاب او شادمان خواهد شد» نوشت: «ایالات متحده اصلیترین متحد اسرائیل در یک جهان سخت است. این رابطه اصلیترین بخش استراتژی امنیت ملی اسرائیل است. بدون حمایت ایالات متحده، اسرائیل ضعیفتر به نظر میرسد و در خاورمیانه، دولتهای ضعیفتر طعمه کشورهای قویتر میشوند.»
بایدن هر چند پیش از این اعلام کرد که در صورت راه یافتن به کاخ سفید، به برجام بازخواهد گشت اما به نظر میرسد درخواست برای تحدید و تقلیل فعالیتهای نظامی و منطقهای ایران در ازای ارائه امتیازی ناچیز، مهمترین محور سیاست خارجی او در قبال کشورمان باشد.
انها سطح بالا میگیرد به چند دلیل
1/ جذب آرا یهودیان و طرفداران اسراییل
2/ امتیاز گیری در مذاکرات احتمالی
...
هرچه باشد دمکراتها و بایدن قابل مذاکره هستند