آفتابنیوز : آفتاب- انتشار گزارش امنیتی در مورد برنامه هستهای ایران با واکنشهای متعددی روبرو شده است، در شرایطی که جمهوریخواهان علیرغم تفاوت ارزیابیهای صورت گرفته در این گزارش و اصرار تهیهکنندگان آن مبنی بر توقف برنامههای تسلیحات هستهای ایران- موضوعی که بارها از سوی تهران انکار شده است- ترجیح میدهند تا از آن به عنوان سندی دال بر حقانیت خود در اعمال فشار و تشدید تحریمها علیه تهران استفاده کنند، دموکراتهای آمریکایی این گزارش را نشانهای از کارآیی دیپلماسی دانسته و از زبان سناتور هری رید، رهبر اکثریت کنگره خواستار بازنگری در سیاست خصمانه فعلی کاخ سفید و افزایش مراودات دیپلماتیک با تهران شدهاند.
نیویورک تایمز، روزنامه تاثیرگذار و نزدیک به دموکراتها هم در این میان سرمقاله خود را اختصاص به این گزارش داده و مینویسد: این گزارش امنیتی اگر بینظیر نباشد، حداقل به ندرت میتوان مشابه آن را یافت؛ گزارشی که تا این حد جامع، حیرتآور و ناگهانی بوده و سیر مباحثات مرتبط با سیاست خارجی را دستخوش تحول کند.
در این نوشتار آمده است: دولتی که تلاشهای ایران برای دستیابی به تسلیحات هستهای را منطق سیاست خارجی خصمانه علیه این کشور و عاملی برای حرکت به سوی جنگ جهانی سوم-به تعبیر بوش- عنوان میکرد اکنون به دست خود سندی محرمانه را منتشر کرده که بخش عمده استدلالات و زیربنای چنین رویکردی را زیر سوال میبرد.
به نوشته این روزنامه تاثیر و نتیجه نهایی گزارش برآورد امنیت ملی که بر اساس آن ایران برنامههای نظامی خود را در سال 2003 متوقف کرده است، هر چند هنوز به غنیسازی اورانیوم برای مصارف صلحآمیز ادامه میدهد، به صور گوناگون در درون و بیرون مرزهای آمریکا حس خواهد شد.
نیویورک تایمز مینویسد: این گزارش قطعا حمایت از تحریمهای سختتر علیه تهران را کاهش میدهد. این موضوع از سوی یک مقام ارشد دولتی هم مورد تاکید قرار گرفته است. از سوی دیگر این گزارش بار دیگر پیوستگی آژانسهای امنیتی را زیر سوال میبرد و این پرسش را مطرح میسازد که آیا آنچه امروز به عنوان اغراق در مورد مقاصد ایران، آنچه در گزارش و ارزیابی سال 2005 درج شده است، بيان ميشود را باید حاصل کاری ضعیف شمرد یا آن را نتیجه فشارهای سیاسی تلقی کرد؟
این روزنامه در ادامه مینویسد: بزرگترین تغییر میتواند در آخرین سال حضور بوش در کاخ ریاست جمهوری و همچنین کارزارهای تبلیغاتی مرتبط با رقابت برای جانشینی وی مشاهده شود. تا زمان انتشار این گزارش به نظر میرسید که سال 2008 را باید سالی تلقی کرد که حداقل در عرصه دیپلماسی همه چیز صرف مقابله با ایران شود.
نیویورک تایمز دموکرات در ادامه تندروان کاخ سفید را هم بینصیب نگذاشته و مینویسد: هنوز هم بازهایی در دولت هستند؛ افرادی که میتوان دیک چنی، معاون رییس جمهوری را سردسته آنان تلقی کرد. این افراد هم چنان با شک و تردید عمیقی به ایران مینگرند. اما اکنون حداقل بهانه اصلی برای درگیری نظامی با ایران موضوعی که به شدت در محافل پیچیده و هراس ایجاد کرده و حاصل آن را هم میتوان در تظاهرات مخالفان جنگ و مواجهه آنان با رییس جمهوری بوش در جریان تمامی سفرهای وی مشاهده کرد. حداقل تا آیندهای قابل پیشبینی از روي ميز حذف شده است.
واکنش کاخ سفید موضوع ديگری است که نويسنده به آن پرداخته و مینویسد: کاخ سفید سعی دارد این گزارش را به عنوان سندی دال بر اعتبار استراتژیهای بوش قلمداد کند. این امر نیازمند دور شدن از ادبیات آخر الزمانی است که گاه در سخنان چنی و بوش مشاهده میشود.
نیویورک تایمز در ادامه با نقل سخنان استفن هادلی مشاور امنیت ملی بوش که این گزارش را نه تنها سند اثبات ادعای اولیه بوش مبنی بر برنامههای تسلیحاتی ایران شمرده بلکه از آن به عنوان عاملی برای حرکت بیشتر به سمت اعمال فشارهای دیپلماتیک بر این کشور یاد کرده، مینویسد: گفته میشود دیپلمات ارشد آمریکایی در حوزه مسایل ایران، نیکولاس برنز، با همتایان اروپایی، روس و چینی خود دیدار کرده و حمایت آنها را برای دور سوم تحریمها علیه ایران و صدور قطعنامه جدید شورای امنیت کسب کرده است. این اقدام البته در شرایطی صورت میگیرد که به گفته یک مقام ارشد دولتی، برنز در زمان این مذاکرات هنوز از نتایج این گزارش اطلاعی نداشته است. وظیفه اصلی برنز و سایر مقامات دولتی در حال حاضر حل این بهت و حیرتی است که در اثر انتشار گزارش به وجود آمده است. در شرایطی که میان این گزارش و گفتههای مقامات دولت تعارضی جدی وجود دارد، آیا میتوان به برآوردهای آن در مورد روند احتمالی آینده ایران اطمینان کرد؟
نیویورک تایمز در ادامه به بررسی تناقضات موجود در گزارش رویکرد دولت در سالهای اخیر پرداخته و مینویسد: به گفته هادلی برخی از موارد ذکر شده مبتنی بر اطلاعات جدیدی هستند که در ماههای اخیر جمعآوری شدهاند. این در حالی است که هادلی به این موضوع هم اشاره کرده است که برخی مقامات ارشد مانند چنی و رایس و گیتس دو هفته پیش از مفاد این گزارش مطلع شده و حتی در مورد آن بحث کردهاند.
روزنامه آمریکایی در ادامه مینویسد: در شرایطی که برخی از شاخصترین بازهای دولت، کاخ سفید را ترک کرده و در بررسی این گزارش حضور نداشتهاند، شاید بتوان امیدوار بود که تعصب و علاقه وافر به یک درگیری نظامی دیگر فروکش کرده باشد، به ويژه آنكه هر دو نبردی که تحت نظارت بوش آغاز شده اند، در بهترین حالت هم چنان حل ناشده باقی ماندهاند.
موضع سناتور هگل و امیدواری او برای نرمش کاخ سفید در سال آخر ریاست جمهوری بوش و اتخاذ رویکردی مشابه کره شمالی در مقابل ایران هم در این نوشتار بررسی شده و آمده است: هگل پیشتر هم خواستار مذاکرات غیر مشروط و مستقیم با ایران، در راستای پایان دادن به خصومتی که از سال 1979 آغاز گردیده شده بود. هگل اکنون میگوید توقف فعالیتهای نظامی ایران فضایی برای آغاز چنین مذاکراتی را گشوده است چرا که همان گونه که ارزیابی نشان میدهد دولت ایران ممکن است منطقیتر از آن چیزی باشد که به باور رییس جمهوری بوش در ماه اوت، تمام منطقه را تحت الشعاع تهدید یک هولوکاست هستهای قرار داده است.
نوشتار نیویورک تایمز باز هم با انتقاداتی از بازها همراه است و مینویسد: هر چند این اسناد به معنای اجماع جامعه امنیتی هستند، اما هنگامی که بحث ایراني مطرح میشود که با ایالات متحده اختلافات متعددی به استثنای مساله هستهای دارد، بازها هم چنان بر سر حرف خود ایستادهاند.
کرت کمپل، مدیر اجرایی ارشد مرکز امنیت نوین آمریکا هم در این میان معتقد است: آنهایی که به دیپلماسی شک دارند، در ساختار این دولت جایگاهی محکم دارند.
نیویورک تایمز در بخش پایانی این نوشتار حملهای تند به جان بولتون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل که در این اواخر از دولت خارج شده و البته زبان به انتقاد از آن گشوده میکند و مینویسد: او هم همانند هادلی معتقد است که این ارزیابی نیاز آمریکا به برخوردی قاطع و جدی را مدنظر قرار نداده است. بولتون میگوید اهداف ایران تا زمانی که این کشور به غنیسازی اورانیوم ادامه دهد، هم چنان باعث نگرانی خواهند بود.
او حتی پا را فراتر گذاشته و میگوید: تصمیم مسلح شدن به تسلیحات هستهای در زمان لازم، اکنون قضاوتی است برعهده ایرانیان. یافتن این مساله که ایران برنامههای تسلیحاتی خود را متوقف کرده هم میتواند صرفا به معنای آن باشد که اکنون این برنامه در فضای بیشتری ادامه مییابد و بهتر پنهان شده است!