تمایلات بازار سهام به شدت منفی است و همین موضوع باعث میشود تا به اخبار مثبت واکنش مثبت نداشته باشد و به نوعی بازار سهام به دلیل ریسک انتخابات آمریکا عقبنشینی کرده است و به نظر میرسد تا مشخص نشدن تکلیف انتخابات آمریکا و به تبع آن قیمت دلار روند بازار نوسانی خواهد بود.
با شروع معاملات امروز بازار سهام عرضه در نمادهای شاخصساز باعث ریزش 1.71 درصدی شاخص کل بازار سهام شد و شاخص هموزن نیز بیش از نیم درصد ریزش کرد و این نشان از کلیت منفی بازار سهام و همچنین صفهای فروش زیاد است.
در جریان معاملات امروز بازار سهام نمادهای پاکشو، شاروم، شصدف و شسینا نمادهایی هستند که در گروه شیمیانی در مدار مثبت معامله میشوند.
در جریان جلسه علنی مجلس برای جمایت از بازار سهام موضوعات قیمتگذاری فولاد و نرخ سود بانکی مد نظر کمسیون اقتصادی قرار گرفت.
عرضه در بازار سهام به دلیل ریسک انتخابات آمریکا باعث ریزش بازار سهام است اما بسیاری از کارشناسان معتقدند بازار سهام انتخابات آمریکا را پیشخور کرده است و حتی در صورت وقوع بدترین سناریوها بعد از انتخابات آمریکا ریزش جدی نخواهیم داشت.
تصویری از تجمع مالباختگان بورس مقابل مجلس
نمادهای فملی، فولاد و شپنا بیشترین تاثیر منفی را بر بازار سهام داشتند و همچنین صفهای فروش کاوه، فخوز، وبملت، وبصادر و خودرو جمعاوری شدند.
به نوشته تجارت نیوز؛ ریزش بازار سهام طولانی شده است و به نظر میرسد به لحاظ تکنیکالی باید روند بازار سهام بهبود پیدا کند اما متغییرهای بازار سهام از جمله قیمت دلار انتظار انتخابات آمریکا را میکشند.
۳ خطا در بورس تهران
سایت اقتصادنیوز نیز در گزارشی نوشت: معامله گران قدیمی بازار سهام امیدوار بودند با انتشار گزارش های شش ماهه و عملکرد خوب شرکت ها ریزش یکدست بازار سهام متوقف و بورس متعادل شود اما در دو روز کاری آبان شاخص کل بیش از دو درصد ریزش کرد.
بازار سهام در آخرین روز کاری وارد کانال یک میلیون و 300 هزار واحد شد. شاخص در مقایسه با نقطه اوج در 19 مرداد بیش از 690 هزار واحد افت داشته و تا اینجای کار یک سوم بازدهی خود را از دست داده است. پرسش معامله گران قدیمی این است که چرا بازار در شرایطی که همه عوامل برای صعود آن مهیا است میل نزولی دارد؟ چرا بازار به روند نرخ ارز واکنشی نشان نمی دهد؟
برخی تحلیل گران به این پرسش یک پاسخ سرراست و مستقیم می دهند و برخی کمی موشکافانه فضا را بررسی میکنند. پاسخ سرراست این است؛ «در بازه ای که شاخص سهام اوج گرفته بود و در تابستان ظرف 5 روز کاری دو کانال 100 هزار واحدی را پشت سرگذاشت در اقتصاد ایران و شرکت های بورسی خبری بود.» این پاسخ سرراست به پاسخی موشکافانه ختم می شود که سه خطا در بورس را تشریح می کند.
برخی تحلیل گران مالی تلاش دارند اتفاقاتی را که با بنیادهای یک بازار هم خوانی ندارد از منظر رفتاری توضیح دهند. یکی از این روش ها معرفی خطاهای شناختی در سرمایه گذاری است.
در بازار سرمایه سه خطای شناختی شایع است؛ سوگیری فرا اعتمادی، سوگیری نماگیری و در نهایت سوگیری تمایلاتی اما این سه خطا چه هستند و چه ارتباطی با وضعیت امروز بازار دارند.
سوگیری فرا اعتمادی:اعتماد بیش از حد به خود و اعتقاد بی اساس در مورد توانایی های شناختی، قضاوت ها و استدلال شهودی فرد در قالب پدیده فرااعتمادی معرفی می شود. این مفهوم نشان می دهد افراد هم در مورد توانایی های خود در پیش بینی و هم درمورد دقت اطلاعاتی که در اختیار آنان قرار می گیرد، برآوردی بیش از اندازه دارند.
در سرمایه گذاران انعکاس این پدیده بدین صورت است که آنها توانایی خود را در ارزیابی یک شرکت به عنوان یک سوژه سرمایه گذاری، بیش از حد تخمین می زنند. در نتیجه آن ها اطلاعات منفی را که بطور طبیعی علامت هشدار دهنده ای است مبنی بر اینکه خرید سهم نباید انجام شود یا اگر خریداری شده باید به فروش برسد، را نادیده می گیرند.
سرمایه گذاران بیش از حد مطمئن در نتیجه این باور که آن ها اطلاعات ویژه ای در اختیار دارند (که دیگران ندارند) معاملات پر حجمی انجام می دهند.
سرمایه گذاران ممکن است بازده گذشته سهم را به عنوان معرفی از آنچه در آینده انتظار می رود در نظر بگیرند این ساده سازی ابتکاری سوء گیری تعمیم روند نامیده می شود.
سوگیری نماگری: سرمایه گذاران بر مبنای عملکرد گذشته شرکت ها، طبقه بندی های ذهنی خاصی را در ذهن خود برای پیش بینی رخدادهای آتی انجام داده و در پی یافتن شباهت هایی در عملکرد شرکت ها هستند. به این دسته از تورش های رفتاری، سوگیری «نماگری» اطلاق می گردد.این سوگیری موجب می شود، تا سرمایه گذاران روندها را به صورت نادرست تفسیر کنند.
اثر تمایلاتی: از سوگیریهای متداول در بازارهای مالی اثر تمایلاتی است که به معنای نگهداری سهام بازنده و فروش سهام برنده است. در این سوگیری چنانچه سهمی در ناحیه سود باشد، سرمایهگذار ریسکگریز میشود و به فروش آن سهم متمایل میشود و چنانچه سهم در ناحیه زیان باشد، سرمایهگذار ریسکپذیر میشود و سهم را نگه میدارد.
سوءتفاهم های بورسی
ارتباط این خطاها با بورس تهران چیست؟ اصلا این خطاها در بورس کاربرد دارد. مرور گذشته می تواند شفاف تر این مطابقت را انجام دهد. برای نمونه شروین شهریاری روز سوم آبان در دنیای اقتصاد نوشت: در زمان اوج بازار سهام یک فرضیه به این شکل مطرح بود که وضعیت بنیادی سهام دیگر چندان مهم نیست و اصطلاحا هر سهمی بخرید برنده خواهید بود. (سوگیری فرا اعتمادی)
نمونه دیگر مربوط به نسبتهای P/ E بود تا جایی که در برخی محافل بورسی، نسبتهای P/ E دورقمی برای سهام طبیعی تلقی میشد.(سوگیری فرا اعتمادی)
نمونه سوم این گمانه بود که رشد دلار میتواند مانع از سقوط قیمتهای حبابی شود که این فرضیه نیز با رشد ۳۵ درصدی ارز و افت همزمان ۳۲ درصدی شاخص درست از آب در نیامد.(سوگیری نماگری)
فرضیه چهارم، چون در گذشته حقوقی ها و دولت در بورس مداخله داشته و اجازه ریزش نمی داده اند اکنون نیز چنین اتفاقی رخ می دهد آنها توانایی دولت در جلوگیری از هر گونه افت سنگین و سریع بازار سهام را دست بالا فرض کرده بود این سناریو هم به رغم تلاش زیاد دولت به دلیل ابعاد نامتناسب رشد بورس عملا موفق نشد. (سوگیری نماگری)
تصور پنجم هم عبارت از عدم تاثیرگذاری سیاست پولی بر بازار سهام بود در حالی که اکنون مشخص شده که چرخش مختصر سیاستگذار پولی در زمینه کنترل رشد پایه پولی و آغاز تامین مالی دولت از محل اوراق بدهی و رشد نسبی نرخهای سود، تاثیرگذارترین عامل بر جهتگیری بازار داراییهای ریسکپذیر است.
سوء تفاهم ششم تکیه بیش از حد بر پیش بینی های تکنیکال بود برخی پس از عبور شاخص از سطح دو میلیون از حرکت راحت ان به سوی کانال سه میلیونی سخن می گفتند. در آن دوره بسیاری برای خود تحلیل گر شده بودند و تصور می کردند بازار را بهتر از دیگران می فهمند و مستقل از هر کسی و با اتکا دانش خود معامله می کردند.
سوء تفاهم هفتم را می توان به فروش سهام شرکت های با پایه صادراتی و خرید سهام برخی شرکت های داخلی با توجیه تجدید ارزیابی، افزایش قیمت یا وصل آنها به برخی متغیرهای سیاسی مثل رفع تحریم ربط داد. این پدیده به خوبی اثر تمایلاتی را نشان می دهد.
نشانه های این رفتار را هم می توان در برخی عملکردها ردیابی کرد،ارزش معاملات در بورس به شدت بالا رفت و میانگین هفتگی معاملات خرد در برخی مقاطع حتی به اعداد عجیب و غریب 24 هزار میلیارد تومان رسید.سطح معاملات به گونه ای بود که سازمان بورس ناچار شد معاملات روزانه را متوقف کند و دست آخر نسبت قیمت به سود برخی شرکت ها که از روند تاریخی بورس فاصله قابل توجهی گرفته بود.
اما تمامی این حرف ها چه دخلی به پیش بینی بورس امروز دارد. اگر یک گزاره دیگر نیز مرور شود شاید دسترسی به پاسخ آسانتر شود.
حسن قالیباف اصل رئیس کنونی سازمان بورس در پژوهشی نشان داده در میان سرمایهگذاران حقیقی بورس تهران امری شایع است. بهطور مشخص مدتزمان نگهداری سهام برنده (38 روز معاملاتی) کمتر از مدتزمان نگهداری سهام بازنده (51 روز معاملاتی) است.
از 19 مرداد تا به امروز که شاخص از نقطه اوج فاصله گرفته دقیقا تعداد روزهایی که سهام بازنده نگهداری می شود پر شده است. با این حساب سهامداران اگر بر مبنایی رفتار گذشته عمل کنند باید خود را از دست سهام بازنده خلاص کنند و از بازار خارج شوند. این اتفاق یعنی نزول بیشتر بازار سهام و حرکت به سوی سطوح پایین تر. با این حساب امروز هم نمی توان به برگشت بازار زیاد امیدوار بود.
اما بعدازظهر روز گذشته رئیس کل بانک مرکزی یک پاس گل به سهامداران داد او خیال بورس بازان از افزایش نرخ سود سپرده بانکی را راحت کرد. پس از این خبر کانال های بورسی زیاد روی آن مانور دادند حتی برخی مسئولان وزارت اقتصاد نیز در بازنشر خبر پیش قدم شدند. به این امید که بورس امروز شکل دیگر به خود بگیرد.
حقوقی ها توو اوج فروختن و رفتن کنار و مردم بیچاره و درمانده موندن با ضررهاشون
همه طوره دارند مردم را می چاپند. بانگها راخالی کردند بردند و حالا با بورس، سکه و دلار دارند می خورند