مجمع گزینندگان»، «آرای الکترال»، «عدد جادویی ۲۷۰»، «سراب سرخ»، «دیوار آبی» و یک دوجین اصطلاح عجیب و غریب دیگر حالا ورد زبان بخش بزرگی از ایرانیان است و این تعطیلات آخر هفتهای که گذشت، اگر سری به شبکههای اجتماعی میزدید، شاید بیش از آنکه از این استان و آن شهرستان خوش آب و هوای ایرانزمین بشنوید، از فلان ایالت امریکا و بهمان کلانشهر ینگه دنیا میشنیدید و اینکه هر کدام چند میلیون نفر جمعیت دارد، چه تعدادشان رنگینپوست و چه تعداد سفیدپوست است، نسبت جمعیت زنان هر ایالات به مردانش چگونه است و مشی و مرام سیاسی و مذهبیشان طی این تاریخ ۲۰۰، ۳۰۰ ساله ایالات متحده به کدام سمت و سو بوده و بهخصوص ۴ سال پیش در چنین روزهایی چگونه بوده است.
جالب آنکه نه چند ماه و چند سال پیش، بلکه حتی اگر همین چند روز پیش از یکی از این ایرانیان مسلط به تاریخ سیاسی- مدنی امریکا از هر کدام از این جزییات میپرسیدید بعید بود پاسخ درست بگیرید و آنچه حالا این تحول بزرگ را در ذهن و فکر ایرانیان رقم زده، انتخاباتی است که از آن به عنوان «تاریخیترین انتخابات ایالات متحده» و انتخاباتی یاد میشود که بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان خبره سیاست خارجی و بحث خاص و البته پیچیده انتخابات ایالات متحده، از آن به رویدادی منحصر بهفرد یاد میکنند که تاریخ سیاسی امریکا تاکنون به خود ندیده است.
انتخاباتی که البته ادبیات رسمی سیاست ایران، اهمیت آن و به بیان دقیقتر، اثرگذاریاش بر مسائل ایران را ناچیز و «تقریبا هیچ» قلمداد میکند اما آنچه این سه، چهار سال اخیر بهخصوص در پی خروج ایالات متحده از برجام و متعاقبا اعمال شدیدترین تحریمهای تاریخ به عنوان بخشی از سیاست «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران و ایرانیان تجربه شد، دستکم در حوزه اقتصاد و روابط پولی- بانکی کشور موثرتر از آن بود که بتوان بیتفاوت از کنارش گذشت.
اثراتی که ازقضا علتالعلل این توجه کمسابقه ایرانیان به انتخاباتی بود که آن سوی کره خاکی برگزار شد و همزمان با مشارکت کاربران فارسیزبان شبکههای اجتماعی در حال و هوای این انتخابات، امریکاییها هم رکورد مشارکت انتخاباتی این کشور را دستکم در یک سده اخیر شکستند و یکی از شدیدترین و نفسگیرترین رقابتهای سیاسی تاریخ معاصر را در حالی رقم زدند که حالا همزمان با نگارش این گزارش و غروب خورشید جمعه به افق تهران، همچنان در واشنگتن و ۵۰ ایالت ایالات متحده مرحله کشدار شمارش آرا ادامه دارد و با وجود اینکه این رقابت هنوز به نقطه سرانجام نرسیده اما آنچه حالا تا اینجای کار، از احتمال پایان روزگار خوش دونالد ترامپ در کاخ سفید و بازگشت جو بایدن به اتاق بیضی - اینبار در مقام نفر اول دولت، نه معاون رییسجمهوری - حکایت میکند، اثری چشمگیر و غیرقابل انکار بر بازار ارز و سکه و طلای تهران گذاشته که خروجیاش، افت چشمگیر قیمت هر سه فقره است.
اما این تنها شهروندان ایرانی نبودند که هنوز نتایج رسمی انتخابات اعلام نشده، به تحلیل و واکنش به آن پرداختند. چه آنکه در این ساعات کشدار شمارش آرا، بسیاری از نمایندگان مجلس، مقامات ارشد سیاسی و غیرسیاسی، کنشگران و تحلیلگران سیاسی نیز از آینده روابط دو کشور و آنچه در صورت پیروزی بایدن در انتظار ایران خواهد بود، گفتند و جالب آنکه علاوه بر آنها حسن روحانی، رییسجمهوری نیز چند کلامی در این رابطه به زبان آورد.
رییسجمهوری ایران که پیشتر، در جریان نشست هفته گذشته هیات دولت نیز با اشارهای مختصر نسبت به انتخابات امریکا، اظهارنظر و تحلیل دقیقتر را به آینده موکول کرده بود، بالاخره روز پنجشنبه و در جریان برگزاری مراسم بهرهبرداری از طرح ملی انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی، سختیهایی که طی ۳ سال گذشته بر دولت و ملت وارد شد را در تاریخ ایران «بینظیر» توصیف کرد و گفت که اگر چه «فشار و تحریم» علیه ایرانیان بیسابقه نیست اما «جنگ اقتصادی»، آن هم «در شرایط کرونا و در حالی که مردم به دارو و امکانات بهداشتی نیاز داشتند» پذیرفته نیست.
روحانی که عامدانه نمیخواست حتی به نام دونالد ترامپ اشاره کند، او را فردی در کاخ سفید توصیف کرد که این مدت «بیرحمانه حتی در دوران کرونا تحریمها و جنگ را تشدید کرد» و گفت که «اینها به هیج اصولی - نه اصول انسانی، نه اصول حقوق بشری و نه حتی قوانین و مقررات بیناللملی - پایبند نبودند» و در نهایت گفت که فارغ از اینکه «نتیجه انتخابات امریکا چه میشود و دولت بعد امریکا دست کیست»، «بیتردید دولت آینده این کشور، مقابل صبر و مقاومت ملت بزرگ ایران تسلیم خواهد شد.»
همزمان با این اظهارات اما هر چه از زمان پایان رایدهی گذشت و روند شمارش آرا پیش و پیشتر رفت، بیش و بیشتر مورد توجه قرار گرفت، بحث از احتمال مذاکره بود و برجام. موضوعی که وقتی جدی و جدیتر موضوع بحث کاربران شبکههای اجتماعی و البته همزمان تحلیلگران سیاسی و رسانههای رسمی قرار گرفت که تعداد آرای الکترال جو بایدن به عدد جادویی ۲۷۰ نزدیک و نزدیکتر میشد؛ کاندیدای دموکراتها که نه فقط تفاوتی آشکار با دونالد ترامپ در نوع نگاه به بحث برجام دارد، بلکه به عنوان سیاستمداری که سالها کنار باراک اوباما نشسته و دستکم برای ایرانیان به عنوان معاون رییسجمهوری پیشین ایالات متحده شناخته میشود، همچون اوباما و جان کری وزیر خارجه دولت پیشین امریکا، یادآوری توافق هستهای و مذاکراتی است که به برجام منتهی شد.
هر چند آنچه در صورت تایید نتایج فعلی و پیروزی بایدن، تغییر خواهد کرد، مناسبات حاکم بر آن سوی میز مذاکرهای است که حالا مدتی است خالی مانده و این سوی میز، اگر چه همچنان همان «شیخ دیپلمات» مشغول به کار است اما از آنجا که پس از امضای برجام، تغییری در مشی خود نشان نداده، از این پس نیز دلیلی برای تغییر در نگاه خود نمیبیند و صدایی که از تهران شنیده میشود همان است که تمام دو، سه سالی که ترامپ از برجام خارج شد، شنیده میشد؛ «امریکا به برجام برگردد، آنگاه میتوان درباره مذاکره اندیشید.»
در این میان اما برخی تحلیلگران از این میگفتند که پیروزی احتمالی بایدن، ازقضا به همین دلیل محل تامل و تاثیرگذار است. اینکه این پیروزی میتواند زمینهساز بازگشت ایالات متحده به برجام شده و درنتیجه باز فصل گفتوگو از راه برسد.
اما اگر چه نگاه جمهوری اسلامی به برجام همانی است که بود، مناسبات جناحی بهخصوص در مجلس شورای اسلامی نسبت به آن روزها تغییر کرده و حالا نهتنها اکثریت پارلمان در اختیار اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل حامی برجام نیست، بلکه حالا «بهارستان» یکسر در ید اختیار نابرجامیان قرار گرفته و آنها هنوز اتفاقی در کاخ سفید نیفتاده تا مگر دومینوی تحولات تا تهران آغاز شود، میگویند که مذاکره، بیمذاکره. چنانکه همزمان با احمد سالک، نماینده پیشین مجلس و ازجمله اعضای ارشد جبهه پایداری که از فرصت اندک دولت حسن روحانی گفته و اینکه اگر هم بنای مذاکرهای باشد، این مذاکره باید به راهبری رییس دولت سیزدهم انجام شود، روحالله ایزدخواه، نماینده اینروزهای پایتخت در پارلمان گفته «حتی با بایدن، مجلس اجازه مذاکره مجدد را با امریکا نمیدهد»؛ اظهارنظری عجیب از این جهت که دور پیشین مذاکرات هم که مذاکراتی در قالب ۱+۵ صورت گرفت، این مجلس وقت نبود که مجوز مذاکره را صادر کرد.