در ابتدای جلسه دادگاه متهم امامی در جایگاه قرار گرفت و در ادامه دفاعیاتش گفت: در خصوص شرکت های کارتن خواب که در کیفرخواست قید شده 509 میلیارد تسهیلات گرفتهاند، همانطور که آقای قهرمانی نماینده دادستان به شما گفته اند در اخذ مدارک در این خصوص وسواس به خرج دهید، انتظار ما هم همین است که وی گفته است؛ معتقدیم که باید فارغ از جنجال های رسانه ای بر اساس مستندات پرونده را به پیش ببریم؛ اما جز شهادت یک نفر حالا یا مطلع یا سرنخ و چند پیام تلگرام ساختگی، در بخش شرکت های کارتن خواب هیچ سند مالی نه در دادسرا و نه از سوی ضابطین ارائه نشده است و آنچه ارائه شده صرفا اظهارات دیگران است.
قاضی مسعودی مقام گفت: ما کارهای دادرسی را انجام می دهیم و ادعاهای شما نیز بررسی شده است؛ شما مستندات خود را ارائه دهید؛ مستنداتی از سوی دادسرا ارائه شده است، شما می توانید با ارائه مستندات نسبت به مستندات ارائه شده از سوی دادسرا پاسخ دهید؛ خانم شامانی برخی از این مراودات تلفنی را تایید کردند.
متهم امامی افزود: من همه آنها را تایید می کنم.
قاضی بیان داشت: از طرفی دیگر سندهای مالی نیز ارائه شده است.
متهم امامی گفت: نماینده شرکت نفت پاسارگاد بیاید و بگوید که آیا ما یک بشکه قیر به نام شرکت آدان ترخیص کرده ایم یانه؟ تا برسیم به 180 هزار تن قیر. تا این جلسه دادگاه آقای قهرمانی به من نگفته که انتفاع بنده از 500 هزار میلیارد ضمانت نامه اخذ شده از بانک چه بوده است؛ مثلا بگوید در دبی فلان ویلا را خریده ام؛ من در نوروز 93 از همسر سابقم خانم پیراسته جدا شدم و از آن زمان به بعد هم وی را ندیدم اما در دادگاه به نقل از خانم پیراسته گفتند که امامی در سفر به دبی کیف طلا به غندالی می داد.
متهم امامی افزود: من راجع به پیامک ها و تلگرام ها مستندات و حرف هایی دارم که شاید به ریز گفتنش برای دادگاه جذاب نباشد؛ هیچ کدام از پیامک ها و تاریخ آنها که در کیفرخواست قید شده مقرون به واقعیت نیست؛ یعنی پیامک بوده اما به لحاظ تاریخی با وقایع رخ داده قابل انطباق نیست. اگر در شرکت های خودم با بانک به تعبیر آقای قهرمانی تهاتر ظالمانه صورت گرفته، خب من یک ملک را گران فروختم، هر وقت هم شما می گفتید همیشه حاضر بودیم این تهاتر ظالمانه بررسی شود و در این رابطه انواع و اقسام پیشنهادات را دادیم.
متهم امامی گفت: من هیچ وقت نبوده که چه در ایران باشم و چه در خارج و در دسترس آقای قهرمانی نباشم؛ آقای قهرمانی می توانست همه این پیامک ها را جلوی من بگذارد و بگوید فلانی را تو در بانک منصوب کردی یا فلانی را تو عزل کردی تا ضمانت نامه بگیری؛ بحث من در مورد استحاله شدن ادعاهاست.
در ادامه این جلسه دادگاه متهم امامی گفت: در این پرونده آخرین ضابط میگوید برای رد یابی وجوه احتیاج به تحقیقات و زمان بیشتر است و البته در همین مقطع افرادی را بازداشت میکنند .
متهم امامی ادامه داد: خیلی سخت است که پرسیده شود که من بعد از آزادی به جز یک سفری که به کانادا داشتم و برگشتم، آیا سفری به دوبی داشتهام؟
وی گفت: اگر چه از نگاه عمومی و از نگاه مردم ما مجرم هستیم اما حداقلها را در دادگاه رعایت کنیم.
در این بخش از دادگاه قاضی خطاب به متهم گفت: به اصل مطلب بپردازید، برخی از این مطالب را در هر جلسه دادگاه تکرار میکنید اما آن مطلب اساسی که باید بگویید را نمیگویید.
متهم امامی گفت: مگر وجه واریزی برای پورشه به دادگاه ارائه نشده است؟
این متهم درباره اظهارات خانم پیراسته گفت: اظهارات خانم پیراسته را خودش نوشته است و امضا کرده است یا نوشتهاند و او امضا کرده است .
قاضی خطاب به این متهم گفت: شما دفاع ماهیتی انجام دهید تکرار مکررات در همه جلسات دادگاه از سوی شما عنوان شده است، هر جلسه هم که این موضوع را تکرار کنید فایده ندارد. ما این موارد را بررسی میکنیم. آقایان باید مستندات خود را ارائه دهند ما این موارد را بررسی میکنیم شما هم باید مستندات خودتان را بیاورید ما نیز آن را بررسی میکنیم.
متهم امامی افزود: وقتی من خودم اطلاع دارم که به راحتی میتوان پیامکها را با یک دستور قضایی بازیابی کرد؛ چرا باید از طریق پیامک اقدام میکردم.
در ادامه این جلسه دادگاه متهم امامی نامههایی را قرائت کرد که در آن انتصابات در صندوق توسط هیئت مدیره انجام میشده است.
متهم امامی افزود: آیا به صرف اینکه یکی از این اعضا از دوستان من بوده است میتوان گفت شش نفر بقیه اعضا که خود از افراد برجسته هستند این نامهها را به خاطر آن یک نفر امضا کرده باشند.
در ادامه جلسه دادگاه قاضی مسعودی مقام خطاب به متهم امامی گفت: خیلی از عزل و نصب هایی که صورت می گیرد ظاهرش درست است اما در باطن اشتباه است؛ در بسیاری از پرونده های احتکار و ارتشا کسانی را در رده های بانکی قرار می دهند که صلاحیت ندارند یعنی عدم دانش آنها باعث می شود تا سوءاستفاده ها انجام گیرد.
در ادامه جلسه، متهم امامی گفت: در یکی از پیامک ها خوانده شد که حسن نژاد در نتیجه اعلام امامی از بانک سرمایه رفت؛ خب سوال من این است که حسن نژاد از بانک سرمایه کجا رفت؟ پاسخش این است که وی از بانک سرمایه به صندوق رفت؛ یعنی اگر من انقدر پدرخوانده ام که می توانم با یک پیامک کسی را عزل کنم، خب آن طرف باید کلاً برود نه اینکه از بانک برود به صندوق.
قاضی از امامی پرسید: آخر نگفتید که آیا شما در ضمانت نامه ها مداخله داشتید یا نه؟
متهم امامی پاسخ داد: نه نداشتم همچنین در انتصابات و عزل ها هم هیچ نقشی نداشتم؛ اما چند مدرک را ارائه می دهم؛ آقای قهرمانی در 2 یا 3 جلسه قبل گفت که 24 میلیارد سپرده آزاد شده بانک سرمایه به حساب تیم رسانه ای امامی و آقای لواسانی رفته است اما باید بگویم که این عدد 34 میلیون تومان بود که 8 دقیقه در حساب آقای کمالی بود که فامیل آقای لواسانی است.
متهم امامی گفت: آقای قهرمانی در جلسات قبل گفت که بعد از اینکه خانم شامانی متوجه شد حساب هایش در بانک رفاه کنترل می شود جلسه شبانه تشکیل میشود و تصمیم گیری می شود که حاجیان مبایعه نامه بنویسد؛ اما باید بگویم که تاریخ چک شدن حساب ها اسفند 94 است اما تاریخ اظهارنامه حاجیان متعلق به 24 آبان 93 است.
قاضی پرسید: تاریخ مبایعه نامه متعلق به چه زمانی است؟
امامی پاسخ داد: به آن هم می رسیم.
در ادامه متهم امامی گفت: آقای قهرمانی یک سند ارائه دهید که من به ارکان صندوق رشوه دادم؛ بی ام وِ پاشی ها را بگذارید کنار بلکه سند ارائه کنید.
متهم امامی افزود: آقای قهرمانی آن مهمانی شبانه در خانه من برگزار شد نه در بام نیاوران و تاریخ آن مهمانی 18 اسفند 94 بود که دوستان به مناسبت سفرم به آمریکا به خانه من آمده بودند. در آن مهمانی یک گریمور سینما و چند تن از هنرمندان نیز بودند؛ در آن شب مهمانی، آقای حاجیان زنگ زد و به من گفت حالا که داری به آمریکا می روی بیا کارت دارم که من به او گفتم الان مهمان دارم شما بیایید بالا؛ وقتی حاجیان به مهمانی آمد دور یک میز با غندالی نشست و به او گفت که حساب های ما را چک کرده اند و من اصلاً دور میز غندالی و حاجیان نبودم؛ عکس های آن مهمانی نیز موجود است.
در ادامه جلسه دادگاه قهرمانی نماینده دادستان اظهار داشت: در جلسه قبل امامی گفت در اردیبهشت 98 پرونده اش 20 جلد بوده و یک شبه پرونده اش 140 جلد شده است؛ این حرف کاملا نادرست است؛ زمانی که ما داشتیم پرونده را متقن می کردیم و چراغ خاموش تحقیقات را ادامه می دادیم یعنی در اوایل 95 پرونده 17 جلد بود و هر جلد شامل 200 صفحه می شد؛ در اردیبهشت 98 نیز پرونده امامی 90 جلد بود نه 20 جلد؛ آقای امامی زمانی که متعلقین شما کشتی کروز سواری به دور فرنگ داشتند ما در حال تحقیقات بودیم؛ ما به این جهت که تصمیم گرفته بودیم پرونده را محکم ببندیم و همه چیز متقن باشد، متهمان را ممنوع الخروج نکردیم لذا امامی با خانواده غندالی به آلمان رفتند؛ اینکه امامی می گوید من اگر مشکلی داشتم برنمی گشتم باید بگویم که موضوع به همان افرادی بازمی گردد که پیگیر پرونده امامی شدند و داستان مفصلی دارد.
نماینده دادستان ادامه داد: امامی گفت نماینده دادستان وی را تحقیر کرده؛ باید بگویم اینکه گفتم وی رب فروش بوده قصد تحقیر وی را نداشتم بلکه ما موظف به بررسی پرونده شخصیت متهم هستیم؛ اتفاقا هم اگر افتخاری برای آقای امامی باشد همان رب فروشی هست و حقارت نیز دست کردن در جیب مردم و بیت المال است.
در ادامه این جلسه دادگاه نماینده دادستان خطاب به امامی گفت: المدرسیه فامیل و کارمند شماست؛ چرا برای شرکتهای کارتن خواب و بی بضاعت پرفورمنس گرفته است. شرکتهای بی بضاعت، آقای المدرسیه را برای کارهای اداری به هرمز پاسارگاد معرفی کرده اند. پاسخ دهید که کارمند شما چرا باید این امور را پیگیری میکرده است؟
در ادامه این جلسه دادگاه نماینده دادستان گفت: کمالی از اقوام لواسانی مدیر رسانهای امامی بوده است. یک سند 80 میلیون تومانی از حساب کمالی که کارمند امامی بوده انجام شده است. کمالی کارهای امامی را انجام میداده و 89 میلیون تومان به شرکتهای بی بضاعت واریزی داشته است یک 50 میلیون تومان دیگر هم وجود دارد. در این باره خود کمالی گفته است مبلغ واریزی برای شرکتهای رهپویان آدام بوده و به جز این، مبالغ دیگری وجود دارد.
در ادامه این جلسه دادگاه نماینده دادستان سندی را ارائه کرد که بر اساس آن شرکت پترو پرشیا از یک تبعه هندی توسط امامی خریداری شده است؛ اما امامی که پیش از این، این شرکت را جزو شرکتهای خود اعلام کرده بود میگوید این شرکت برای من نیست.
در ادامه جلسه دادگاه قهرمانی نماینده دادستان گفت: یکی از شرکتهای امامی شرکت توسعه نفت و گاز سرمایه است که توسط متهم امامی و دلاویز تشکیل شده است و این شرکت را به بانک سرمایه میدهند؛ اما عملا در ید قدرت امامی بوده است.
نماینده دادستان با بیان اینکه متهم امامی میگوید من میر حسینی را نمیشناسم، گفت: نامهای وجود دارد که به هرمز پاسارگاد زده می شود که یک شرکت به مدیریت میر حسینی را به عنوان ضامن معرفی میکند. این را چه کسی زده است؟ شما که میگفتید ما او را نمی شناسیم ما این موضوع را استعلام کردیم و این نامه وجود دارد.
قهرمانی در ادامه به واریز وجوهی مانند 270 میلیون تومان اشاره میکند که به حساب هرمز پاسارگاد ساتنا شده است و در ادامه توضیح داد که سید مهدی هاشمی نامه زده است که این مبلغ را برای مشاوران شرکت راهپویان آدام لحاظ کنید.
قهرمانی درباره موضوع پیامکها اظهار داشت: پیگری این پیامکها در اختیار ما نبود و بر اساس اختیارات قاضی ویژه که در آن زمان دادستان وقت تهران بوده انجام شده است و بدون اینکه ما اقدامی داشته باشیم توسط ایشان به مهمترین بخش وزارت اطلاعات ارجاع داده می شود و آنها گزارشی را تهیه می کنند. ما از این گزارش استفاده کردیم و در این باره ما هیچ گونه دخالتی نداشتیم
وی ادامه داد: ما شرکتهایی که ضمانت نامه وجود داشته است را بررسی کردهایم و در آنها خلاهایی را دیدهایم به عنوان مثال شرکت ایران گارنت به ما اعلام کرده است که هر کس با ضمانت نامه بیاید ما آن را انجام میدهیم و اعتبار سنجی جزو وظایف ما نبوده است البته در شرکت امور دام نیز اقداماتی وجود داشته است که نیاز به بررسیهای بیشتر و جود دارد چون رضوی هم از آنجا اقدام کرده بود.
قهرمانی گفت: شرکت نفت پاسارگاد یک شرکت بورسی است و در حالی که 70-80 مشتری داشته است در سال 92 یکدفعه مشتریان صفر میشوند و گفته میشود به خاطر شرایطی که این شرکت لحاظ کرده بود این اتفاق می افتد؛ اما موضوعی که اتفاق می افتد این است که این شرکت زیر مجموعه ای به نام هرمز پاسارگاد تاسیس میکند که خودش یک شرکت پوششی بوده است و اقدام به خرید از شرکت نفت پاسارگاد میکرده است.
نماینده دادستان افزود: جالب است که امامی در تمام بخشهای دفاعش اسمی از زاهدی نمی آورد در حالی که زاهدی محور فساد در بانک سرمایه بوده است و در شرکت پوششی تجارت قشم عضو هیئت مدیره شرکت امامی بوده است.
قهرمانی گفت: دلیل اصلی ما در این پرونده زاهدی بوده است 32 میلیارد تومان در یک شرکت برخلاف قوانین بخشودگی وجود دارد وقتی ما کارمند مربوطه را آوردیم و پرسیدیم که چرا بخشودگی انجام شده گفت که به دستور زاهدی انجام داده است.
نماینده دادستان گفت: در ماجرای شرکت روشه مدیر شعبه کوی نصر متوجه اقدامات خلاف می شود. زاهدی پیام میدهد که مدیر شعبه در حال مرض ریختن است بعد یک پیام به اعلایی می دهد و آن مدیر شعبه عوض می شود.
قهرمانی گفت: آقایان می دانستند تسهیلات ردیابی می شود دنبال ضمانت نامه می رفتند چون ضمانت نامه برای کالا، ردیابی آن دشوار است و باید تک تک اقدام شود .
وی افزود: ضیایی قائم مقام بانک سرمایه بوده است و سمت حقوقی نداشته است. به لحاظ اینکه سمتی نداشته است یک چارت در بانک سرمایه توسط زاهدی کشیده می شود و ضیایی قائم مقام پرویز احمدی می شود.احمدی گفته است تا من وارد بانک شدم و بفهمم چه اتفاقی افتاده است آنها گفتند امضا کن و من بر اساس اعتماد امضا کردم.