چهاردهمین جلسه رسیدگی به اتهامات متهم امامی و دیگر متهمان به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد.
در ابتدای جلسه قاضی از وکیل متهم محمدتقی روحی خواست در جایگاه قرار گیرد، وکیل متهم روحی در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جلسه قبل دولتشاهی اعلام کرد که موکل بنده در افتتاح حساب و کارهای شرکت دخالتی نداشته است. موضوعی که موکل بنده نیز آن را اعلام کرده است؛ چرا که وی هیچوقت به بانک سر نزده و مدیران کارتن خواب را همراهی نکرده است جز در یک مورد که آقای حسینی را به بانک برده است.
وی ادامه داد: دولتشاهی یک مؤسسه حسابداری داشته که موکل بنده در سال ۹۴ جذب این مؤسسه میشود و کارهای اداری و دفتری انجام میدهد؛ شرکتهای منتسب به محمد امامی و فرزان راد در مورد موکل بنده فاقد وجاهت قانونی است چرا که ایشان کارمند دولتشاهی بوده است.
وکیل متهم روحی افزود: موکل بنده عمل مادی مثبتی مبنی بر اینکه بخواهد معاونتی در جرم انجام دهد نداشته و در این میان وحدت قصدی نیز صورت پیدا نکرده است.
در ادامه نماینده دادستان خطاب به وکیل متهم روحی، گفت: نقش آقای روحی آن بوده که مدیران را وارد شرکت کرده و پس از آن وارد بانک کرده است.
قهرمانی ادامه داد: در یک جلسهای، آقایان تأکید داشتند که فردا باید ضمانتنامهها صادر گردد چرا که هیئت مدیره منتظر است، لذا با آقای پویانمهر همان روز تماس میگیرند که پویانمهر در آن موقع در بهشت زهرا حضور داشت و باتوجه به اینکه این موضوع برای آقایان اهمیت داشت محمدتقی روحی به بهشت زهرا میرود و امضای مدیر شعبه را در آنجا میگیرد لذا نقش او در تصویب این ضمانتنامهها محرز است.
نماینده دادستان گفت: روحی عضو هیئت مدیره شرکتهای فرزانراد بوده و جزو تیم فرزان در بانک رفاه بوده است.
در ادامه وکیل متهم روحی گفت: من از موکل خود سئوال کردم و گفتند که بنده هیچگاه برای افتتاح حساب و ثبت شرکتها حضور پیدا نکردم.
وی ادامه داد: دولتشاهی دو کارمند داشت که یکی از آن روحی و دیگری پرویز نسترن تهرانی بوده است. این در حالی است که روحی ماهانه ۲ میلیون تومان حقوق میگرفته است، اما نسترن تهرانی از ترکیه هم ساپورت میشده اینها مواردی است که نیازمند رسیدگی است.
وکیل متهم روحی گفت: باید مشخص شود که چه جرمی اتفاق افتاده و موکل چه اعمال مجرمانهای انجام داده است.
گفتنی است در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند.
نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و بخشی از اظهارات متهم روحی را قرائت کرد.
قهرمانی با اشاره به نقش فردی به نام امیرحسین کریمیان که در اظهارات متهم روحی به آن اشاره شده بود، گفت: امیرحسین کریمیان فردی است که شبکهای داشته و دارای اسناد جعلی است، وی متولد آرژانتین است، اما خانواده او در ایران هستند، او در دادگاه استان البرز پرونده دارد، اما اکنون متواری است.
وی ادامه داد: وی یک متهم کلان است و امیدواریم در دادگستری کرج حکم این فرد نهایی شود؛ کریمیان فردی است که به فرزان راد یاد داده که چگونه سراغ بانکها رود.
قهرمانی در ادامه بیان کرد: برخی از شرکتهایی را که روحی اسم میآورد در بانک سرمایه نیست و در بانکهای دیگری است پرونده بانک رفاه، بانک مسکن و بانک صادرات خیلی تاسف بار است.
وی گفت: مدیر حقوقی بانک سرمایه همزمان مدیر حقوقی نفت پاسارگاد نیز بوده است.
در ادامه وکیل متهم روحی بیان کرد: از لحاظ روانشناسی کیفری موکل من شخصیت هیجانی دارد و به من گفته است که اظهاراتی که در مرحله دادسرا و آگاهی داشته را پس میگیرد.
در ادامه دادگاه نماینده دادستان ضمن تشریح نحوه انجام فرآیند مجرمانه اخذ تسهیلات با استفاده از شرکتهای صوری و مدیران کارتن خواب در این پرونده اظهار کرد: باران تجارت آوا در شعبه اسکان و در تاریخ ۲۰.۹.۹۲ با یک میلیون تومان افتتاح حساب میکند این شرکت تسهیلات ۳۰ میلیارد تومانی بابت کنجاله کنزاله دریافت میکن. د این شرکتها در یک روز قبل از سررسید تسهیلات ورشکستگی گرفتند وثیقه این شرکت جعلی بوده است و مصوبه شرکت باران تجارت ۳.۱۰.۹۲ بوده که بر اساس آن ۳۰ میلیارد تومان پول داده شده است.
وی گفت: کارشناس اعتباری قبل از مصوبه موضوع را بررسی کرد و گفته در بازدید از محل شرکت هیچ یک از مدیران و اعضا حضور نداشتند و حسب ضوابط و مستندات موجود باران تجارت آوا فاقد صلاحیت است و در صورتی که عزم تصمیم گیرندگان در جهت مساعدت و اهدای تسهیلات به این شرکت است، موضوع متفاوت است.
نماینده دادستان در ادامه گفت: پرندآور مدیر یکی از شرکتهای سی میلیاردی است که کشاورز است و با اسم او وامهای کلانی گرفته اند.
در ادامه قاضی مسعودی مقام از متهم نصرالله پرندآور خواست تا در جایگاه قرار گیرد.
رییس دادگاه در ادامه ضمن تفهیم اتهام به متهم پرند آور گفت: حسب کیفرخواست و مستندات پرونده اتهام شما دایر بر معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تسهیل فرآیند دریافت غیر قانونی تسهیلات به نفع شرکتهای منتسب به فرزان راد و امامی است. آیا این اتهام را قبول دارید؟
متهم پرندآور ضمن رد اتهام مطروحه گفت: در سال ۹۰ فرزندم تصادف کرد و شش ماه در کما بود هیچ چیز نداشتم و وضع مالیام خراب بود که برادر خانمم به من گفت کسی است که میتواند به تو پول بلاعوض دهد.
وی ادامه داد: من کلا یک دوچرخه، بیل و فرغون دارم و نه تهران را بلدم و نه کسی را میشناسم.
در این بخش از جلسه دادگاه نماینده دادستان ضمن قرارگیری در جایگاه گفت: این فرد بازداشت ما نیست.
قاضی مسعودی مقام گفت: شما زندانی پرونده من نیستید.
نماینده دادستان خطاب به متهم پرند آور گفت: میدانی که در کدام شرکت عضو هستید.
این متهم گفت: آوا؟
قاضی خطاب به این متهم گفت: چه کسی شما را به تهران آورد و کجا رفتی؟
این متهم گفت: برادرخانمم یک بار مرا به بانک برد که در آنجا چند ساختمان یک رنگ بود.
نماینده دادستان ادامه داد: ما ردیابیها را آغاز کردیم و در ردیابیها دیدیم بخشی از پول به حساب کسی رفته که وثیقه جعلی در بانک ترهین کرده و بخشی به حساب فردی رفته بود که زمانی که ما او را احضار کردیم متوجه شدیم که جوان بی بضاعتی است و وضعیت مالی خوبی ندارد. بخشی نیز به حساب حمیدرضا شیرخان رفته و وی نیز به حساب سون منتقل کرده است و امامی نیز به حساب فردی به نام مطهره میزند که ۱۴ سال سن داشته و از آنجا به حساب هادی رضوی میرود در اینجا ۴.۵ به حساب امامی رفته است.
قهرمانی گفت: همه شرکتها را یک وکیل به نام محمودی زاده اعلام ورشکستگی کرده که ما او را آوردیم و گفت من به امامی شرکتها را معرفی کردم. در شرکت گلگون تجارت نیز دیدیم مدیر عامل پیک موتوری یک ساندویچی است.
وی عنوان کرد: فرد دیگری که هنوز به سن قانونی نرسیده بود را به شعبه اسکان میبرند و با این بهانه که میخواهند ۵ میلیون تومان به وی پول بدهند وی را مجاب به امضاکردن اسناد میکنند و با اسم وی ۳۰ میلیارد تومان پول دریافت میکنند این در حالی است که همان ۵ میلیون تومان را نیز به این فرد نمیدهند.
قهرمانی با بیان اینکه آقایان برای کالا بیمه نامه جعلی درست میکردند، گفت: ملکی که در وثیقه بانک گذاشته شده ملک بنیاد شهید بوده است.
در ادامه قاضی مسعودی مقام از متهم پرندآور پرسید: آیا شما اطلاع نداشتید که عضو هیات مدیره بانک بودید؟
متهم پرندآور گفت: نمیدانستم و حتی یک ریال هم پول نگرفتم.
قاضی در ادامه از متهم علی جلیلی بیله ورق خواست تا در جایگاه قرار گیرد و خطاب به وی گفت: حسب به محتویات پرونده و کیفرخواست صادره اتهام شما دایر بر معاونت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق تسهیل فرآیند دریافت غیر قانونی تسهیلات به نفع شرکتهای منتسب به فرزان راد و امامی است، آیا این اتهام را قبول دارید.
متهم بیله ورق ضمن دفاع از خود گفت: خیر من این اتهام را قبول ندارم من توسط حسن قاسم پور به بانک هدایت شدم و قرار شد به من ۵ میلیون تومان وام بدهند و یکی از افراد خانواده واسطه معرفی من به این فرد شد. اینکه من مدیرعامل شوم و یا امضا دهم که این افراد به پول برسند اینگونه نبوده است. من فقط قاسم پور را میشناختم و یکی دو هفته قبل از مراجعه به بانک به من گفت که یکی دو برگه را امضا کن و شب قبل از رفتن به بانک نیز گفت کت و شلوار بپوش و با آژانس به شعبه اسکان بیا هزینه آن را من میدهم.
وی افزود: در آنجا نانچیان رییس شعبه به ما خیلی احترام گذاشت و چند برگه که اسم من روی آنها بود را امضا کردم و انگشت زدم دیگر هم کسی را ندیده ام تا اینکه در سال ۹۷ آقای قهرمانی ما را به شعبه خود احضار کرد.
در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند.
قهرمانی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: ما در ردیابیهای خود دیدیم که پول به حساب برخی از افراد میرود از جمله بخشی از پول به حساب هادی سید و بخشی نیز به حساب پرویز نسترن تهرانی رفته است.
وی با اشاره به نقش امامی در این شرکتها گفت: ما در ردیابیهای خود متوجه شدیم در شرکت گلگون تجارت ۱۰ میلیارد تومان پول به حساب خواهر همسر اول آقای امامی رفته است و از حساب او به شرکت سون قشم میرود، بخشی از پول نیز از حساب سون قشم به حساب خانم هنرپیشهای میرود که هیچ قراردادی با امامی ندارد.
نماینده دادستان افزود: اصل شرکت برای فرزانراد است و مدیران تحت حمایت فرزانراد بودهاند؛ زمانی که فرزانراد از امامی کمک میخواهد به او میگوید که برای گردش موجودی شرکتها پول واریز کند که امامی نیز ۱۰ میلیارد تومان میدهد که بعد از اخذ تسهیلات این مبلغ، به امامی داده میشود، اما ۴ میلیارد اضافهتر هم به وی میدهد.
نماینده دادستان گفت: حال اینکه نقش امامی را معاونت بدانید یا مشارکت باید گفت در آن مبلغ ۴ میلیارد، به نظر میآید که نقش ایشان پررنگ بود لذا نقش ایشان مشارکت میشود.
در ادامه قاضی از متهم قریشی خواست در جایگاه قرار بگیرد و بعد از تفهیم اتهام از او خواست توضیحات خود را بیان کند.
متهم قریشی در جایگاه قرار گرفت و گفت: من این اتهامات وارده را قبول ندارم، اما باید این نکته را بیان کنم که بنده تحت فشار نبودم و هر آنچه قبلاً گفتم را الان هم میگویم.
وی ادامه داد: در این پرونده شخصی به نام کریمی وجود ندارد و من اصلا وی را ندیدم.
این متهم افزود: سال ۹۰ تا ۹۱ با فریدون نیازناک آشنا شدم و دو ملک برای ایشان خریدم لذا از سال بعد ارتباطم نزدیکتر شد در نهایت در سال ۹۴ فریدون نیازناک به من گفت شرکتهایمان ورشکسته شده و اگر کسی را میشناسی به من معرفی کن که بنده نیز ابراهیمیان را معرفی کردم.
وی ادامه داد: بابت ۷ میلیاردی که به حسابم آمد ۲ میلیارد آن به حساب پسر فریدون نیازناک رفت و بیش از ۴ میلیارد آن بابت بدهی آقایان به بانک ایران زمین پرداخت شد.
قاضی در ادامه از او پرسید: این پول برای چه به حساب شما آمد؟
متهم پاسخ داد: من مراوده مالی داشتم، اما اصلا نمیدانستم که این پولها را آقای محمدی واریز کرده است، من حسابم بسته بود و مجبور بودم از حساب پسرم استفاده کنم که بتوانم با آن کار کنم.
در ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و گفت: تیمی زیرمجموعه فرزانراد بوده که دستورات حلقه اول را انجام میداده است از سوی دیگر در رأس حلقه دوم نیز فریدون نیازناک بوده است و از جمله افرادی که دراین حلقه دوم قرار داشتند آقای قریشی بوده است.
وی ادامه داد: ابراهیمیان را قریشی به نیازناک معرفی میکند؛ ابراهیمیان وضع مال خوبی نداشته و اشخاص را شناسایی میکرده و سپس به قریشی معرفی میکند و قریشی نیز به نیازناک معرفی میکند.