مناظره میان سیدمصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاحطلب و احمد زیدآبادی روزنامهنگار و فعال ملی-مذهبی عصر امروز سهشنبه چهارم آذر ماه و با موضوع «رئیسجمهور نظامی؟» در دفتر سایت خبری انصافنیوز برگزار شد.
مدتی قبل احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود طی یادداشتی «روی کار آمدن رئیسجمهور نظامی» را «اقتضای روند تطور اوضاع ایران در سه دهۀ گذشته» دانست. نگارش چنین یادداشتی توسط زیدآبادی زمینهای برای برگزاری این مناظره با حضور وی به عنوان موافق این تئوری و مصطفی تاجزاده به عنوان مخالف، شد.
در ابتدای این برنامه احمد زیدآبادی در سخنانی در تشریح شرایط کنونی کشور گفت: امروز ما در شرایط پیچیده، سخت، بغرنج و عجیبی به سر میبریم که مشابه آن را در تاریخ ایران به سختی میتوان پیدا کرد. شاید بعد از انقلاب مشروطه تاکنون برهه کودتای اسفند ۱۲۹۹ را بتوان با این دوره مقایسه کرد. جناح های سیاسی در اثر این وضعیت دچار تعارضات زیادی هستند و از نظر من تعارضات جناح محافظهکار تا حدی مشخص شده است که حتی به درخواستها برای برگزاری مناظره و تبادل نظر در فضای دانشگاهی هم اقدام نمیکنند و این نشان دهنده این است که اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند. گروه دیگر هم اپوزیسیون برانداز که در کشور حضور ندارند و یک پیادهنظام مجازی هم نزدیک به آنها شکل گرفته که اگر از این تعارضات آنها حرفی به میان بیاید، به گوینده حمله میکنند.
وی افزود: گروههای اصلاحطلب هم در این شرایط دچار تناقض ذاتی هستند که وقتی صحبت میکنند، ابتدا و انتهای حرف آنها چندان با هم همخوانی ندارد و در سخنان آنها تعارضات و تناقضات فراوان مشاهده میشود. بهطور مثال در خصوص انتخابات ریاست جمهوری وقتی که فصل انتخابات میرسد مباحث به گونهای مطرح میشود که گویی ریاستجمهوری اهمیت زیادی دارد و دوستان اصلاحطلب، مردم را به حضور در انتخابات تشویق میکنند و به مردم از اهمیتهای انتخابات میگویند اما به محض اینکه فرد مورد نظر رای را میگیرد و مستقر میشود، صحبتها به این صورت مطرح میشود که اصلاً رئیسجمهور هیچ قدرتی ندارد یا قدرت و اختیاراتی که دارد با مسئولیتها همخوانی ندارد.
زیدآبادی ادامه داد: مثلا به مردم بگوییم که ریاستجمهوری چه میزان از قدرت را در اختیار دارد و ما میخواهیم با حضور در انتخابات همین میزان را هم از دست ندهیم و به همان اندازه هم باید توقع داشته باشیم که این مساله کمی منطقیتر بوده و انتظارات را کمتر میکند. البته باز هم مردم باید هزینه فایده کنند که آیا بر همین اساس هم شرکت کنند یا خیر.
سید مصطفی تاجزاده در ادامه طی سخنانی با اشاره به یادداشت زیدآبادی درخصوص روی کار آمدن رئیسجمهور نظامی، گفت: ایشان در آن مقاله حکم داد که رئیس جمهور آینده باید نظامی باشد و به صورت آشکار دولت را برعهده بگیرد.
وی افزود: در ابتدا باید بگویم که من هنوز درخصوص انتخابات ۱۴۰۰ به جمعبندی نرسیدهام که رای خواهیم داد یا خیر و اینکه نامزد معرفی خواهیم کرد یا خیر. اگر انتخابات آینده مانند ۹۸ باشد که نتیجه نسبت به میزان مشارکت در اولویت قرار گیرد، بعید است که من کاندیدایی معرفی کنم یا رای بدهم اما اگر فضایی مانند ۷۶-۸۴ یا ۹۲ باشد و مشارکت بالا در انتخابات اصل قرار گیرد ما هم فرصت و زمینه حضور پیدا کنیم، فعالیت خواهیم داشت.
فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با اشاره به مبحث رئیسجمهور نظامی، ابراز داشت: ما به عنوان جریان اصلاحطلب وظیفه داریم که با مردم صحبت کنیم و فارغ از اینکه خودمان نامزد داشته باشیم یا نداشته باشیم، باید به مردم بگوییم که اگر در انتخابات آینده شرکت کردید به رئیسجمهور نظامی رای ندهید، یعنی اگر تنها دو کاندیدا از جناح مقابل باشد و یکی از آنها نظامی باشد باز هم به گزینه نظامی رای ندهید تا همچنان فرصت برای فعالیت باقی بماند.
وی ادامه داد: من برای اینکه مقاله آقای زیدآبادی را نقد کنم باید این مقدمه را بیان کنم که جمهوری اسلامی یک نظام هیبریدی و ترکیبی یعنی یک نظام نیمه بسته و نیمه باز یا نیمه انتخابی و نیمه انتصابی است. عوامل زیادی در این که هر لحظه و در هر دوره کدام یک از این نیمه ها دست بالا را پیدا کنند، نقش ایفا میکند. یعنی هر قدر که مردم فعالتر باشند، مشارکت داشته باشند و مطالبات خود را بروز دهند، کف مطالبات ملی بالا میرود و برعکس هراندازه که مردم منفعل باشند این مطالبات پایینتر میآید. البته شرایط منطقهای و بینالمللی هم در این مساله تاثیرگذار است. برای مثال اگر در همین انتخابات اخیر آمریکا ترامپ پیروز میشد شرایط به نفع گروههای انتصابی رقم میخورد لذا بیدلیل نبود که وقتی ترامپ شکست خورد واقعا عزا گرفتند چرا که میدانستند که پیروزی بایدن، کفه را به نفع تعامل، تنشزدایی، رفع تحریمها و گفتوگو سنگین میکند.
تاجزاده با اشاره به یادداشت زیدآبادی، گفت: ما هرگز به نقطه «صفر یا صد»ی که در این مقاله آمده نرسیدیم، بلکه هنوز رقابتها میتواند معنادار باشد و میتواند بیمعنی باشد و هر دو حالت هم برای دو یا سه انتخابات به صورت پیدرپی قابلیت ثمربخشی دارد به این دلیل که ساختار جمهوری اسلامی به گونهای است که حتی اگر اصلاح طلبان هم حذف شوند، در میان همان اصولگرایان هم رقابت شکل خواهد گرفت و گروهی با گروه دیگر رقایت خواهند کرد همانند سال ۸۹ که بعد از به حصر رفتن آقای موسوی، آقای کروبی و خانم رهنورد اختلافات در میان اصولگرایان پدیدار شد و این اختلافات به مجلس و جامعه هم کشیده شد.
زیدآبادی در ادامه در تبیین منظور خود از رئیس جمهور نظامی به گونههای مختلف حضور نظامیان در سیاست اشاره کرد و گفت: من برای رئیسجمهور نظامی، تعریف مشخص و روشنی را مدنظر دارم. به طور مثال یک فردی در گذشته نظامی بوده اما بعدا از آن فضا خارج شده است. با این تعریف بسیاری از کسانی که امروز فعال مدنی و سیاسی هستند هم سابقه نظامیگری دارند. یک عده دیگر هم هستند که از آن نهاد نظامی خارج شدند اما ارتباطات خود را حفظ کردهاند مانند قالیباف که ارتباطات خود با سپاه را حفظ کرده اما وارد فضای اجرایی شده و سال هاست که از آن فضای نظامی فاصله دارد.
وی افزود: یک بخش هم فرد یا افرادی هستند که در انتخابات کاندیدا شدهاند اما حمایت نهادهای نظامی را ندارند. برای مثال من شنیدم آقای دهقان که اخیرا اعلام کاندیداتوری کرده به پیشنهاد آقای آشنا وارد عرصه انتخابات شده است و از تیم دولت فعلی حمایت میشود. اما پیشنهاد من حضور فردی با حمایت نهادهای نظامی در جایگاه رئیسجمهور است که با توجه به قدرتی که در دست دارند، مسئولیت هم برعهده آنها باشد. در چنین شرایطی مردم از آنها نیز مطالبه خواهند کرد و مطالبات خود را با آنها مطرح میکنند.
زیدآبادی با بیان اینکه با حضور رئیسجمهور نظامی، فضا بسته نخواهد شد، گفت: برخلاف آقای تاجزاده من معتقدم که با حضور رئیسجمهور نظامی فضا خیلی هم بسته نخواهد شد. برای مثال علیرغم سختگیریها در این سالها حوزههایی مانند موسیقی و فیلم محدود نشد و یا در مساله حجاب موفق نشدند آنچه مدنظر داشتند را اجرا کنند. تصور نمیکنم رئیس جمهور نظامی بعد از روی کار آمدن بخواهد دوباره گشت ارشاد راهاندازی کند و با زنان برخورد کند یا اینکه فضای مجازی و اینترنت را بهطور کلی تعطیل کند.
وی ادامه داد: امروز رئیس جمهور مخاطب همه خواستهها و مطالبات مردم است. در واقع این طور نیست که با آمدن یک فرد نظامی قدرت جدیدی را به او بدهید. در واقع همین اختیارات و قدرت را تا پیش از این در اختیار داشته منتهی بدون مسئولیت و حالا مسئولیت را هم برعهده دارد و باید پاسخگوی مطالبات اقشار مختلف باشد. در شرایط کنونی اصلاً چنین محدودیتی امکانپذیر نیست و اصلاً جامعه موقعیت این چنین بسته شدن فضا را نمیدهد. در این شرایط با برعهده گرفتن مسئولیت، آنها خودشان باید تلاش کنند که مشکلات را حل کنند. حالا این حل شدن از طریق مذاکره با آمریکا خواهد بود یا خیر، مسئولیت این موضوع برعهده همان دولت خواهد بود.
تاجزاده در ادامه این مناظره با بیان اینکه افراد نظامی در انتخاباتهای مختلف همواره کاندیدا بودهاند، اظهار داشت:همواره در انتخاباتهای مختلفی که در جمهوری اسلامی برگزار شد افرادی بودند که با سابقه نظامیگری کاندیدا شدند. اما این نخستین بار در جمهوری اسلامی است که نظامیان میگویند ما باید کشور را اداره کنیم و در استدلال برای این موضوع با اشاره به پیشرفت و توانمندیهای نیروهای نظامی مطرح میکنند که اگر خودروسازی هم در اختیار ما باشد مشکلات آن برطرف خواهد شد. اینکه تصور میکنید اگر نظامیها دولت را در اختیار داشته باشند مسئولیت آن را هم برعهده خواهند گرفت اشتباه است، همین مجلس یازدهم که با شعارها و سروصدای زیاد تشکیل شد، هنوز طرح و ایده مناسبی ارائه نکردهاند.
وی افزود: ما معتقدیم که اگر دولت پنهان سنگاندازی نکند، دولت امکان کار و فعالیت دارد. ما در دولت خاتمی این کار را کردیم و مسئولیت آن را هم پذیرفتیم. در واقع تلاش میکنیم دولت پنهان را افشا کنیم و اجازه ندهیم که قدرت اجرایی کشور نیز به دست نظامیان بیافتد. حتی در دوره جنگ هم علیرغم اصرارهای محسن رضایی و دوستانش، امام(ره) اجازه نداد که دولت را در اختیار بگیرند، حالا در زمان صلح اداره کشور را به آنها بسپاریم؟ پس ما تلاش میکنیم و به مردم میگوییم که سرنوشت انقلاب اسلامی قرار نبود که اینگونه باشد. البته اگر واقعا یک فردی نظامی است، لباس نظامی را دربیاورد و بعد وارد عرصه انتخابات شود مشکلی وجود ندارد.
معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات گفت: اگر اداره کشور را به دست نظامیان بدهیم سرنوشتی همانند کره شمالی خواهیم داشت که اتفاقاً در صنعت موشک بسیار پیشرفته است و حتی توانایی حمل کلاهک هستهای دارد و هیچ کشوری هم جرات حمله به کره شمالی را ندارد اما در مساله اقتصاد فقیر و عقب مانده است.
زیدآبادی با بیان اینکه برخی راهکارها باید در کشور حتما محک زده شود، بیان داشت: اکنون برخی فکر میکنند که میتوانند مشکلات اقتصادی را از طریق رابطه با همسایگان، چین و روسیه برطرف کنند. این مساله باید حتما آزموده شود در واقع تا زمانی که اینها امتحان نشود هیچ مشکلی حل نخواهد شد. به عبارت دیگر درخصوص رئیس جمهور نظامی من معتقدم که شما یک قدرتی در کشور دارید که واقعا هم قدرتمند است به جای این که آن را به عقب برانید و نامرئی کنید به آن فضا بدهید تا مسئولیت هم متوجه خودش باشد. شما به جای اینکار به سمت این میروید که جامعه را درگیر کنید و مطالبات را بالا ببرید، برخی از مطالباتی که در جامعه به وجود آمده است را هیچ دولتی در هیچ جای دنیا نمیتواند عملی کند.
وی ادامه داد: اینکه من میگویم گزینه نظامی هم در صورت حضور در جایگاه مسئولیت به سمت مطالبات جامعه خواهد رفت، یک تئوری فرضی نیست. به طور مثال احمدینژاد در زمان خود خواستار ورود زنان به ورزشگاه شد یا همان احمدینژاد بود که برای فروش اورانیوم به ترکیه به توافق رسیده بود. پس اگر یک فرد نظامی هم بیاید نمیتواند جامعه را ببندد. از سوی دیگر اگر هم موفق شد که مشکلات را برطرف کند بسیارعالی و اگر نتوانست خودش مسئول است که برای این مساله راهکار بیاندیشد و نیروهای تندرو و پایگاه اجتماعی خود را اقناع کند. این در حالی است که با تدوام دوگانه سازی فعلی مشکلات ما هم تدوام خواهد داشت و ما با انباشت مطالبات و مشکلات مواجه خواهیم بود.
تاجزاده در پاسخ به سخنان زیدآبادی گفت: اینگونه نیست که هرکسی که بیاید و بخواهد مذاکره کند، موفق هم باشد. شما الان به آقای جلیلی ماموریت مذاکره و یک سال هم زمان بدهید او نمیتواند به نتیجه برسد. پرونده ایران در سال ۸۵ به شورای امنیت رفت آن هم در شرایطی که حاکمیت یکدست و یکپارچه بود اما دولت وقت فهم درستی از مناسبات بینالمللی نداشت. نکته دیگر این است که اگر بخواهند بار دیگر ساختار را یکدست کنند لزومی ندارد ما خوش آمد بگوییم و اینطور مطرح کنیم که خوب است که بیایند و بعد از مدتی اصلاح میشوند و مشکلات حل میشود بلکه ما وظیفه داریم هشدار بدهیم چرا که تاریخ و آیندگان از ما سوال خواهند کرد که شما در این صحنه چه میکردید؟ برای مثال در سال ۸۴ مهندس سحابی در حالی که سابقه خوبی از برخورد آقای هاشمی با خود نداشتند اما در مقابل احمدینژاد از آقای هاشمی حمایت کردند و گفتند که ما در مقابل تاریخ مسئول هستیم.
وی افزود: اشتباه دیگر این است که ما تصور کنیم اگر نظامیها بیایند مسئولیت خواهند پذیرفت، در حالی که این افراد حتی اگر یک فرد نظامی هم انتخاب شود، مسئولیت نمیپذیرند و چنانچه آن فرد موفق نباشد بازهم خواهند گفت که انتخاب مردم بوده است.
معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات در ادامه با اشاره به خواست مردم و مطالبه مردم که مذاکره با عرصه بینالملل است، اظهار داشت: تندروها در ۴ سال گذشته همواره برجام را خیانت نامیدند اما در انتخابات ۱۴۰۰ حتی یک نامزد از جریان مقابل از برجام بد نخواهد گفت چرا که میدانند، خواست ملت چیست.
زیدآبادی در بخش پایانی سخنان خود با انتقاد از عملکرد دولت خاتمی و با اشاره به سخنان تاجزاده، گفت: ظاهرا آقای تاجزاده میخواهد تاریخ را از نو بنویسد. در دولت آقای خاتمی، اطلاعات موازی تشکیل شد و ایشان توان مقابله نداشت. یا همین آقای روحانی در عمل به وعدههای خود چقدر موفق بوده است؟ آیا بدعهدی کرد یا میخواهد ولی امکان انجام ندارد؟ اینکه میگویید با آمدن یک رئیس جمهور و یکپارچه شدن حاکمیت با رسانهها و احزاب برخورد شده و فضا بسته خواهد شد، واقعیت ندارد. در چهار سال اول احمدی نژاد جز یکی دو برخورد، برخورد زیادی با منتقدان یا چهرههای سیاسی صورت نگرفت. در دوره اول کدام حزب منحل شد؟ اینگونه نیست که بگویید زمان آقای خاتمی همه چی آزاد بود و زمان احمدینژاد بسته شد، چنان فضای بستهای هم وجود نداشت.
وی ادامه داد: در مجموع من موافق حضور نظامیان هستم چراکه پاستور جایی است که شعارها را محک میزند و نقطه ضعفها را برملا میکند. اینگونه نیست که پاسخگو نباشند. همین الان مجلس یازدهم را ببینید که وقتی به حوزه های انتخابیه میروند با حجم عظیم سوالها و مطالبات مردم مواجه میشوند. شما میبینید که یک نماینده مجلس اعتصاب غذا میکند به این دلیل است که باید پاسخگوی مردم باشند. برای هر حرف الکی که بیان میکنند باید پاسخگو باشند. همان احمدینژاد مگر توانست مسئولیت نپذیرد و پاسخگو نباشد؟ اتفاقا در همین بحث پاسخگویی باقی ماند و با بخش های مختلف حاکمیت یا اصولگرایان درگیر شد که نتیجه آن دو شقه شدن اصولگرایان و پدیدآمدن برخی گروههای درونی بود.
تاجزاده نیز در پایان سخنان خود در واکنش به صحبت های زیدآبادی، بیان داشت: در دولت خاتمی مردم با مطبوعات آزاد آشنا شدند، دوره اصلاحات بهار احزاب و NGOها بود و فعالیت های مدنی رونق فراوانی گرفت. از سوی دیگر عملکرد خاتمی را در حوزه اقتصادی با دولت بعد از او مقایسه کنید. برای مثال در بحث قیمت ارز تنها دولتی بود که ارز را دو نرخی تحویل گرفت و ۸ سال بعد آن را تک نرخی تحویل داد آن هم در حالیکه تنها دولتی که دلار کمتر از ۲ برابر در طول آن رشد کرده دولت خاتمی بود. این موارد در شرایطی است که احمدینژاد ۴ برابر دولت خاتمی درآمد ارزی داشته است. یا درخصوص تورم به طور متوسط ۱۵ درصد بود و حقوقها هم همین اندازه افزایش داشت اما در مجلس هفتم با بازیهای تبلیغاتی گفتند که چرا بنزین باید گران شود و تثبیت قیمتها را به راه انداختند اما بعد با آمدن احمدینژاد بنزین هم گران شد و از ۸۰ تومن به ۴۰۰ و ۷۰۰ تومان رسید و دونرخی هم شد.
وی با اشاره به دستاوردهای دولت خاتمی در حوزه دیپلماسی گفت: در ابتدای دولت خاتمی سفرای کشورهای اروپایی کشور را ترک کرده بودند اما خاتمی در حالی دولت را تحویل داد که ما با هیچ کشوری در تعارض نبودیم اما احمدینژاد دولت را در حالی به روحانی تحویل داد که ایران توسط سازمان ملل تحریم شده بود. اینکه شما میگویید احمدینژاد مسئولیت پذیر بوده و پاسخگو بسیار عجیب است. به این دلیل که همین چند وقت قبل در یک مصاحبهای از او پرسیدند که شما در دوران خود اشتباهی داشتهاید؟ و گفت نه! این یعنی یک اعتماد به نفس آمیخته با توهم که حتی بعد از ۷ سال هم همچنان معتقد است در طول ۸ سال مدیریت در کشور هیچ اشتباهی نداشته است. درخصوص مذاکره هم که میفرمایید اگر جناح مقابل هم بیاید مذاکره خواهد کرد، دولت احمدینژاد برای مذاکره با آمریکا رفت اما به نتیجه نرسید در حالیکه ظریف توانست به نتیجه برسد و جامعه ما تفاوت این دو گروه را به خوبی میفهمند. مردم میدانند که ظریف چه تفاوت هایی با فردی مانند متکی که وزیر خارجه احمدینژاد بود، دارد.
تاج زاده در پایان گفت: در مجموع به جای اینکه از رئیسجمهور نظامی دفاع کنیم، به عنوان نیرویی که خواستار تحول و اصلاح هستیم از مشارکت پرشور در انتخابات و یک انتخابات آزاد دفاع کنیم، در آن شرایط اگر در یک مشارکت بالا مردم، فرد نظامی را انتخاب کنند ما اگرچه مخالفیم اما میپذیریم چون نظر اکثریت مردم است.