یان باسین و جاستین فلورانس، موسسان اندیشکده "از دموکراسی محافظت کنید" و مشاوران دولت سابق باراک اوباما در لس آنجلس تایمز نوشتند:
بازگشت ترامپیسم به کاخ سفید مشابه با موج دوم شیوع کووید ۱۹ است که از اولی بدتر بود. ترامپ دوم شاهد باز شدن آمریکا به حاکمیت فرد مستبد و مستعد بودن بیشتر آن برای چنین حاکمیتی خواهد بود.
برای اجتناب از این مساله، باید با ویروس سیاسی که به ما ترامپ را داد مقابله شود. این ویروس دارای دو نسخه است؛ جهانی و کشوری.
نسخه جهانی یک موج استبداد است. در ۱۵ سال گذشته در سراسر جهان دموکراسی در تهدید به سر برده و مستبدها جای دولتهای دموکراتیک را در کشورهایی همچون ترکیه، مجارستان و لهستان گرفتهاند. در سراسر جهان، شهروندان کمتر به دموکراسی متعهد شده و بیشتر پذیرای آلترناتیوها و جایگزینها شدهاند. این رفتارها توسط فاکتورهایی که از مرزها فراتر میروند و شامل جهانی سازی، مهاجرت و تکنولوژیهای اطلاعاتی جدید میشوند، رانده میشوند.
آمریکا مصون نبوده است. سی سال پیش از هر ۱۶ آمریکایی یک نفر پذیرای ایده حاکمیت نظامی بود که این میزان در دوره پیش از ریاست جمهوری ترامپ به یک نفر از هر شش نفر جهش یافت. هر چند که احتمالا میتوان این تغییر را به فاکتورهای جهانی نسبت داد، این ویروس سیاسی همچنین حامل یک نسخه صرفا آمریکایی است.
این کشور به لحاظ سیاسی قطبیتر شده در حالی که لیبرالها و محافظهکارها در مناطق جغرافیایی متفاوت تفکیک شده و رسانههای متفاوت را مصرف میکنند. گروههای سابقا مسلطی که احساس از دست دادن جایگاه خود در یک کشوری متنوعتر از هر زمان را دارند، حزب جمهوریخواه را تصاحب کرده و آن را تبدیل به ابزار باقی ماندن در قدرت به هر قیمتی کردهاند. این حزب نیز به نوبه خود از ساختارهای منحصر به فرد دموکراسی آمریکا همچون کالج الکترال و سنا استفاده کرده تا قدرتهای دولتی نامتناسب با حمایتی که این حزب در میان رای دهندگان دارد، به دست بیاورد. به عنوان مثال جمهوریخواهان در هفت تا از هشت انتخابات ریاست جمهوری در بخش آرای مردمی باختهاند اما بر دادگاه عالی مسلطند.
در نتیجه ترکیب نسخه کشوری و جهانی، ترامپ توانست راهی طولانی را در جهت اجرای دستورکار مستبد مدرن که عموما شامل شش چیز است طی کند:
اشاعه اطلاعات غلط: ترامپ این کار را از همان روز اول با تلاشهای محقر برای دستکاری تصاویر مراسم آغاز ریاست جمهوریاش به جهت بزرگتر نشان دادن جمعیت حاضر در این مراسم شروع کرده و این رویه را تا به امروز به موجب ادعاهای غلط مربوط به پیروزیاش در انتخابات ادامه داده است.
سیاسی کردن نهادهای مستقل: ترامپ به دنبال انجام این کار با وزارت دادگستری، جامعه اطلاعاتی، مراکز پیشگیری و کنترل بیماری و حتی سازمان پست آمریکا بوده است.
مشروعیت زدایی از مردم آسیب پذیر: ترامپ با این ادعا که میلیونهای رایرنگینپوستان غیرقانونی بوده ادعای غلط کسب آرای مردمی در سال ۲۰۱۶ را مطرح کرد و با اتخاذ سیاستهای ضد مهاجرنی که خانوادهها را در مرز آمریکا و مکزیک از هم جدا میکرد، به مشروعیت زدایی از خانوادههای آسیب پذیر ادامه داد.
وسیع تر ساختن قدرت اجرایی: ترامپ چنین رویهای را در اشکال مختلف از جمله با اعلام وضعیت اضطراری دروغین با هدف اختصاص بودجه رد شده از سوی کنگره به ساخت دیوار در مرز و ادعای این که "من حق انجام هر کاری را دارم" و این "قدرت تمام و کمال است" انجام داد.
سرکوب مخالفان: ترامپ چنین کاری را با استفاده از اختیارات تنظیمی برای تلافی جویی علیه منتقدان در رسانهها، تحریک به خشونت برای ساکت کردن مخالفان و حتی تلاش برای ممنوع کردن چاپ کتابها انجام داد.
فاسد ساختن انتخابات: ترامپ از بابت تلاش برای اعمال فشار بر اوکراین با هدف به فساد کشاندن انتخابات ۲۰۲۰ استیضاح شد و تا به امروز ادعاهای بی اساس او مبنی بر وقوع تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ دارد اعتماد عمومی به نظام انتخاباتی ما را تضعیف میکند.
ما خیلی به تصاحب کامل کشور توسط استبداد نزدیک شدیم. حتی در غیاب ترامپ سموم ضددموکراتیک در بدنه سیاسی ما باقی خواهند ماند. برای تصفیه آنها باید سواستفادههای دوران ترامپ نه به عنوان کیفر بلکه به جهت بازداشتن از تکرارشان، رفع شوند.
دولت آمریکا به کشورهای دیگری که از حکومتهای استبدادی خارج میشوند توصیه میکند که فرآیند "عدالت انتقالی" را برای بازگشت به وضعیت سالمتر در پیش بگیرند. ما باید خودمان به توصیه خودمان گوش کنیم. معنی آن ایجاد تحقیقات مستقل با هدف پاسخگویی در قبال سواستفادههای رخ داده، پیگرد موارد نقض قوانین و بازیابی هنجارهای اخلاقی و حرفهای از طریق اقدامات بخشهای دولتی و خصوصی است.