کانالهایی که گردانندگان آنها خود را کارشناس بازار سهام معرفی میکنند؛ اما با دادن آدرس غلط به سهامداران تازهوارد سعی در انحراف معاملات به مقاصد منتخب خود دارند. این نسخه انحرافی در حالی پیچیده میشود که بهبود عوامل بنیادی، انتظار برای غلبه تحلیل بر هیجان در معاملات سهام را افزایش داده است؛ اما پارازیتهای ارسالی از سوی کارشناسنماها میتواند در مجموع به تهدیدی برای معاملهگران سهام تبدیل شود. در این میان بررسیها موید آن است که بهرغم سرازیر شدن پول حقیقی به گردونه معاملات سهام، این بازار همچنان نیازمند نگاهی ژرفتر نسبت به تحولات پیشرو است و همین امر سبب میشود تا تحلیل آن بهخصوص در بعد رفتاری و همچنین مواجهه بورساولیها با تحلیلگران حرفهای از اهمیت بسیاری برخوردار باشد.
بورس و فرابورس یک روز دیگر را هم سبزپوش به پایان رساندند و در حالی فاصله خود را با قیمتهای ثبتشده در ماههای نخست سال کمتر کردند که همچنان سو تعبیر و نقص تحلیل از شرایط موجود در کنار سادهانگاری وضعیت جاری میتواند به سرمایهگذاران خرد آسیب بزند. بررسیهای «دنیایاقتصاد» موید آن است که بهرغم سرازیر شدن پول حقیقی به بازار سهام، این بازار همچنان نیازمند دیدگاهی ژرفتر نسبت به تحولات پیشرو است و همین امر سبب میشود تا تحلیل آن بهخصوص در بعد رفتاری و همچنین مواجهه مردم عادی با تحلیلگران حرفهای از اهمیت بسیاری برخوردار باشد. روز گذشته رشد ۶/ ۲درصدی شاخصکل بورس تهران در حالی به ثبت رسید که حالا پس از یک دوره افت نفسگیر و بازگشت تعادل به نمادهای کوچک بازار و پتانسیل آنها برای تغییرات سریع قیمت، نسخههای غلط کارشناسنماها برای سهامداران میتواند راه را برای محکمشدن جای پای تحلیل و عقلانیت در بازار سهام ببندد.
رونق بازار سهام همچنان تداوم دارد. روز گذشته دومین هفته از دور تازه صعود قیمتها در بورس و فرابورس در حالی تداوم یافت که در این روز وجود تقاضای سنگین در بسیاری از نمادهای بازار سرمایه به رشد ۶/ ۲درصدی میانگین وزنی قیمتها در بورس تهران منجر شد و توانست شاخص کل این بازار را به سطح یکمیلیون و ۴۲۷هزار واحد برساند. رشد روز یکشنبه در حالی روی داد که طی ماههای اخیر و همزمان با کاهش تقریبا دستهجمعی قیمتها در بازار یادشده بسیاری از نمادهای کوچک حاضر در این بازار برخلاف نمادهای شاخصساز در روزهای مثبت شدن دماسنج اصلی بازار سرمایه همچنان در صف فروشهای سنگین میماندند و همین مساله راه را برای چرخش آزادانه سرمایه در میان صنایع مختلف تا حدودی محدود میکرد.
این مساله نهتنها آزادی عمل سرمایهگذاران را با مانع روبهرو میکرد بلکه سبب میشد تا خشک شدن تقاضا در مقابل فروشهای سنگین شرح داده شده به عاملی منفی برای آشتی سرمایهگذاران خرد با بازار سهام بدل شود. در حالحاضر این مانع از سر راه برداشته شده است و رشد قیمت سهام و کفه سنگین تقاضا نهتنها در نمادهای شاخصساز بلکه در نمادهای کوچکی مشاهده میشود که تا چندی قبل سقوط آزاد قیمتها در آنها خود به مانعی روانی برای افزایش تقاضا بدل شده بود.
بر این اساس معاملات روز گذشته در حالی به پایان رسید که در کنار رشد ۳۶ هزار و ۴۲۶ واحدی شاخصکل بورس تهران شاخصکل هموزن نیز به میزان ۳۲/ ۲درصد افزایش یافت. این نماگر که به دلیل در نظر نگرفتن وزن هریک از سهمهای موردمعامله دماسنج بهتری برای نشان دادن وضعیت معاملات در نمادهای کوچک برخوردار است، برخلاف آنچه که پیشتر گفته شد روزهای اخیر پا به پای دماسنج اصلی بازار سهام رشد میکند و سطوح از دست رفته را یکی پس از دیگری پس میگیرد.
افتادن از بام سادهانگاری
همانطور که در گزارشهای پیشین نیز به آن اشاره کردیم رشد یاد شده که در روز گذشته با شدت بیشتری تداوم یافته از عوامل متعددی نشات میگیرد که شاید بتوان از مهمترین دلایل آن به روند صعودی قیمتها در بازارهای جهانی و لزوم یک صعود پس از یک ریزش ۹۰۰ هزار واحدی اشاره کرد. این عوامل در کنار متغیرهای دیگری نظیر خوشبینی به آینده سیاسی کشور و همچنین تعطیلی بسیاری از بازارها سبب شده تا در روزهای رخوت کرونایی بازارهایی نظیر مسکن، طلا و ارز شرایط برای رشد قیمتها در بازار سهام فراهم شود.
نسخه نادرست «کارشناسنما»ها
این روند صعودی نوپا در دو هفته اخیر تبعاتی نیز داشته که بعضا عجیب بهنظر میآیند. نخست اینکه در هفتههای گذشته بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه در مصاحبههای خود عواملی را برای توجیه صعود قیمتها مطرح کردند که مبنای منطقی چندانی نداشت. برای مثال بارها شاهد بودیم که قیمتهای فعلی سهام با رخدادهایی مانند افزایش ارزش معاملات، ورود پول حقیقی و نقطه اوج آنها مقایسه و همین امر دلیلی برای ارزندگی آنها تلقی میشد. با توجه به آنکه در بازارهای مالی ارزندگی قیمت بر اساس مولفههای عددی نظیر جریان نقدی و آتی شرکتها جایگزینی داراییهای آنها محاسبه میشود مشخص نیست که چرا عدهای با مبنا قرار دادن یک رویداد با ویژگیهای هیجانی سعی بر یکدست نشان دادن سهام موجود در بازار داشتند. البته این امر قابلانکار نیست که در بازار سهام همواره نمادهایی وجود دارند که نهتنها ارزنده هستند بلکه ممکن است دارای پتانسیلهای بالایی برای سرمایهگذاری نیز باشند با این حال هیچگاه نباید با یکدست فرض کردن بازار سهام به مانند بازارهایی نظیر طلا و ارز، تحلیل ارزش آنها را منوط به وجود عوامل سادهای نظیر عوامل یادشده کرد.
این عوامل اگرچه ممکن است در یک روند صعودی منجر به تحکیم مسیر پیشروی قیمتها شوند، با این حال هیچگاه در هیچجای جهان بهعنوان دلیل رشد قیمتها تلقی نمیشوند. در بازارهایی نظیر سهام که هر دارایی خصوصیات خود را دارد و برای تحلیل شدن نیازمند در نظر گرفتن عوامل جداگانهای است بهنظر میرسد که برای دادن تصویری واضح به مردم عادی از بازار سرمایه نیازمند انجام مصاحبههایی دقیقتر با اطلاعاتی جزئیتر هستیم تا از این رهگذر شرایط لازم برای درک بهتر تفاوتهای بازار سهام با بازارهای سنتی فراهم شود.
برای مثال یکی از موضوعاتی که بارها در مصاحبههای انجامگرفته طی روزهای اخیر به آن اشاره شده این است که شروع رشد بازار و تداوم آن طی چند روز پیاپی یکی از دلایلی است که میتوان آن را بهعنوان گواهی برای آغاز روند صعودی در نظر گرفت.
این مساله اگرچه میتواند شروع دور تازهای از رشد قیمتها را نوید بدهد، با این حال خود مسالهای است که باید در کنار عوامل دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد. البته این نوشتار به دنبال بدبین کردن فعالان بازار سهام یا ارائه تصویر منفی از آنچه که این روزها میگذرد نیست، بلکه صرفا توضیحی است از آنچه که میتواند فعالان خرد بازار سهام را در روزهای پیشرو با دیدی بازتر به منظور رصد بازار هدایت کند.
نکتهای که در اینجا حائزاهمیت است دعوت سرمایهگذاران به حضور در نمادهایی است که بیشترین ارزش خرید را طی روزهای گذشته داشتهاند. با توجه به آنکه ورود سرمایه به نماد یا نمادهایی خاص خود به تنهایی نمیتواند بهعنوان دلیلی برای ارزندگی سهام در نظر گرفته شود، انتظار میرود که برخی از کارشناسان بازار سرمایه به جای آنکه در جهت دادن آدرس غلط به سرمایهگذاران رفتار کنند حداقل در خلال صحبتهای خود بین مفهوم ارزندگی و پر طرفدار بودن تمایز قائل شوند.
بررسیهای «دنیای اقتصاد» از آمار معاملات انجام شده از ۲۱ آبان ماه تا پایان روز گذشته نشان میدهد که در صدر فهرست صنایع با بیشترین میزان معامله، دو گروه بانکی و خودرویی قرار دارند. این نمادها اگرچه از گذشته دور مورد توجه بسیاری از فعالان بازار سرمایه بودهاند، با این حال کمتر زمانی وجود داشته که تحلیلگران نمادهای یاد شده را ارزنده تلقی کنند و برای سرمایهگذاری (مطابق با اصول ارزشگذاری) رغبت چندانی به آنها نشان دهند. همین امر نشان میدهد که اهمیت به مسوولیت اجتماعی در تبیین بازار سهام برای افراد عادی امری است که باید بیشتر مورد توجه برخی تحلیلگران قرار گیرد.
یک قدم تا فاز جدید؟
همانطور که میدانیم و در بسیاری از تحلیلها و گزارشها به آن اشاره میشود نوسان جزئی لاینفک از ذات بازارهای مالی است که میتواند هراز چند گاهی بنا بر تغییر عوامل بنیادی موثر بر آن روی دهد. همین امر سبب میشود تا نتوان صرفا پس از یک افت ۴۲ درصدی که از سقف حدودی ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحدی روی داده است، افزایش نزدیک به ۱۸ درصدی شاخص کل بورس را به منزله عاملی قطعی برای افزایش قیمتها در بازار سهام در نظر گرفت. در این میان ذکر این نکته نیز ضروری است که فراتر رفتن رشد بازار از ۲۰ درصد میتواند آن را در عمل وارد فاز صعودی کند. بررسیهای «دنیای اقتصاد» حکایت از آن دارد که در حال حاضر بازار سرمایه برای ورود به فاز صعودی جدید فاصله ۹/ ۱ درصدی دارد؛ این مساله اگر چه سبب ایمن شدن روند مثبت فعلی از گزند ریزشهای احتمالی نمیشود اما با این حال میتوان آن را برای سنجیدن احتمال روند آتی بازار به فال نیک گرفت.
اما از تمامی این مسائل که بگذریم در روزهای اخیر گفتههایی نیز درخصوص مصنوعی بودن این رشد مطرح شده که بررسی آنها حکایت از نادقیق بودن ادعاهای مطرح شده دارد. در حالی که در تامین مالی هزینههای کمکمعیشتی مورد نظر نمایندگان مجلس،مقرر شده تا ۳۰ هزار میلیارد تومان ارائه کمکها از محل فروش داراییهای دولت تامین شود، برخی بر این باورند که افزایش بار مالی این طرح بر دوش دولت سبب خواهد شد تا فروش داراییهای دولت در بازار سرمایه نیازمند داغ کردن تنور بورس برای کشاندن دوباره مردم به این بازار باشد. این در حالی است که طی هفتههای اخیر آنچه که بر سنگینی کفه تقاضا در بورس و فرابورس افزوده نه تقاضای شرکتهای فعال در بازار سرمایه و اشخاص حقوقی بلکه تمایل اشخاص حقیقی فعال در این بازار به خرید سهام بوده است. بنابراین اگر قرار باشد رشد اخیر را بازارگرمی دولت برای کشاندن مردم و جذب سرمایههای سرگردان به بازار سرمایه در نظر بگیریم باید رفتار این تقاضا را در افزایش خریدهای حقوقی دنبال کنیم که طی هفتههای اخیر در کلیت بازار سهام مشاهده نشده است.
دست پر تقاضا
بررسی عملکرد بازار سرمایه در هفتههای اخیر حکایت از آن دارد که بیشتر صنایع بورسی به سبب افزایش تقاضای خرید از سوی اشخاص حقیقی رشد قیمت داشتهاند. از میان این گروههای صنعتی که بیشترین بهره را از ورود پول حقیقی برده گروه فرآوردههای نفتی است که پالایشگاهیها را در خود جای داده و پس از آن گروههایی مانند چند رشتههای صنعتی، محصولات شیمیایی، خودرو، ساخت قطعات و فلزات اساسی قرار دارند.
روز گذشته از مجموع ۳۴۶ نماد معامله شده در بورس تهران قیمت پایانی ۲۸۴ نماد معادل ۸۲ درصد از کل سهام موجود عملکرد خود را با قیمت پایانی مثبت به اتمام رساندند و ۴۴ نماد دیگر معادل ۱۳ درصد در محدوده منفی قیمت پایانی به انتظار شروع معاملات فردا نشستهاند.
همچنین از کل نمادهای یادشده ۲۰۵ نماد معادل ۵۹ درصد صف خریدی به ارزش ۱۹۵۰ میلیارد تومان داشتند و ارزش صفهای فروش نیز در ۲۱ نماد از ۱۴۶ میلیارد تومان فراتر نرفت. ارزش معاملات خرد در این بازار نیز به ۱۵ هزار و ۱۶ میلیارد تومان رسید که اگر این رقم را در کنار ارزش معاملات خرد فرابورس بگذاریم از ۲۰ هزار میلیارد تومان در کل بازار سرمایه فراتر میرود.
گفتنی است فرابورس نیز هر روز عملکردی مشابه با بورس تهران را به ثبت رساند و از مجموع ۱۳۲ نماد معامله شده در این بازار پذیرای ۱۱۱ نماد با قیمت پایانی مثبت بود. در این روز ارزش صف خرید در ۸۲ نماد به حدود ۹۸۰ میلیارد تومان رسید و در مقابل تنها ۸ نماد صف فروش ۴۱۶ میلیارد تومانی داشتند. در این روز خالص تغییر مالکیت از سرمایهگذاران حقوقی به حقیقی در بورس تهران ۷۱۱ میلیارد تومان و در فرابورس ۱۸۱ میلیارد تومان بود.