کد خبر: ۶۸۴۶۰۸
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۹

زنان با همسران معتاد خود چه کنند؟ تاب بیاورند، یا جرات به خرج دهند؟

کارشناس روانشناسی خانواده گفت: اعتیاد یک تهدید اساسی علیه سلامت جسم و روان فرد است که با افزایش جرات‌مندی، تاب‌آوری و خودکنترلی فرد قابل پیشگیری و کنترل است.
زنان با همسران معتاد خود چه کنند؟ تاب بیاورند، یا جرات به خرج دهند؟
آفتاب‌‌نیوز :

طاهره ایمانی در گفت‌وگو با ایسنا بیان کرد: وابستگی به موادمخدر یکی از مهم‌ترین مشکلات زندگی بشر به حساب می‌آید و به عنوان دومین اختلال شایع روانی از آن یاد می شود، اختلالات اعتیادی و وابستگی به مواد، منجر به مشکلات جسمانی و روانی قابل توجهی شده و مشکلات زیادی را برای فرد و جامعه ایجاد می کند.

وی افزود: سوء مصرف و اعتیاد به مواد تغییر دهنده خلق و رفتار، یکی از بارزترین آسیب‌های روانی و اجتماعی است که به راحتی می‌تواند بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور را سست کند، از این رو امروزه اعتیاد یک مشکل اساسی علیه سلامتی و بهداشت عمومی در سرتاسر جهان محسوب می‌شود و به ندرت میتوان کشوری را پیدا کرد که با مشکل سوءمصرف مواد تغییر دهنده خلق‌وخو و رفتار درگیر نباشد، به همین دلیل پژوهش‌های زیادی بر روی علل شروع و راهبردهای پیشگیری و درمان اعتیاد بر روی خانواده‌های درگیر اعتیاد انجام گرفته‌است.

ایمانی با اشاره به اعتیاد که علت ۸۱ درصدی طلاق در ایران است، خاطرنشان کرد: اعتیاد سرپرست خانواده بر اطرافیان تأثیرات منفی برجای میگذارد و در این میان شاید بیش از همه همسر و فرزندان فرد معتاد آسیب پذیرند، بررسی‌ها نشان می‌دهد که همسران افراد مصرف‌کننده مواد، بیشتر در معرض ابتلای به اختلال‌های روانی هستند.

وی افزود: این عوامل با کیفیت زندگی آنان در ارتباط بوده و می‌تواند موجب اختلال در امور زندگی آنها شود، در صورت مزمن شدن این اختلالات مشکلات اجتماعی، شخصی، اقتصادی و روانی بیشماری برای فرد به وجود آمده و می‌تواند باعث ایجاد مشکلات جنسی و نیز افت عملکرد در فرد شود و کیفیت زندگی فرد را دچار اختلال جدی نماید.
ایمانی با بیان اینکه کیفیت زندگی یک مفهوم چندبعدی است تصریح کرد: عوامل مهم و متعددی نظیر وضعیت جسمی، روانی، عقیده فردی و ارتباطات اجتماعی بر آن تأثیر دارد. کیفیت زندگی، دامنه‌های گسترده‌ای از نیازهای عینی هر انسانی است که مرتبط با درک شخصی وی از احساس خوب‌بودن به دست می‌آید.

وی ادامه داد: کیفیت مطلوب زندگی به معنای فقدان بیماری نیست، بلکه به معنای احساس خوب‌بودن در زمینه های متعدد روانی، اجتماعی، عملکردی و روحی است و با توجه به این که کیفیت زندگی بحثی کمی نیست و می‌تواند برای افراد گوناگون تعاریف و تعابیر مختلفی داشته‌باشد، سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را مفهومی چند بعدی می‌داند و آن را درک هر فرد از زندگی، ارزش‌ها، اهداف، استانداردها و علایٔق فردی تعریف کرده است.

ایمانی خاطرنشان کرد: احساس امنیت، تعارض‌های هیجانی، عقاید شخصی، اهداف و میزان تحمل ناکامی‌ها همگی در تعیین نوع درک فرد از خود احساس خوب‌بودن یا احساس ناخوشی تأثیر دارند. یکی از مداخلات روانشناختی که می‌تواند باعث بهبود کیفیت زندگی افراد شود تاب‌آوری است.

وی تاب‌آوری را فرایند یا توانایی انطباق دادن خود با چالش‌ها و تهدیدات و غلبه بر آنها برشمرد و اظهار کرد: افراد و گروه‌های تاب‌آور، مجهز به مجموعه‌هایی از ویژگی‌های مشترک هستند که آنها را برای غلبه بر دگرگونی‌ها و فراز و نشیب های زندگی آماده می‌کند. با چنین دیدگاهی افرادی که تاب آوری بالایی دارند، موقعیت تنش را بررسی و سپس با اتخاذ راه حل‌های منطقی، آن موقعیت‌ها را در مسیری که خود می‌خواهند هدایت می‌کنند.

ایمانی افزود: این افراد در چنین شرایطی احساس خشنودی، خودباوری و اعتماد به نفس می‌کنند، ازین رو نتایج مطالعات نشان می‌دهد افزایش تاب‌آوری موجب بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی، کاهش دهندە درد و استرس و کاهش مشکلات هیجانی، افزایش سطح سلامت روانی و رضایت‌مندی از زندگی را در پی دارد.

این نویسنده با اشاره به پژوهش‌های اخیر در مورد تاب آوری گفت: این پژوهش‌ها عوامل مختلفی را نشان می‌دهد که از افراد در مقابل تأثیرات منفی موقعیت‌های زندگی محافظت می‌کند. اخیراً تاب‌آوری به عنوان یک مفهوم مهم در روانشناسی سلامت پدیدار شده و پژوهشگران به بیان و شفاف‌سازی اینکه چگونه افراد به صورت مطلوب به اتفاقات و شرایط دشوار پاسخ می‌دهند، میپردازند.

ایمانی خاطرنشان کرد: افراد می‌توانند تحت آموزش قرار گیرند تا ظرفیت تاب‌آوری خود را با آموختن برخی مهارت‌ها افزایش دهند و با واکنش مناسب در برابر استرس، رویدادهای ناخوشایند و دشواری‌ها را تغییر دهند و بر مشکلات منفی محیط غلبه کنند.

این روان‌شناس حوزه خانواده با بیان اینکه دلایل مختلفی برای گرایش به انواع مواد مخدر وجود دارد، اظهار کرد: برخی افراد برای پذیرفته‌شدن در جامعه به سمت مواد می‌روند و برخی دیگر سعی می‌کنند خود را رشد یافته‌تر و بزرگ‌تر جلوه دهند و برخی برای تسکین خود به مواد مخدر پناه می‌برند.

ایمانی افزود: رفتار جرات‌مندانه، تاب‌آوری و خودکنترلی رابطه نزدیکی با مصرف مواد در هر دو جنس مرد و زن می‌تواند داشته‌باشد، لذا توجه به مهارت ابراز وجود به دلیل اهمیت آن در موقعیتهای اجتماعی، به ویژه در تعامل‌های بین فردی است. همچنین گستردگی رفتارهای غیرقاطعانه در افرادی که تحت تأثیر موقعیت‌های پر خطر هستند همانند گروههایی از دوستان که مواد مخدر و یا رفتارهای جنسی پرخطر را پیشنهاد می‌کنند مطرح است.

وی کمبود مهارتهای اجتماعی را باعث بروز اختلال‌های رفتاری مانند رفتارهای ضداجتماعی و اختلال‌های روانی در آینده برشمرد و گفت: افرادی که از میزان ابراز وجود پایین‌تری برخوردارند هنگام مواجه با درخواست‌های نامعقول دیگران از قبیل امتحان کردن مواد مخدر بیشتر در حالت منفعل قرار می‌گیرند و برخلاف میل خود به این درخواست‌ها پاسخ مثبت می‌دهند. این افراد از عزت نفس و خودپنداری ضعیف‌تری برخوردارند و به واسطه همین خودپنداری ضعیف توانایی رد درخواست‌های نامعقول دیگران همچون مصرف مواد را ندارند.

ایمانی خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه اعتیاد مشکلات زیادی را به وجود می‌آورد، لذا شناسایی عواملی که احتمال ابتلا به این اختلال را تبیین می‌کنند، ضروری به نظر می‌رسند. درپژوهش‌ها به این نتیجه دست یافتند که آموزش ابراز وجود به نوجوانانی که در معرض خطر رفتارهای ضداجتماعی هسنتند منجر به کاهش این رفتارها و نیز افزایش تاب‌آوری می‌شود.

وی بااشاره به تاثیر مثبت آموزش جرأت ورزی بر تاب‌آوری بیان کرد: دشواری‌های زندگی از جمله داشتن اعتیاد، وجود مهارت حل مسأله را برای هر شخصی ضروری می‌سازد؛ زیرا حل مسأله مهارتی است که همه افراد به آن نیازمند هستند، چرا که در زندگی افراد همواره با مسأله مواجه هستند.

این فعال عرصه نویسندگی ادامه داد: حل مسأله فرایندی رفتاری-شناختی است که پاسخ‌های بالقوه مؤثر برای موقعیت‌های دشوار را فراهم میسازد، احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ را از بین پاسخ‌های متعدد را افزایش می‌دهد و افرادی که از توانایی حل مسأله بیشتری برخوردارند بیشتر می‌توانند با استرس و مشکلات زندگی مقابله کنند و آن‌هایی که حل مسأله را یاد میگیرند به طور موثری با استرس مقابله می‌کنند.

وی تصریح کرد: داشتن قدرت حل مساله با مشکلات روان‌شناختی و اجتماعی کمتر همراه است و فرایند حل مسأله به عنوان یک فعالیت هدفمند و آگاهانه در نظر گرفته می‌شود و راه حل‌های مؤثر و بالقوه را برای یک مسأله در دسترس افراد قرار می‌دهد، لذا امکان انتخاب راه‌حل‌های مؤثر را از بین راه حل‌های مختلف افزایش می‌دهد. جهت‌گیری حل مسأله اساسا یک مولفه انگیزشی است و افکار و احساسات تعمیم‌یافته یک فرد را منعکس می‌کند.

ایمانی در پایان گفت: جهت‌یابی مثبت مسأله، بازتابی از باور فرد نسبت به قابل حل‌بودن آن، خودکارآمدی، کوشش و مداومت و تعهد شخصی نسبت به حل مسایٔل است که منجر به استفاده فرد از راهبردهای کارآمد حل مسأله در هنگام رویارویی با یک مشکل می‌شود، اما جهت‌گیری منفی منعکس کننده باور فرد در مورد تهدید آمیز بودن مسایٔل و مشکلات، خودکارآمدی ضعیف، ناکام شدن هنگام حل مسایٔل و تحمل کم نسبت به ناکامی است و باعث می‌شود که فرد در هنگام مواجهه با مسایٔل و مشکلات مختلف، به راهبردهای ناکارآمد حل مسأله مبادرت ورزد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین