ضرباهنگ مهرآلود کودکانه
چه زیبا در هم ميپيچد، در خاطرات رنگارنگ آذر
هنوز هم نرم و خزنده، در ذهنها تداعي میشود آن روزهای خوب....
همه در جنب و جوشاند....
غوغاييست در پردههای ساز
و دلشورهاي است در رقابت مهر و دوستی
این روزها، ایام جشنواره نواي خرم است
اما اين بار، نوای خاطرههاست که گوش دل را مینوازد...
اواسط آذرماه است. سالهاست که عادت کردهایم در چنین روزهایی، آخرین مرحله از رقابت کودکانمان را در هیاهوی نتها و ملودیهای جشنواره نوای خرم نظاره کنیم.
همراهي و حضور خانوادهها، شروع صبحي دگر از جنس نور را نويد ميدهد ولي اين بار با تلالويي از متاع باران و شكوه بهاران در جشنواره خاطرات خرمی ...
ضرباهنگ قلبهایمان همچنان با هارمونی نوای خرم تنظيم ميشود و موسيقي زيباي پرستش، روح و جانمان را درمینوردد...
احساسمان سرشار از موسيقي دل است كه مينوازد و زمزمه سازها، هنوز در شعر و آواز عاشقانه كودكان، معجزه ميآفريند.
يادش بخير! آذرماههای خرمی....
كودكان سرزمينم، روزها و ماهها، آموزش فرا میگیرند و نغمههاي شورانگيز بزرگان موسيقي اصیل را در سازهاي خود مينوازند و حاصل تلاش خود را در اين ماه پاییزی با رقابت همدلي، بر لوح قلبها حك ميكنند.
زندگي، جريان ابدی بودنهاست. اینجا نیز حس پاک كودكانه در کنار شور و هيجان رقابت، كنار هم بودنها را معنا ميكند. سازهایشان، معنای زندگی است و نویدی برای فرداهای روشن ....، گویی! موسيقي، آرام و دلنواز، مهر و دوستي را در دلهايشان درهم ميآمیزد...
اما در این روزهای سخت کرونایی، "جشنواره و جایزه نوای خرم" برگزار نمیشود. هر چند کودکان سرزمینم، با خوشههای محبت، همراه با زمزمه شورانگیز نتها، آیین مهر و مهربانی را برای تبدیل شدن به نسل آینده موسیقی ایران زمین، تمرین میکنند.
در این عصر پاییزی، از کودکانمان میخواهیم با همان دلهای پاک و لطیف خود، دستهایشان را رو به آسمان بالا برند تا همگی منتظر شکوفههای اجابت شویم و آرزو کنیم که باری دیگر و در حریم امن سلامتی، در محفل گرم خرمی، گرد هم آییم و قصهی عشق را ماندگار کنیم
باز هم در کنار هم
در سایبان نوای خرم
و در صلابت شَلاله ضرباهنگ نتها
گوش خواهیم سپرد
به نغمه فرزندان سرزمینم...
*محبوبه بیات
..
چه ظریف و رویائی است نوای تار ، و سوز و حسرتی که با خود می آورد.
نوای غمگین موسیقی، فکر را پرواز می دهد، در بازمانده های خاطرات ناکام در این
جا و آن جای ذهن و در میانِ ز دور مانده هایمان، گشتی می زند و بازمانده های
خواسته هایمان را کپه کپه و جدا از هم، می بینیم و دوباره ما را
به سر جایمان بر می گرداند...
دوری از آن چیز هائی که دوست داریم و دوست داشتیم در کنارمان باشد، یا در
کنارشان باشیم ولی نیستیم.
خدایا زیبایی های کشورم ایران را، همواره محفوظ فرما