«گفته آمده تا زیر میز بزند! در جمع دانشجویان ارزشی در مراسم سالگرد ۱۶ آذر هم گفته بود خودش را برای انتخابات آماده میکند. زیر میز زدن به شیوه رئیس سابق صداوسیما البته قبلا رونمایی شده است. ادعای او نوعی کپیکاری از رفتار سالهای اخیر رئیس سابق دولت است که خود را نماینده مردم و در ساحت اپوزیسیون برخی نهادهای قدرت جا میزنند و از این طریق دنبال جذب رأیاند؛ مدل دیگری از پوپولیسم.
احمدینژاد با کلیگویی به برخی اشخاص و نهادها حمله میکرد؛ ضرغامی هم بدون این که دقیقا مشخص کند مخاطبش چه کسی یا چیست، حرفهای بهظاهر جذاب میزند و توییت میکند: «در نظام مدیریت کشور، «راز بقا» در سکوت و همراهی است. «راز رشد» در تئوریزهکردن منویات اصحاب قدرت و «راز حذف» در مشاوره صادقانه و کارشناسانه! دولت آینده باید زیر میز این بازی بزند»؛ گویی او نه اکنون و نه سالها پیش، هیچ سمت و مسئولیتی نداشته و این توصیفات درباره خودش و دیگر همقطارانش صدق نمیکند؛ نکتهای که از چشم کاربران فضای مجازی دور نمانده است و دقیقا از همین زاویه توییت عجیب او را دستمایه طنز قرار دادهاند. همین هم باعث یک جدل توییتری بین او و حسامالدین آشنا شده است؛ تا جایی که آشنا در واکنش به همین توییت ضرغامی از او پرسیده: «سلام علیکم؛ با این تقسیمبندی الان شما در مرحله بقا هستید یا رشد یا حذف؟» ضرغامی بدون این که پاسخ آشنا را بدهد، جواب داده: «سلام شما که رو به رشد هستید! من مهم نیستم ولی نخبگانی چون آ.رحیمپور ازغدی مشمول این قاعده شدند.» حسامالدین آشنا باز سؤال کرده: «سؤال من جدی است! پاسخ کنایهآمیز کافی نیست! ظاهرا شما در آستانه اعلام نامزدی برای انتخابات ریاستجمهوری هستید، واقعا خوب است روشن بفرمایید با این تقسیمبندی که فرمودید و با تصمیمی که احتمالا دارید، خود را در چه مرحلهای میدانید و مایل به انتقال به کدام مرحله هستید.» ضرغامی در پاسخ گفته: «در مرحله آمادهشدن برای زدن زیر میز هستم.» کاربری در پاسخش نوشته: «توییتهایتان شاید برای خودتان جدی باشد اما برای ما طنز است؛ چون تا جایی که یادمان میآید کسانی که زیر میز زدند یا میخواستند بزنند، الان نهتنها پست و منصبی ندارند، بلکه... » حالا کسی که منتقد حوادث سال ۸۸ بوده، مجوز پخش اعترافهای فعالان سیاسی را از صداوسیما در آن سال داده و به قول خودش در مصاحبه با «شرق» هماهنگی و همکاری نزدیکی برای پخش این اعترافها با نهادهای مسئول داشته است، گفته که میخواهد زیر میز بزند! او بهتازگی نیز در نشست ۱۶ آذر با دانشجویان، از مواضع گذشته خود دفاع کرده و گفته از نظر بنده عملکرد رسانه ملی در حوادث ۸۸ یکی از قلههای خوب کارنامه صداوسیما در آن زمان است. کارنامه صداوسیما خیلی خوب است.
خبر حضور ضرغامی برای انتخابات البته مسئله جدیدی نیست و کسی را هم متعجب نکرد. از همان زمان که از صداوسیما خارج شد و مهمانیهای صبحانهاش با چهرههای راست و چپ را رسانهای کرد تا برخی اظهار نظرها و موضعگیریهای عجیبش که اصرار داشت خودش را مرضیالطرفین و منصف و حتی روشنفکر نشان دهد، حاکی از چنین تصمیمی برای آینده بود. آن قدر مواضعش بوی انتخاباتی داشت که بارها سوژه گزارشهای رسانهای شد. به نظر میرسد همه جنجالهای اخیر دیگر او مثل رسانهایکردن اختلافاتش با حسن روحانی و حتی دعوای لفظیاش با او در جلسات شورای عالی مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی که به قهر روحانی، توقف برگزاری جلسات و حتی عدم دعوت از ضرغامی در بازهای کوتاه به این جلسات ختم شد، همه با اهدافی خاص صورت گرفته است. ضرغامی بارها با تکرار این عبارت که من در سیاست اصلاحطلب و اصولگرا نمیشناسم بلکه مرد و نامرد میشناسم، به دنبال گرفتن ژست یک سیاسی مستقل بود و با رسانهایکردن اختلافاتش و هجمههایش به شخص دوم مملکت، دنبال ارائه چهرهای شجاع از خودش؛ غافل از این که آن عقبه اصولگرایی و کارنامه مدیریتیاش بر صداوسیما، بهویژه در سال ۸۸، هنوز در ذهن مردم حک شده و نقد و حمله به روحانی هم که این روزها نقل محافل رسمی و غیر رسمی و رسانهای است، چندان به شجاعت نیاز ندارد.
عزتالله ضرغامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، سودای پاستور را در سر دارد، اما کار برایش چندان راحت نیست. برای همین شاکی شده که چرا دو مینیبوس اصولگرا میخواهد وارد کارزار ۱۴۰۰ شود! حتی در غیاب اصلاحطلبان قوی، آن قدر رقیب در جریان اصولگرایی دارد که اجازه ندهند پای او بهراحتی به پاستور برسد. در شرایطی که جامعه روحانیت گفته میخواهد میداندار عرصه انتخابات ۱۴۰۰ شود و برخی تشکلهای دیگر مانند جبهه پایداری هم میخواهند رأسا وارد عرصه انتخابات شوند، ضرغامی به ادعای خودش و در راستای همان ژست مستقل گرفتن، ارتباطش با همه اینها قطع است! از او در رابطه با شورای ائتلاف پرسیده شده و گفته است: «بنده از سال ۹۶ به دلیل این که عملکرد دوستان را دیدم، هیچگونه ارتباطی با آنها ندارم.» ضرغامی از چهرههایی بود که در فهرست رأیگیری ائتلاف جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب اصولگرایان برای انتخابات آن سال قرار داشت، اما رأی لازم را کسب نکرد و کنار گذاشته شد.
این روزها در همان شبکههای اجتماعی هم بسیاری از کاربران ارزشی که سودای دولت جوان انقلابی دارند و آن را در ناصیه افرادی همچون سعید جلیلی، سعید محمد و مهرداد بذرپاش میبینند، به ضرغامی همچون عقبه مدیریت سنتی اصولگرایی نگاه میکنند که برخی اظهار نظرهای زیگزاگی او در ربودن دل همه و ژستهای دموکراتمنشانهاش باعث شده حتی برای اصولگرایان جوان نیز غیر قابل اعتماد به نظر برسد؛ حتی اگر همه تلاشهایش را هم بکند تا به آنها چراغ سبز نشان بدهد مانند سخنانش در مراسم ۱۶ آذر اخیر که گفته بود: «ممکن است کسی پیر باشد و انگیزه و توان اجرایی هم داشته باشد؛ مانند امام(ره) که از همه جوانتر بود و تا روز آخری که از دنیا رفت، پرشور بود. رهبر معظم انقلاب هم در مورد شهید سلیمانی همین را میگویند که اگر شهید زنده بودند تا ۱۰ سال دیگر هم مسئولیت داشتند. دولت جوان و کارآمد این نیست که حتما رئیس آن ۳۰ ساله باشد اما دولت بعد، دولت ۱۴۰۰، باید دولتی باشد که یکی از اهداف و شعارهایش درباره جوانکردن بدنه دولت باشد. من با قدرتگرفتن جوانان موافقم اما جنگ بر سر قدرت اشتباه است.»