مصطفی کواکبیان در گفت و گویی با همشهری آنلاین به موضوعات مختلفی از جمله مجلس و دولت پرداخت. او در این مصابه از املاک نجومی در زمان قالیباف و احتمال کاندیداتوری محمود احمدینژاد سخن به میان آورد آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از این گفتوگو است:
آقای کواکبیان! شما یکی از منتقدان آقای روحانی هستید. چند بار هم تلویحا از اینکه برای رای آوردن روحانی تلاش کردهاید ابراز پشیمانی کردهاید. این نقد شما به عنوان یک اصلاحطلب با این انتقادهایی که نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم به دولت و آقای روحانی دارند چه تفاوتی دارد؟
ابتدا بگویم که هیچگاه نگفته ام که پشیمانم از اینکه به آقای روحانی رای دادهام چون آن زمان خود بنده به عنوان کاندیدای حزب مردمسالاری کاندیدا شدم اما احراز صلاحیت نشدم. بنابراین ایشان را خیرالموجودین دانستیم و حمایت کردیم. همیشه گفتهام که ما حامی منتقد این دولت هستیم. منتقد بودن از این جهت که واقعا کارهایی میشود کرد اما متاسفانه انجام نمی شود.
مثلا چه کارهایی؟
آقای روحانی برخی وعدهها را داد اما متاسفانه به هر دلیلی به آنها عمل نکرد و متاسفانه حداقل بعد از آن حاضر به پاسخگویی هم نشد که بگوید حالا که عمل نکرده دلیلش چه بوده است. در جلسهای که اصلاحطلبهای مجلس با آقای روحانی داشتیم از ایشان پرسیدم که شما وعده دادید حصر باید برداشته شود. ایشان گفتند آقای کواکبیان من گفتم با حصر مخالف هستم و هنوز هم مخالفم! آقا شما رئیس شورای عالی امنیت ملی هستید که مصوبه حصر را هم همان شورا امضا کرده است. خب شما باید به عنوان رئیس جمهور و رئیس آن شورا بروید و اقدام کنید نه من!
خیلی ناراحت کننده است که افرادی ۱۰ سال حصر باشند و اخیرا هم مبتلا به کرونا شدهاند. متاسفانه برخی فکر می کنند همچنان همان دوران رقابت است. برای مثال این کار زشتی که چندی پیش روزنامه تهران تایمز انجام داد و نیمی از چهره میرحسین موسوی را کنار چهره ترامپ گذاشت ... خب مردم که میدانند و می فهمند که این مقایسه زشت است. ترامپ پوپولیست است و در ایران برخی دوستان احمدینژاد بسیار از او حمایت کردند؛ حال این چهره به احمدی نژاد بیشتر شباهت دارد یا به میر حسین موسوی که سالها اصلا در قدرت نبوده و بعد هم که در حصر است و...؟
حرف من این است که آقای روحانی برخی وعده ها را میتوانست انجام دهد یا حداقل اقداماتی انجام دهد، پیگیری کند و ... من به عنوان یک حزب که نمیتوانم دراین زمینه رایزنی کنم. البته در حد توان دو بار در تلویزیون و ۴ بار در مجلسهای هشتم و دهم در این زمینه درخواست کردم. اما آقای روحانی میتوانست بیشتر پیگیری کند. شاید هم پیگیری کردهاند یا دلایلی داشته باشند، اما نیامده اند که برای مردم توضیح بدهند. آقای روحانی حداقل به مردم بگویند برای وعده رفع حصر، چه کار کرده اند.
ما این انتقادها را داریم اما اصولگرایان به صراحت میگویند این دولت باید نابود شود و آقای روحانی هم نه یک بار که هزار بار باید اعدام شود. آن زمان در مجلس دهم آقای ذوالنور نزد ما آمد که استیضاح آقای روحانی را امضا کنیم. من در تذکر گفتم که ما اصلاحطلبها رشیدتر از آن هستیم که کار بیهوده و عبث بکنیم. ایشان بر آشفتند که یعنی ما رشید نیستم یا کار عبث می کنیم... چند روز بعد در جلسهای که در بیت رهبری برگزار شد به آنها گفته شد که استیضاح را پیگیری نکنند. این که مجلس دهم بود و رهبری با استیضاح مخالف بودند. چه برسد به مجلس یازدهم که سال آخر دولت است و مقام معظم رهبری دو، سه بار تاکید کرده اند که این دولت باید تا آخر دورهاش بماند. یعنی با علم به اینکه مقام رهبری مخالف برکناری آقای روحانی است این کارها را می کنند. خیلی جالب است این رفتار. این یعنی ایستادن در مقابل رهبری دیگر. تعارف نداریم که!
فرق ما با اصولگرایان اینجاست که آنها با اساس دولت روحانی مخالفند اما ما می خواهیم فقط انتقاداتمان را که واقعا به دولت وارد است مطرح کنیم. من ۴۳ شهر رفته ام و بارها هم گفتهام واقعا نمیدانستم که قرار است این گونه شود و الان خجالت می کشم که بگویم از این دولت حمایت کردهام اما هرگز نگفتهام که از رای دادن به آقای روحانی پشیمانم. خروجی، کارنامه و عملکرد دولت باید به گونهای باشد که من سرم را بالا بگیرم و بگویم من از این دولت حمایت کردهام اما متاسفانه این گونه نیست. لذا ما حامیان منتقد با مخالفان دولت تفاوت مبنایی داریم.
به نظر شما چرا نمایندگان مجلس یازدهم که این همه سنگ انقلابی بودن و ولایی بودن را به سینه میزنند به صراحت در مقابل هشدار رهبری ایستادند؟ چه دلیلی دارند که هشدارهای رهبری را به گونه دیگری تفسیر میکنند؟
واقعیت این است که رئیس مجلس همچنان در مناظرههای انتخاباتی به سر میبرد. مثلا میگوید رهبری فرمودند ولی شما این حرفهایتان را در سینه هایتان نگه دارید و... خب این یعنی چی؟ جالب است برخی اصولگرایان سنتی با خود من تماس گرفتند و گفتند که به آقای قالیباف گفتهایم که آقا شما همین مجلس برایتان کافی است و... ولی جواب رد میدهد. کسی که اینگونه فکر میکند دیگر به فکر مجلس نیست.
یعنی آقای قالیباف نمایندگان را هدایت می کند؟
بله قطعا تاثیر دارد. رئیس مجلس و هیات رئیسه مجلس قطعا موثر هستند که سمت و سوی مجلس را به گونهای پیش ببرند که جهت و سوی خاصی داشته باشد. مثلا وقتی نمایندهای میگوید در اعتراض به مشکلات بر زمین مانده مردم اعتصاب غذا می کنم ... این چه معنی دارد؟ مگر در مقابل دولت ترامپ ایستاده است؟ یا حرف و حدیث های دیگر که دیده اید. متاسفانه اینها بیش از آنکه به فکر وظیفه ذاتی شان باشند به فکر آینده هستند که چگونه در قدرت بمانند. وقتی طرز فکر این باشد وضعیت هم همین گونه می شود و نمیتوان انتظار تحول خاصی را داشت. چون میخواهند کینه توزانه برخورد کنند.
سران قوا زمانی سه رقیب بودند. در حال حاضر بر اساس برخی اظهارنظرها آقای رئیسی تمایل چندانی به حضور در انتخابات ریاست جمهوری ندارد اما درباره آقای قالیباف اظهارنظرهای متفاوتی مطرح میشود. شما به اختلاف میان سران قوا معتقد هستید؟ اگر پاسخ مثبت است فکر میکنید این اختلاف چقدر در نا امیدی شکل گرفته در میان مردم موثر است؟
من معتقدم که آقای رئیسی کار را در قوه قضائیه جدی گرفته است ولی خب انتقاداتی هم بر ایشان وارد است. مثلا در مورد همین کار روزنامه که تصویر میرحسین موسوی را با تصویر ترامپ تلفیق کرد؛ اگر همین کار را یک روزنامه اصلاحطلب درمورد یکی از چهرههای برجسته اصولگرا انجام میداد آیا رفتار قوه قضائیه همین بود؟ خب اینها جای بحث دارد. یا مثلا همین پرونده عیسی شریفی خب چه شد؟ بالاخره شریفی به عنوان قائم مقام آقای قالیباف فعالیت میکرده اما گفتند چون پای برخی از نظامیان در کار هست در دادگاه نظامی محاکمه میشوند. خب حداقل یک گزارش به مردم بدهند. یا در مورد املاک نجومی شاید اصلا تبرئه شوند و واقعا تخلفی انجام نداده باشند، اما خب به مردم اعلام کنند که چه شد.
واقعیت این است که یک ملک از موارد املاک نجومی برابر است با همه آنچه به عنوان حقوق نجومی مدعی بودند که پرداخت شده است. آن همه هم سرو صدا کردند حتی آن زمان آقای لاریجانی به عنوان رئیس مجلس گفتند که شما شیوه ماستمالیزاسیون را پیشه کردهاید و چرا میخواهید اینها را توجیه کنید. خلاصه آنکه ما در مورد املاک نجومی یا تخلفات صورت گرفته در شهرداری آقای قالیباف ندیدیم که اقدامی انجام شود. حتی ندیدیم که آقای قالیباف حداقل یک بار به دادگاه بروند. خب دلیلش این است که از ایشان نخواسته اند که بروند. چه بسا اصلا پروندهای شکل نگرفته باشد.
بنده به عنوان یک روزنامه نگار ۲۷ دادگاه تا کنون داشته ام (همه را هم به لطف الهی تبرئه شدهام) در روزهای اخیر شنیدیم که آقای آشنا را هم احضار کرده اند و بسیاری افراد دیگر اما یک بار نشنیدیم که آقای قالیباف را احضار کنند. نمیخواهم بگویم آقای رئیسی برخوردهای دوگانه دارند اما موارد نشان میدهد که دستگاه قضایی بهتر میتواند بر مبنای عدالت رفتار کند و همه جریاناتی را که به هر دلیل مشکل دارند رسیدگی کنند.
در مورد اختلاف سران سه قوه من معتقدم که مجلسیها همچنان نگاه انتخاباتی دارند و لذا این دولت را خیلی به حساب نمیآورند. متقابلا این نگاه در دولت هم هست و می گویند که این نمایندگان خیلی رای مردم را به دنبال خود ندازند و آنها را جدی نمی گیرند در این میان فقط مردم ضرر می کنند. بارها گفته ام ۶۰ درصد کارها به کارآمدی نظام بر میگردد و ۴۰ درصد ناشی از تحریمها است. برخی نمایندگان میگویند تحریمها برداشته شود به نفع اصلاحطلبها تمام میشود. آخر این چه دیدگاهی است؛ به جای این که بگویید تحریمها برداشته شود تا گشایش اقتصادی به سود مردم صورت بگیرد و بخشی از مشکلات مردم حل شود به فکر رقابتهای سیاسی و انتخاباتی هستند.
درباره آمریکا هم این نکته را بگویم که من معتقدم در درازمدت برای ما فرقی نمی کند که حزب دموکرات سر کار بیایند یا جمهوری خواه اما در کوتاهمدت فرق می کند و قطعا اینکه بایدن میگوید می خواهم به برجام برگردم و تحریمها را بردارم و دوباره در قالب برجام مذاکره کنم و ... در کوتاه مدت به سود مردم است و کدام عقل سلیمی میگوید من اینها را نمیخواهم؟
متاسفانه حس بدبینی بین دو قوه مجریه و مقننه وجود دارد. قوه قضائیه با قوهمقننه همسوتر است و با قوه مجریه هم در حد همان روابط قانونی رفتار میکند.
ابنکه چرا این سه قوه چندان رابطه خوبی ندارند نتیجه همان بدبینی هاست. وگرنه اگر معیار منافع ملی بود یا نگاه حزبی حاکم بود مشکل حل میشد اما خب همه دنبال به قدرت رسیدن باند خودشان هستند و دوستان از الان میگویند چون برداشته شدن تحریمها موجب گشایش اقتصادی میشود و برای انتخابات به سود اصلاحطلبها خواهد شد پس مخالفیم.
به عنوان آخرین سوال به نظر شما آقای احمدینژاد کاندیدا می شود؟
احمدینژاد فقط میخواهد دیده شود. برایش مهم نیست که رد شود. اگر کاندیدا شدن به دیده شدنش کمک کند، بله حتما تا وزارت کشور میرود که نام نویسی کند.