کد خبر: ۶۹۰۳۸
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۸۶ - ۱۱:۴۲

باورمان نمی‌شود...

آفتاب‌‌نیوز :  آفتاب- محمدرضا یزدان‌پناه: تلفن همراه مریم شبانی که زنگ می‌خورد، تنها یک انتظار داری؛ اینکه باید منتظر فاجعه بود... شانه‌های مریم تکان می‌خورد و هق هق می‌گرید. خبر کوتاه است: مهران قاسمی دیگر نیست! بهتمان می‌زند، هیچکس حتی نمی‌تواند بپرسد چرا؟! اشک‌های مریم حتی این فرصت را نمی‌دهد که برای یک لحظه فکر کنیم داریم خواب می‌بینیم یا همه‌چیز یک شوخی بیشتر نیست! تحریریه را خاک مرگ می‌پوشاند ولی هیچکس باورش نمی‌شود شاید هم نمی‌خواهیم باور کنیم... 

تا منزل مهران و سارا یک دنیا راه است. سر کوچه که از اتوموبیل پیاده می‌شویم، زانوانم توان قدم از قدم برداشتن ندارند. علی دهقان را که می‌بینیم خودمان را به نوبت در آغوشش رها می‌‌کنیم و... می‌گوید سارا با او تماس گرفته و خبر داده که حال مهران مساعد نیست! خودش را به سرعت می‌رساند. سر کوچه که می‌رسداتوموبیل اورژانس را می‌بیند که خالی می‌رود... کمی از نگرانی‌هایش کاسته می‌شود؛ می‌پرسد همه‌چیز روبه‌راه است؟! پاسخ بازهم کوتاه است: مهران قاسمی فوت کرده!

 بازهم باورمان نمی‌شود... تمام فکرمان این شده که چگونه به سارا تسلیت بگوییم؟ از درب حیاط که وارد می‌شویم صدای شیون‌ها و گریه‌ها به گوشمان می‌خورد؛ بازهم باورمان نمی‌شود... راه‌پله منزل مشترک مهران و سارا محلی شده تا تمام اشک‌های دنیا را آنجا خالی کنی... درون خانه که غوغایی به پاست... همه آمده‌اند... حتی طاقت اینکه به سارا تسلیت بگویم را ندارم! بعد دقیقه‌ای می‌فهمیم که پیکر بی‌روح مهران در اتاق بغلی است؛ بغض همه صدادار می‌ترکد اما هنوز باورمان نمی‌شود... 

شرح دردی که بر سینه‌هایمان سنگینی می‌کند، توصیف ندارد... آنقدر سنگین که این قلم از بیانش عاجز است... خانواده مطبوعات ایران یکی از بهترین و پاک‌ترین اعضایش را از دست داد، ساده‌تر از آنکه بتوان تصورش را کرد...
مهران قاسمی بهار را ندید و خزان شد. به همین راحتی... باورمان نمی‌شود...

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۸۶/۱۰/۱۹
0
0
خداوند او را قرین رحمت کند.روحش شاد
سعید-ایتالیا
ناشناس
|
-
|
۰۰:۰۹ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۰
0
0
روز وصل دوست داران ياد باد - ياد باد آن روزگاران يار باد....
خدمت اصحاب خبر تسليت عرض مينمايم.
ناشناس
|
-
|
۱۰:۰۶ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۰
0
0
از دست دادن اين روزنامه نگار عزيز را خدمت همه روزنامه نگاران راستين تسليت عرض مي كنم.
ناشناس
|
-
|
۱۶:۴۷ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۰
0
0
ياد مهرباني‌هايش بخير....
ناشناس
|
-
|
۲۲:۰۵ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۰
0
0
اين ضايعه غم انگيز و دردناك را به اصحاب رسانه بويژه سركار خانم معصومي از صميم قلب تسليت مي گويم ما را هم در غم خود شريك بداند. به واقع قلب انسان تحمل فشار اين ضايعه را ندارد اما چاره اي جز تحمل و قبول واقعيت نيست. خدايش بيامرزد و با حضرت حسين ع هم سفره گرداند. گلزاده
ناشناس
|
-
|
۱۰:۲۳ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۱
0
0
خدايش بيامرزد-مهم كيفيت زندگي است نه كميت ان.
خدا را شكر كه ايشان با كيفيت زندگي كرد

بهمن
ناشناس
|
-
|
۱۵:۲۰ - ۱۳۸۶/۱۰/۲۲
0
0
بر جامعه ايرانيان تسليت باد
ناشناس
|
-
|
۱۰:۱۵ - ۱۳۸۶/۱۱/۰۱
0
0
نام شعر : دود ميخيزد

دود مي خيزد ز خلوتگاه من.
كس خبر كي يابد از ويرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن.
كي به پايان مي رسد افسانه ام ؟

دست از دامان شب برداشتم
تا بياويزم به گيسوي سحر.
خويش را از ساحل افكندم در آب،
ليك از ژرفاي دريا بي خبر.

بر تن ديوارها طرح شكست.
كس دگر رنگي در اين سامان نديد.
چشم ميدوزد خيال روز و شب
از درون دل به تصوير اميد.

تا بدين منزل نهادم پاي را
از دراي كاروان بگسسته ام.
گرچه مي سوزم از اين آتش به جان ،
ليك بر اين سوختن دل بسته ام.

تيرگي پا مي كشد از بام ها :
صبح مي خندد به راه شهر من.
دود مي خيزد هنوز از خلوتم.
با درون سوخته دارم سخن.
سهراب سپهري

دورد ...
از دست دادن مهران عزيز را به همه تسليت ميگم مخصوصآ به سارا خانم . اميدوارم آخرين غم تان باشد . به اميد بهترينها براي همه ...
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین