آفتابنیوز : آفتاب: در حالیکه تقریباً دو ماه به برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است به نظر می رسد فضای سیاسی کشور در آستانه این انتخابات، تفاوتهایی با سالهای گذشته دارد.
سنت سیاسی رایج از ابتدای انقلاب تا به امروز اغلب چنین بوده است که در آستانه انتخابات، فضای سیاسی بیش از گذشته باز میشد و حاکمیت از میزان حساسیت خود تا اندازهای میکاست و در پرتو این فضای نیمه باز، کاندیداها، احزاب و هوادرانشان میتوانستند به فعالیتهای خود به شکل گستردهتری ادامه دهند.
اما در آستانه انتخابات مجلس هشتم، دولت نهم گویا بر خلاف دولتهای پیشین چندان رغبتی به ایجاد این فضای باز سیاسی ندارد و به نظر میرسد که تغییر محسوسی را نباید در فضای سیاسی کشور انتظار داشت.
دولت نهم از رسانههایی که میکوشند اخبار تفرق و جدایی اصولگرایان را بازتاب دهند ناخشنود است و حتی در آستانه انتخابات نیز حاضر نیست تا اندازهای از موضع خود کوتاه بیاید.
اگرچه اعلام برائت سخنگوی دولت از اقدامات نیروی انتظامی در اجرای طرح موسوم به امنیت اجتماعی را شاید بتوان نشانهای از درک برخی ضرورتهای جامعه توسط اعضای دولت نهم و نشانگر برخی تغییرمواضع دانست، اما باز هم این احتمال نزدیک به واقعیت است که دولت نهم با یک سنت شکنی دیگر، فضای سیاسی را در آستانه انتخابات، نه تنها اندکی بیش از زمانهای دیگر نخواهد گشود، بلکه با روشهای مختلف در جهتی، خلاف دورههای گذشته عمل خواهدکرد.
سازهای ناکوک در ارکستر بزرگ قدرت اصولگرایان اما در آستانه انتخابات مجلس هشتم در حال تجربه تغییر خواهند بود. اخباری که تا به امروز از اردوگاه اصولگرایان به گوش میرسد حاکی از آن است که آنچه به عنوان جبهه متحد اصولگرایان مشهور شده بیشتر جمعیتی است متشکل از چند حزب اصلی اصولگرا.
جمعیت موتلفه اسلامی در این جمع، نقش اصلی را دارد و همپیمانان این حزب در تشکلی دیگر با عنوان جامعه اسلامی مهندسین در جایگاه اصلی هدایت این جبهه نشستهاند.
اگرچه از گوشه و کنار اخباری مبنی بر متفق بودن این جبهه به گوش میرسد اما اصولگرایان با تمام انحصار رسانهای خود نتوانستهاند از بروز برخی از مخالفتها با این جبهه جلوگیری کنند و صدای سازهای ناکوک همچنان از ارکستر نه چندان بزرگ اصولگرایان به گوش میرسد.
نخستین مخالفت با این شیوه ظاهرًا اجماعی در میان اصولگرایان از سوی عماد افروغ ابراز شد. آنان که به همراه تعدادی دیگر از نمایندگان مجلس با عنوان«اصولگرایان نقاد یا مستقل» شهرت یافتهاند قصد ندارند به هدایتگری چهرههایی مانند باهنر در فرایند انتخابات مجلس هشتم گردن بگذارند.
افروغ تا بدانجا پیش رفت که باهنر را تهدید کرد که بسیاری از ناگفتهها را خواهد گفت. این نماینده اصولگرای مجلس که در زمان انتخابات ریاست جمهوری از حامیان جدی محمود احمدی نژاد محسوب میشد بعدها به دلیل مواضع خود در مجلس و همچنین در برخی از مصاحبهها مورد شدیدترین نقدها از سوی رسانههای حامی دولت قرار گرفت.
اکنون باید افروغ را جدا از تیم اصولگرایان دولتی دانست. چرا که او در مجلس، جمعی را هدایت میکند که هرکدام در زمره چهرههای شاخص حامی احمدی نژاد بودهاند. از آن جمله محمد خوشچهره که در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد، نقش سخنگوی اقتصادی او را بازی میکرد و همه در انتظار قرائت نام او به عنوان یکی از اعضای تیم اقتصادی دولت بودند و اکنون از برجستهترین منتقدان احمدینژاد و سیاستهای دولت او محسوب می شود.
شاید بیراه نباشد اگر آن گروهی که به عنوان اصولگرایان مستقل یا منتقد در مجلس به رهبری افروغ تشکیل شدهاست را «تیم جداشدگان از رییسجمهور» بنامیم. این تیم گویی قصد ندارد اجازه دهد لقمه انتخابات از گلوی بزرگان اصولگرا به راحتی فروداده شود.
از سوی دیگر پایگاه پیشین دولتیهای امروز، یعنی شهرداری تهران که در واقع سکوی پرتابی برای به قدرترسیدن محسوب میشود، اکنون در اختیار یکی از سرسختترین منتقدان رییسجمهور است.
محمدباقر قالیباف اگرچه در کنار محمود احمدی نژاد در زمان انتخابات ریاست جمهوری از رأی شورای هماهنگی نیروهای اصولگرا به هدایت علی اکبر ناطق نوری و محوریت جامعه اسلامی مهندسین و حزب مؤتلفه اسلامی تمرد کرد و اگرچه هر دو ذیل جناح اصولگرا قابل تقسیم بندی هستند اما هیچکدام نیز حاضر به کنارهگیری به نفع دیگری نشد و ماراتن انتخابات را تا لحظات آخر شانه به شانه یکدیگر ادامه دادند.
قالیباف چندی پیش و شاید برای نخستین بار، در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره میزان فعالیت رییس جمهور در شبانه روز و ساعت اندکی که او برای خواب در نظر گرفته، کنایه ای روشن را نثار رقیب همجناحی خود کرد.
شهردار تهران گفت که آدمی نمیتواند بدون خواب کافی مدیریت درستی داشته باشد و اصلا برای اینکه بتوان فکر کرد و تمرکز نمود باید به درستی و به اندازه خوابید!
از سویی اخباری که درباره اختلافات او بر سر اجرای تبصره 13 با دولت به گوش میرسد، در کنار برخی پروندههای مالی که رقبای احمدی نژاد معتقدند مربوط به زمان مدیریت احمدینژاد بر شهرداری است و باید مورد رسیدگی قرار گیرد، در کل شهرداری تهران را به کانونی نه چندان همراه با سیاستهای دولت تبدیل کرده است.
این درست در زمانی است که به نظر میرسد ائتلافی که به عنوان جبهه متحد اصولگرایان مشهور شده است، با هواداران دولت یعنی اعضای تشکلی بدون مجوز با عنوان رایجه خوش خدمت به توافق رسیده باشند و شاید همین توافق و اجماع ناشی از تقسیم مسئولیتها است که گروههای دیگر اصولگرا را وادار به اعلام موضع میکند..
محسن رضایی، دیگر چهره شاخص اصولگرا نیز که چندی پیش با خبر اعلام موجودیت حزب توسعه و عدالت بار دیگر نام خود را در محافل سیاسی و رسانهای مطرح نمود، چندان تمایلی به این اتحاد نشان نداده است و در واقع تنها چند گروه کوچک تازه تاسیس هستند که میکوشند به بلندبالا شدن لیست جبهه متحد اصولگرایان کمک کنند.
بیتردید حتی دیدارهایی که اخیرا با آیتالله محمدرضا مهدوی کنی نیز انجام شده و یا کوشش برخی اصولگرایان برای دعوت از دکتر علی اکبر ولایتی نیز نمیتواند به حل مشکل انشقاق در این جناح کمکی کند.
جدا از تمام این مشکلات، هواداران دولت نهم همچنان نمیتوانند نگرانی خود را از وارد شدن یک چهره برجسته اصولگرا به انتخابات پنهان کنند.
این رقیب سابق محمود احمدینژاد که در دو سال گذشته به یک اتحاد تاکتیکی با او دست زده بود، سرانجام نتوانست اختلافات خود و احمدینژاد را از نگاه افکار عمومی پنهان کند و سه ماه قبل، از یکی از حساسترین مصادر دیپلماتیک کناره گرفت و اگرچه تا به حال در سخنان خود جز به کنایه، انتقادات خود را به دولت و روشهایش مطرح نکردهاست، اما میتواند خواب شیرین پیروزی خودیها را به کام دولت تلخ کند.
علی لاریجانی، همچنان با چراغ خاموش پیش میآید!
نغمههای ناهمگون در اکستر رقیب ائتلاف اصلاحطلبان! که کمتر کسی حاضر است به روشنی و از طرف این تشکل مصاحبه کند، گویی تشکلی است در خلوت که میکوشد چندان گرد و خاک نکند ولی اخبار غیررسمی که از فعالیتهای این گروه به گوش میرسد نشان میدهد که اینان قصد ندارند آنچه را که فرصتی بینظیر برای پیروزی میدانند، از دست بدهند.
احزاب اصلی حاضر در این ائتلاف حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب هستند که غیر از خط مشی سیاسی مشابه، برخی اعضای مشترک هم دارند.
کارگزاران سازندگی- حزبی که همواره میتواند از هر جمعی خروج کند و یا در هر جمعی وارد شود- نیز مانند همیشه چنان رفتار میکند که با این گروه باشد و نباشد. انعطافپذیری حیرتانگیزی که در این حزب مشهود است آن را به یکی از برجسته ترین احزاب همه جناحها تبدیل کرده است! گاهی با راست،گاهی با چپ. اما ایستاده زیر پرچم میانه روی!
اصلاحطلبان نیزدر تفرق چیزی کمتر از اصولگرایان ندارند و اگرچه در روزهای عزلت بهانههای بسیار برای همنشینی و گردهمایی وجود دارد؛ اما به نظر می رسد که هنوز نتوانسته اند خاطره تلخ انتخابات ریاست جمهوری را از ذهن یکی از بزرگان ذینفوذ خود بزدایند.
مهدی کروبی هنوز از آن روزها خاطرات بدی دارد و حاضر نیست تمام تخممرغ هایش را در سبد گروههای اصلاح طلب بگذارد. او در کسوت دبیرکل حزب اعتمادملی اعلام کردهاست که اگر چه با اصلاحطلبان همراه است اما حزب مطبوع او وارد ائتلاف اصلاح طلبان نخواهد شد.
کروبی آنگاه که شاخه جوانان حزب مشارکت پس از مصاحبه او با خبرگزاری فارس -که در آن سخنانی در رد تندروهای اصلاح طلب گفتهبود- او را به طنز به عنوان سرلیست این حزب در شهرستان الیگودرز برگزید، به اسماعیل گرامی مقدم ندا داد که آن نامه افشا شده را به دبیرکل مشارکت بنوسید.
به این ترتیب یکی از اعضای ردههای پایینتر حزب اعتمادملی با بالاترین رده حزب مشارکت نامهنگاری کرد و اگرچه تاکید کرد که این نامه محرمانه را فقط برای محسن میردامادی فرستاده است اما بعدها پس از افشای نامه در مصاحبههایی گفت که رسانه های اصولگرا این نامه را بدون رضایت دو طرف اصلی، منتشر کردهاند.
اینگونه است که روابط دو حزب مشارکت و اعتماد ملی نیز چنان متزلزل به نظر میرسد که تنها یک اظهارنظر نسنجیده دیگر میتواند رشتههای بافتهشده را بگسلد.
هرچند که این اتفاق تا کنون رخ ندادهاست، اما حتی نزدیکترین و خوشبینترین تحلیلگران نیز، امیدی به ائتلاف حداکثری این دو حزب ندارند. چندان که حزب اعتمادملی نیز اعلام کرده است که به ائتلاف حداقلی با اصلاحطلبان بسنده خواهد کرد.
همچون اصولگرایان، گروههای کوچک اما همواره مشکلساز برای اصلاحطلبان نیز از هماکنون نغمههای ناهمگون سردادهاند.
مصطفی کواکبیان و ابراهیم اصغر زاده چهره برجسته این گروهها هستند که در کنار چند حزب کوچک دیگر، به ائتلاف اصلاحطلبان معترضند و همواره این ائتلاف را با عناوینی چون انحصارطلبی زیر سوال بردهاند.
بیهیاهو در میانه! در همین حال گروههایی دیگر فراتر از هیاهوی این دو جناح بزرگ و خبرساز کشور در حال اجماع و اجتماع هستند.
خبر تشکیل ائتلاف اعتدالگرایان در میان هیاهوی رسانهای گروههای اصلاحطلب و اصولگرا شاید به گوش خیلیها نرسیده باشد، اما آنانکه دستی بر آتش سیاست دارند، نیک دریافته اند که همچون انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری باید منتظر فضای سیاسی سه قطبی در ایام انتخابات باشند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که فضای سیاسی کشور در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری عملاً سه قطبی شد و قطب سوم که در واقع همان قطب میانه رو و اعتدالگرای کشور است ، اگرچه نتوانست اکثریت مطلق رأی دهندگان را در دور اول انتخابات ریاست جمهوری به خود جلب کند، اما نشان داد که توانایی جلب اکثریت نسبی رآی دهندگان را دارد.
این قطب که در آن زمان از گروهها و احزابی نه چندان صاحبنام که حول محور آیت الله هاشمی رفسنجانی اجتماع کردهبودند، تشکیل شده بود، اینک قویتر از گذشته خود را برای ورود دوباره به عرصه تصمیم گیری و مدیریت کشور آماده میکند.
برجستهترین این گروهها، حزب اعتدال و توسعه به دبیرکلی دکتر محمدباقر نوبخت است که چندی پیش در کنگره خود توانست نه تنها دبیرانکل سایر گروههای میانه رو و اعتدالگرا، بلکه بسیاری از چهرههای مشهور احزاب راست و چپ را گردهم آورد؛ موضوعی که از چشم آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز پنهان نماند و با مقایسه کنگره حزب اعتدال و توسعه با اجتماعات دوران انقلاب، خرسندی خود را از اجتماع این چهرهها اعلام کرد.
در میان اعتدالگرایان، نه تزلزل موجود در میان اصلاحطلبان مشاهده میشود و نه افتراق آشکار اصولگرایان. چرا که اینان نه به تمامی از قدرت برکنار بوده و درکناره نشستهاند و نه اکنون در مصادر مهم دولتی و حکومتی هستند.
چنانکه اعضای این جبهه در مجلس میکوشند با ارائه طرحهای کارشناسی، برخی تصمیمات دولت نهم در حوزه اقتصاد را به چالش بکشند.موضوع انحلال شوراهای اقتصادی و اجرای درست و دقیق برنامه چهارم توسعه یکی از این موارد است.
موضوعی که چندی پیش در مناظرهای میان دبیرکل حزب اعتدال و توسعه و یکی از حامیان دولت در مجلس مبنای بحثی داغ شد. نوبخت در آن مناظره با ارائه آمارها و استناداتی اثبات کرد که دولت در موارد بسیاری مفاد برنامه چهارم را نقض کرده است.
ادعایی که احمدی نژاد چند شب قبل تر از آن در مصاحبه تلویزیونی خود آن را بیان کرده و گفته بود: «آنان که میگویند دولت برنامه چهارم را اجرا نکرده است بگویند کجا اجرا نکرده است؟»
در همین مناظره اما نوبخت از رییس جمهور پرسید:« باید سوال کرد دولت برنامه چهارم را کجا اجرا کرده است؟»
هاشمی رفسنجانی نیز مدتی پیش، از اینکه دولت، برنامه چهارم توسعه را اجرا نمیکند گلایه کرده بود.
آنچه که از گوشه و کنار به گوش میرسد گویای آن است که این ائتلاف قصد دارد با ارائه لیستی متشکل از برخی از چهرهها که وابستگی خاصی به دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب ندارند و نیز معتدلین دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب به شعار گردهمآوری نیروهای انقلاب زیر یک چتر جامه عمل بپوشاند و پرچمدار میانهروی در کشور باشد.
اکنون باید در انتظار ماند و دید کدامیک از این گروهها میتوانند فاتح مجلس هشتم باشند.
تحلیلگران اعتقاد دارند هیچکدام از این جناحها اکثریت مجلس هشتم را به دست نخواهد آورد.
اما داعیهداران راست و چپ و میانه میکوشند فراکسیونی قویتر در مجلس آینده تشکیل دهند. اینجاست که حتی حضور یک یا چند نماینده در یکی از این قطبها میتواند تکلیف فراکسیون اکثریت را در مجلس هشتم مشخص کند. اگرچه اکثریتی کوچک و حداقلی!