بیست و یکم آبان گذشته، زنی با تسلیم شکوائیهای به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گمشدن ناگهانی مادر ۵۱ سالهاش خبر داد و از پلیس کمک خواست. او به کارآگاهان اداره جنایی گفت: مادرم از روز گذشته (۹۹.۸.۲۰) که به منزل برادرم رفته بود گم شده است و دیگر خبری از او نداریم!
با اعلام این گزارش، تحقیقات مقدماتی در اینباره آغاز شد اما در بررسیهای اولیه، سوسوی ضعیفی از وقوع جنایت نیز نمایان شد و به عنوان یکی از فرضیههای پلیسی مورد توجه قرار گرفت.
با مطرحشدن فرضیه جنایی، این موضوع به طور غیرمحسوس زیر ذرهبین تحقیقات رفت و به این ترتیب پسر ۲۵ ساله طاهره (زن گمشده) با صدور دستور قضایی، به پلیس آگاهی احضار شد اما ادعا کرد: مادرم ساعت ۱۴ بیستم آبان به منزل من آمد ولی حدود ساعت ۱۶ به قصد رفتن به منزل خواهرم از خانه ما خارج شد و دیگر من هم خبری از او ندارم!
در اثنای تحقیقات کارآگاهان، سخن از قولنامه منزل مسکونی زن ۵۱ ساله به میان آمد که اکنون گم شده بود و کسی از آن قولنامه اطلاعی نداشت. همین موضوع احتمال وقوع جنایت با انگیزه مالی را قوت بخشید.
با صدور دستور قضایی، مظنونان این پرونده جنایی دستگیر شدند و در جریان تحقیقات، عروس جوان خانواده لب به اعتراف گشود. او گفت: شوهرم با همدستی برادرش «طاهره» را در منزل ما به قتل رساندند.
فرمانده انتظامی خراسان رضوی پس از کشف بقایای جسد زن میانسال گفت: ماجرای گمشدن قولنامه، کارآگاهان را به این نتیجه رساند که احتمالا جنایتی خانوادگی رخ داده است. به همین دلیل و با دستورات قضایی، اعضای خانواده زن گمشده، زیر ذرهبین رصدهای اطلاعاتی و تحقیقات غیرمحسوس قرار گرفتند.
سردار سرتیپ دوم محمدکاظم تقوی افزود: پس از بازداشت فرزندان و عروس این زن، متهمان پس از چند ساعت داستانسرایی و تناقضگویی، قتل راز مادرشان را فاش کردند و در این میان دو پسر ۲۵ و ۱۹ ساله مقتول گفتند «مادرمان را از روی پلهها به پایین پرت کردیم و سپس با کشیدن پلاستیک به سر نیمهجان او، راه تنفسش را بستیم و بعد هم جسدش را در کوههای خلج به آتش کشیدیم!».
وی با اشاره به اعترافات یکی از متهمان ادامه داد: یکی از متهمان مدعی است «وقتی مادرم به منزل ما آمد، نپرداختن اقساط وام ازدواجم را به رخم کشید که داییام ضمانت مرا کرده بود. به همین دلیل من عصبانی شدم و زمانی که او به قصد رفتن از منزل روی پلهها ایستاده بود او را هل دادیم. او هنوز نبض داشت که پلاستیک را به سرش کشیدیم تا خفه شد. بعد خودرویی را به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان اجاره کردیم و جسد او را درون یک چمدان به کوههای خلج بردیم و با تینر آتش زدیم. روز بعد هم دوباره به محل رفتیم و جسد سوخته را چند کیلومتری بالاتر بردیم و دوباره آتش زدیم تا اثری باقی نماند».
در حالی که جستوجوهای شبانه در پنجشنبه گذشته برای یافتن بقایای جسد مقتول بینتیجه ماند، صبح جمعه دوباره کارآگاهان اداره جنایی به جستوجو در ارتفاعات خلج ادامه دادند تا اینکه بالاخره حدود ساعت ۱۵، بقایای جسد سوخته و لنگهکفش مقتول پیدا شد.
در ادامه تحقیقات، یکی از متهمان به برداشتن قولنامه منزل مادرش به منظور فروش آن اعتراف کرد.