محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر خارجه قطر از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس خواسته که با ایران گفت و گو کنند. او همچنین از آمادگی کشورش برای میانجیگری در راستای برگزاری نشستی میان ایران و اعضای شورای همکاری خلیجفارس خبر داده است. وزیر خارجه قطر با تاکید بر این که کشورش معتقد است این اتفاق باید رخ دهد، گفت که سایر اعضای شورای همکاری خلیجفارس هم چنین تمایلی دارند. اظهارات وزیر خارجه قطر مبنی بر اینکه سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس هم چنین تمایلی دارند نشان میدهد که کم کم اجماعی در بین این کشورها در زمینه تعامل با تهران در حال شکل گیری است.
روابط کشورها در خاورمیانه به جای اینکه از منطق درونی و منطقه ای تبعیت کند، تا حد زیادی وابسته و متاثر از مناسبات قدرت در نظام بینالملل و مشخصا آمریکاست. این امر بویژه در کشورهایی که از پشتوانههای مردمی بهره کمتری دارند بیشتر صادق است. این امر در سالهای اخیر و دوران حضور ترامپ در کاخ سفید نمود بیشتری داشت که رهبران برخی از کشورهای خاورمیانه سعی کردند خود را بر اساس معیار و خواستههای ترامپ و همکاران وی تنظیم کنند.
واقعیت این است که ترامپ نه دیسیپلین سیاسی داشت و نه درکی از مقتضیات و پیچیدگیهای دنیای سیاست و همین امر باعث شد ظرفیتها و امکانات آمریکا را در اختیار لابیهای صهیونیستی قرار دهد. مناسبات قدرتی هم که در این سالها در منطقه شکل گرفت منجر به یکه تازیهای محمد بن سلمان در مناسبات منطقهای شد.
گروگان گرفتن نخست وزیر لبنان، محاصره قطر، تداوم بمباران یمن و حذف و کنار زدن مخالفان داخلی همه و همه در سایه حمایتهای بیشائبه ترامپ اجرایی شد. با این حال شاید بتوان جهت دهنده سیاستهای عربستان در این سالها را ضدیت با ایران ارزیابی کرد. بعد از ماجرای شیخ نمر و شهادت ایشان و حمله عده ای خودسر به سفارت این کشور عربستان در تهران، بن سلمان بهانه را برای قطع روابط با ایران فراهم دید. هر چند روابط سعودیها با ایران در دهههای اخیر دوستانه و حتی مبتنی بر اصول همسایگی نبوده است، اما بعد از این اتفاقات عملا سعودیها شمشیر را از رو بسته و با حمایتهایترامپ از هیچ اقدام خصمانه ای علیه ایران فروگذار نکردند. ایران در این سالها بارها تاکید کرد که عربستان را دشمن نمیداند و برای گفت و گو اعلامآمادگی کرد با این حال ریاض نه تنها دست دوستی ایران را پس زد، بلکه تلاش کرد ظرفیتهای آمریکای ترامپ را هم علیه ایران به کار بگیرد. در سالهای حضور ترامپ در کاخ سفید شخصیتهای زیادی برای میانجیگیری بین ریاض و تهران اعلام آمادگی کردند با این وجود عربستان نیازی به تجدید نظر در مناسبات منطقهای خود نمیدید. البته این یک سوی ماجرا بود. سوی دیگر ماجرا این بود که میزان وابستگی عربستان به آمریکای ترامپ آنقدر زیاد بود که عملا امکان ابتکار عملی در راستای کاهش تنش از سوی سعودیها متصور نبود.
سیاست دولت ترامپ منزوی سازی ایران در مناسبات منطقه ای و بین المللی بود به طوری که می توان گفت انزوای تهران برنامه و محور اصلی سیاستهای آمریکای ترامپ در این سالها بود. دولت آمریکا در این سالها بارها تلاش کرد به اشکال مختلف ائتلافهای سیاسی اقتصادی و حتی نظامی علیه ایران سازماندهی کند هر چند این ائتلافها به واسطه عدم شناخت از مناسبات منطقهای با رفتن ترامپ به تاریخ می پیوندد.
حالا و بارفتن ترامپ و با حضور بایدن سیاستهای آمریکا در منطقه هم خواه ناخواه دستخوش تغییر میشود. رهبران سعودی زودتر از دیگران تغییر شرایط را درک کرده اند و عادی سازی مناسبات با قطر در همین چهارچوب قابل ارزیابی است. واقعیت این است که با رفتن ترامپ تداوم سیاستهای چند سال اخیر دیگر قابل تداوم نخواهد بود. تا جایی که به ایران مربوط است عربستان به همراه متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای خود هر چند اقدامات ایذایی فراوانی علیه ملت ایران انجام داد ولی این اقدامات عملا راه به جایی نبرد و با شکست مواجه شد. اکنون با رفتن ترامپ و کاهش حمایتهای بیرونی انتظار میرود شاهد تغییراتی در روابط و رفتارهای کشورهای منطقه بویژه عربستان باشیم. از همین شاید بتوان پیشنهاد میانجیگری وزیر خارجه قطر را متفاوت از پیشنهادهای میانجیگری دوره ترامپ ارزیابی کرد.
ایران همانطور که در دوره ترامپ از گفت و گو و تعامل استقبال کرد، با پیروزی بایدن هم با چشم پوشی از اقدامات مخرب علیه ملت ایران دست دوستی به کشورهای منطقه دراز کرده است. شاید بتوان پیام توییتری ظریف بعد از شکست ترامپ را پیامی واضح برای کشورهای منطقه ارزیابی کرد که گفت: «ترامپ رفت، ما و همسایگانمان باقی میمانیم. تکیه بر بیگانگان امنیت را به همراه نمیآورد و امیدها را ناامید میکند. برای همکاری در راه تحقق منافع مشترک برای ملتها و کشورهایمان دستمان را به سوی همسایگان دراز میکنیم. همه را به گفت و گو دعوت میکنیم و آن را تنها راه پایان دادن به اختلافات و تنشها میدانیم. با هم برای ساخت آیندهای بهتر برای منطقه».
عربستان سعودی قطعا در دوران پساترامپ ناچار است در مورد روابط و کنشهای خود در منطقه خلیج فارس تجدید نظر کند و اولین قدم در این تجدیدنظر در سیاستهایی است که جز هدر دادن سرمایه ها و منابع کشورهای منطقه دستاورد و حاصلی نداشت. پیشنهاد میانجیگری قطر میتواند راهکار خوبی در این زمینه باشد.