کد خبر: ۶۹۲۴۷
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۸۶ - ۲۳:۵۰

از شمار خرد هزاران بیش

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- دکتر فیروز فاضلی*:شاید مرثیه فوق از رودکی سمرقندی در رثای شاعر و حکیم معاصرش شهید بلخی، بهترین تعبیر در مورد مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی باشد. واقعاً دست اجل از پیش روی چشم ظاهر‌بینان یکی را برد اما نزد خردورزان و اندیشمندان این یک تن، از هزاران بیش بود.

اگر بخواهیم عناوینی برای این فقید فرزانه ردیف کنیم به تعبیراتی چون استاد، معلم اخلاق، مورخ، شارح آثار ادبی، لغت شناس، مترجم، زبان دان و... بر می خوریم که تدبّر و تخصص در هر یک، عمری را می طلبد و او به تنهایی همه این عناوین را به دوش می کشید بدون اینکه اندکی از تواضعش کاسته شود.

بزرگی او حاصل گذشت های بزرگی بود که در زندگی و اخلاق عملی از خود نشان می داد و براستی این تعبیر قرآن که " لن تنالوا البّر حتّی تنفقوا ممّا تحبّون " در جان اوجاگیر شده بود که اینگونه وقار، تواضع و بزرگی را از او برای ما به ارمغان گذاشت تا نوری باشد که از آن بهره گیریم و راه را به درستی دریابیم.

عرصه های مختلفی که استاد در آن عمر گرانمایه را به تحقیق گذراند عبارتند از:
 
لغت شناسی: مرحوم دکتر شهیدی 43 سال ریاست مؤسسه لغت نامه دهخدا را به عهده داشت. از سال 1337 که در منزل مرحوم دهخدا با ایشان و دکتر معین آشنا شد عملاً قسمتی از تنظیم " لغت نامه " به وی سپرده شد و در 5 سالی که مرحوم دکتر معین در بستر بیماری بود، ایشان با تمام جوانمردی، لغت نامه را اداره می کردند و حتّی نام دکتر معین را از لغت نامه بر نداشتند و اسم خود را به جای ایشان نگذاشتند. 

در اهمیت لغت نامه، بد نیست به این نکته اشاره کنم که وقتی فرهنگ نویس مشهور فرانسه " لیتره " 4 جلد فرهنگ به زبان فرانسه را تهیه کرد، چشمش کور شد و رئییس جمهور فرانسه به منزل او رفت و گفت: " شما دوچشمتان را از دست داده اید ولی چهار چشم به ملّت فرانسه اهدا کرده اید ".

مرحوم دهخدا، مرحوم دکتر معین و مرحوم دکتر شهیدی چشمان بینایی از خود برای ملّت ایران به یادگار گذاشته اند. دقّت نظر، وسواس علمی در تبار شناسی لغات و آوردن تعابیر مختلف مبتنی بر مستندات ادب فارسی در " لغت نامه " مثال زدنی است که نوعی پیوند روحی بین این سه محقق فرهیخته را می رساند.

تاریخ دانی: مرحوم دکتر شهیدی از 1327 با نوشتن کتاب های تاریخی: " چراغ روشن در دنیای تاریک " و " جنایات تاریخ " نبوغ خودرا درزمینه تاریخ نویسی نشان داد اما بی شک اورا باید یکی از مورخان متبحر تاریخ صدر اسلام دانست. 

کتابهای " تاریخ تحلیلی اسلام "، " زندگانی حضرت فاطمه ( س ) " و " زندگانی حضرت علی بن الحسین ( ع ) " از او شخصیتی ماندگار در این عرصه به یادگار نهاده است. آنچه کتاب های اورا ممتاز می کند مستندات دقیق و کاویدن نقاط پر بحث تاریخ صدر اسلام است.

شارح آثار ادبی: در ادب فارسی شعر و نثر مصنوع و متکلف، خواننده را در درک اثر ادبی دچار مشکل می کند و لذتی که خواننده در پی آن است در لابه لای لغات و تعبیرات رنگ می بازد. 

مرحوم دکتر شهیدی با شرح مشکلات دیوان انوری در عرصه شعر مصنوع و با شرح " درّه نادره " محمد مهدی‌استرآبادی (منشی نادر شاه)  در گستره نثر مصنوع، دشوار یابی این دو اثر را برای خوانندۀ مشتاق از پیش راه برداشت. و با شرح مثنوی شریف مولانا جلال الدین که خود آن را ادامه کار مرحوم فروزانفر می دانست، راهی برای دریافت مفاهیم عرفانی پیش روی مخاطب نهاد.

مترجم: اول بار مرحوم دکتر شهیدی را با ترجمه کتاب " انقلاب بزرگ " از طه حسین به عنوان مترجمی بزرگ می بینیم. اما بی شک بزرگترین ترجمه به یادگار مانده از آن استاد فقید، ترجمه نهج البلاغه حضرت علی ( ع ) است. وی توانسته است که روح موزون نهج البلاغه را با نثری مسجّع و موزون در قالب زبان فارسی بریزد و این ترجمه را جاویدان کند. تعلیقات آن استاد هم در نوع خود کم نظیر است. 

زبان دانی: مرحوم دکتر شهیدی که تحصیلات حوزوی خود را سالها در نجف اشرف گذرانده بودند، به لطایف و ظرایف زبان عربی آگاهی کامل داشتند و به زبان عربی فصیح تکلم می کردند. سخنرانی های آن مرحوم در کنگره تمدن اسلامی در بیروت و کنگره تاریخ علوم اسلامی در حلب و... گواهی صادق بر این مدعاست.

استادی و رعایت اخلاق حرفه ای: هر کس در دانشگاه تهران بخصوص در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده باشد، روزهای چهار شنبه را از یاد نخواهد برد. روزهایی که در محضر استاد، نظم و نثر عربی و فارسی را تلمذ می کرد. 

مجانی الادب، مجانی الحدیثه، شاهنامه، مثنوی و... دلمشغولی هایش می شد و این چهار شنبه ها، سالها به طول می انجامید و در پایان دوره نیز امتحان جامعی در محضر استاد پس می داد؛ امتحانی که اگرچه در پایان دوره تحصیلات بود اما به دانش آموخته گوشزد می کرد که هنوز در آغاز راه هستی و باید گام هایت را محکم تر کنی و بدانی که شرط اصلی درست شدن، شکستگی است. و این اصل مهم را از منش متواضعانه استاد می آموخت چون اورا شاخه پرباری می دید که سر بر زمین می ساید:

تواضع کند هوشمند گزین ::: نهد شاخ پر میوه سر بر زمین

روحش شاد و غرق نور باد 


* استاد ادبیات دانشگاه گیلان و عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین