آفتابنیوز : آفتاب-سید شفیع مصطفوی: روزنامه کیهان در شماره امروز خود در یادداشتی به قلم محمد ایمانی, به تحلیل دلایل عدم ثبت نام چهره های شاخص طیف میانه رو و اعتدالگرای کشور در انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته است.
این روزنامه با اشاره به غیبت برخی فعالان سیاسی كه زمزمه یا احتمال نامزدی آنها در محافل رسانه ای و سیاسی مطرح بود مدعی شد: «جریان سیاسی داخلی و خارجی مشخصی كه میل به زیر سؤال بردن انتخابات، تضعیف جایگاه مجلس یا مظلوم نمایی اولیه برای بهره برداری انتخاباتی دارد، طبق معمول كوشید با جهت دادن و معنی دار خواندن برخی غیبتها و ردیف كردن برخی اسامی، برنامه تبلیغاتی خود را پیش برد، حال آن كه برخی از آن اشخاص اساساً به دلایل كاملاً شخصی قصد نامزدی نداشتند».
یادداشت نویس روزنامه کیهان تحلیل جهت دار خود را اینگونه ادامه می دهد که : «طیفی از اصلاح طلبان و مؤتلفان تندرو آنها كوشیدند با تمركز بر نام حسن روحانی- دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی از دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی تا 2 سال پیش- و برخی اعضای 2 حزب «كارگزاران سازندگی» و «اعتدال و توسعه»، تحلیل های جهت دار خویش را وسعت بخشند».
این روزنامه سپس با اشاره به اینکه :« اولین مانع بر سر راه آمدن حسن روحانی را رقبای حزبی درون جبهه اصلاحات فراهم كردند» نتیجه می گیرد که طیف موسوم به چپ جبهه ائتلافی اصلاحات، از سر ضرورت، اعتدالگرایان را در جمع خود پذیرفته و در ماجرای اخیر خرسند است كه توانسته حرف خود را بر آنها و شخص حسن روحانی دیكته كند. این یادداشت بلافاصله اینگونه ادامه می یابد که «بنابراین تحلیل های اخیر برخی عناصر چپ درباره فقدان زمینه فعالیت برای روحانی، مصداق زدن چند نشان با یك تیر است؛ هم حذف حریف و هم مظلوم نمایی براساس نیامدن او، همچنان كه در اقدامی مشابه برخی كارگزارانی ها روغن ریخته را نذر امامزاده می كنند».
یادداشت نویس روزنامه کیهان که کوشش خود، برای بزرگنمایی برخی مسائل جزئی و حاشیه ای را نمی تواند پنهان کند، به ماجرای استعفای 4 عضو غیر فعال حزب اعتدال و توسعه اشاره کرده و به زعم خود آن را ناشی از «بحران هویت در حزب و تندروی برخی سران آن» (!) دانسته و اضافه کرده است «این وضعیت به انضمام روشن نبودن تكلیف طیف مذكور با برخی تندروها- چه نفیاً و چه اثباتاً- عامل این شد كه سران طیف به این نتیجه برسند كه هم از سوی اصولگرایان و هم اصلاح طلبان مورد تردید جدی قرار دارند»!
این روزنامه سپس برای اثبات ادعای خود بدون آنکه دلیل مشخصی ذکر کند به این جمله بسنده کرده است که «اصلاح طلبان اینها را رقیب جدیی می دانند كه اگر فرصت فراهم شود، اصلاح طلبان را دور می زنند».
نویسنده سپس در جایگاه سخنگوی تمام جریان به اصطلاح اصولگرایی ظهور می کند و از زبان اصولگرایان این خواسته نامتعارف و عجیب را مطرح می کند که اعتدالگرایان برای پذیرفته شدن در میان اصولگرایان باید آنچه را که به زعم نویسنده رویه بی ثبات نامیده می شود اصلاح کنند و به مرام و منش اصولگرایی بازگردند: «اصولگرایان، برخی از عناصر فعال در این جریان- نه همه آنها- را فاقد چارچوب و اصول ثابت ارزیابی می كنند و تنها راه پذیرفتن این مجموعه را اصلاح رویه بی ثبات گذشته و بازگشت به مرام و منش اصولگرایی می دانند»! نویسنده البته به این سوال اساسی پاسخ نمی دهد که در صورت وقوع چنین امری، چه تفاوتی مبان اعتدالگرایان و به اصطلاح اصولگرایان خواهد بود؟!
این یادداشت نویس براساس پیش فرضهای فوق اینچنین نتیجه گرفته است که «طراحی های اولیه مبنی بر این كه می توان از حمایت های هر دو جریان برای بالا آمدن و بر كشیدن خود استفاده كرد، غلط از آب درآمد. و طبیعی بود كه دیگر نتوان به ویژه «ریاست مجلس» را از طریق جلب حمایت طرفین هدفگذاری كرد».
کیهان سپس به احتمال کاندیداتوری دکتر حسن روحانی در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری اشاره می کند و می نویسد: «اگر دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی نامزد انتخابات مجلس می شد و نمی توانست به ریاست مجلس برسد و صرفاً یك نماینده باقی می ماند یا احتمالاً به عنوان یك ریسك بسیار بالا، اساساً در انتخابات مجلس رای نمی آورد، عملاً دیگر نمی شد روی او به عنوان نامزد ریاست جمهوری سرمایه گذاری كرد».
یادداشت نویس کیهان که گویا فراموش کرده در ابتدای مطلب خود قید کرده است که برخی از غایبان در صحنه انتخابات «اساساً به دلایل كاملاً شخصی قصد نامزدی نداشتند»، نام خاتمی و کروبی را نیز در کنار نام روحانی قرار داده و نوشته است: «این همان مسئله ای بود كه امثال آقایان خاتمی و كروبی را از نامزدی در انتخابات مجلس منصرف كرد»! این در حالی اسنت که این دو چهره برجسته سیاسی کشور از مدتها قبل اعلام کرده بودند که قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس را ندارند.
روزنامه کیهان در بخش بعدی یادداشت خود بدون آنکه به دلیل خاصی اشاره کند، در یک تحلیل عجیب مدعی شده است: «همان گونه كه در عین برخی انتقادهای جدی، باید میان چهره های متدین جبهه دوم خرداد با عناصر لائیك، نفوذی و خائن این جبهه تفاوت قائل شد، مرز مشابهی را نیز باید در درون گروه هایی نظیر كارگزاران و اعتدال و توسعه و شخص آقای حسن روحانی دید». این روزنامه مضخص نکرده است که چه مرزی بین شخص حسن روحانی و کارگزاران و اعتدال و توسعه (که کیهان در ادامه از ان به عنوان جریان هروله (!) نام برده است) وجود دارد!
کیهان در پایان با اشاره به این نکته که «اخبار و آمار نامزدها نشان می دهد جریان مذكور یكی از جریان های مؤثر حاضر در عرصه انتخابات است كه اگر چه طراحی و مهندسی اولیه خود را از دست رفته می بیند اما نمی خواهد از انتخابات بی نصیب بماند» نتیجه گیری کرده است که « فارغ از سخنرانی های مهیج سیاسی در پایتخت، طراحی های واقعی و پنهانی دیگری برای اصل انتخابات از جمله در شهرستان ها از سوی طیف های یاد شده صورت گرفته است».
کیهان افشای این طراحی ها را به وقت دیگری موکول کرده است !
من نميدانم اين آقاي شريعتمداري از آخرت خود نمي ترسد.بابا جون اونجا خدا رو نميشه خريد.