ازدواج کودکان یا کودکهمسری نوعی ازدواج رسمی یا غیررسمی است که که در آن فرد پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی وارد پیمان زناشویی میشود؛ حداقل سن ازدواج تعیین شده در قانون در بسیاری از حوزههای قضایی ۱۸ سال است، خصوصاً در مورد دختران و حتی بعضاً قرار داشتن در ۱۸ سالگی نیز شامل قانون مذکور میشود. عموماً عبارت «کودکهمسری» در مورد کودکان دختری بهکار میرود که با مردان بزرگسال به خاطر اجبار حاصل از سنتهای قومی یا مشکلات اقتصادی خانواده، ازدواج میکنند.
علی ابراهیمی استاد حقوق و فقیه دانشگاه مازندران در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد:بحث کودکهمسری در دو سال اخیر پررنگ شده و بسیاری از افراد به آن میپردازند؛ بر اساس اطلاعات بهدست آمده پژوهشهای اجتماعی که در طول چند سال اخیر در ایران انجام شده مساله کودکهمسری برای مردم ما اهمیت چندانی نداشته است،درواقع مردم آنچنان که به مسائلی چون طلاق و اعتیاد و غیره اهمیت میدهند کودکهمسری را مسالهای اجتماعی قلمداد نمیکنند.
وی افزود: یک دلیل میتواند این باشد که ازدواج در سنین پایین از گذشته وجود داشته و هیچگاه از آن به عنوان یک وضعیت نامطلوب نام برده نشده و در طی دو سال اخیر بهدلیل مطرح شدن این مساله در فضای مجازی و ارائه نمونههایی از این پدیده منجر به توجه مردم شده است؛ عدهای در این فضا فعالیت میکنند تا پدیده کودکهمسری را به لحاظ جامعهشناسی تبدیل به یک مساله اجتماعی کنند؛ یعنی کودکهمسری بهعنوان یک برساخت اجتماعی کمکم وارد حوزه عمومی میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بر اساس پژوهشهای گوناگون در حوزههای اجتماعی پزشکی و غیره کودکهمسری دارای پیامدهای اجتماعی بسیاری است و تأثیرات زیادی به لحاظ فیزیولوژیک پزشکی، مباحث مربوط به زایمان و غیره بر فرد دارد؛ پیامدهای این پدیده هم بر خود فرد تاثیر نامطلوب میگذارد و هم بر جامعه،برای نمونه افرادی که زود ازدواج میکنند، دچار محرومیت از تحصیل میشوند.
ابراهیمی تصریح کرد: بحث دیگر موضوع چرخه فقر است؛ فقر یک متغیر کلیدی در کودکهمسری است؛دخترانی که نتوانند تحصیل کنند ازدواج مناسبی نخواهند داشت؛ بنابراین عموماً با فردی ازدواج میکنند که در همین چرخه وجود دارد.
وی افزود: آسیب دیگر در این رابطه طلاق بوده،ما امروز بهشدت با موج طلاق دختران زیر ۲۰ سال مواجه هستیم؛ دخترانی در جامعه وجود دارند که تنها ۹ سال سن دارند اما سهبار ازدواج کردند، درواقع طلاق دختران در این سنین بهشدت رایج شده است.
وی با تاکید بر علت فقر در کودکهمسری خاطر نشانکرد:ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی در سال ۱۳۱۳ به تصویب رسید، طبق آن سن ازدواج برای دختر ۱۵ و برای پسر ۱۸ سال در نظر گرفته شد و کمتر از این سن با رعایت شرط مصلحت و پیشنهاد مدعی العموم و تصویب محکمه ازدواج محقق میشد، اما در سال ۵۳ این قانون تغییر کرد و سن ازدواج دختر ۱۸ سال و پسر ۲۰ سال قمری قید شد، پیش از این سن باز هم اجازه داده شد که ازدواج امکانپذیر باشد.
استاد حقوق و فقه دانشگاه مازندران ادامه داد: اما این ماده قید کرد کمتر از ۱۸ سال تا سن ۱۵ سال ازدواج امکانپذیر است و کمتر از آن بدون هیچ شرطی اجازه داده نمیشود و همچنین تصریح شد که برای زندگی زناشویی توان جسمی و روانی باید لحاظ شود و نظر دادستان و تصویب دادگاه شهرستان لازم است.
ابراهیمی گفت: توجه به مسائل شرعی نیز در این مهم حایز اهمیت است به طوریکه ۱۳ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران براساس شرع و قانون، سن مناسبی است؛ مجلس وظیفه بررسی زوایای قانونی و شورای نگهبان وظیفه بررسی زوایای شرعی قوانین را برعهده دارند از این رو باید به دستورات و مسائل شرعی ازدواج نهایت توجه را داشت.
وی با اشاره به اینکه در گذشته دختر ۹ ساله به لحاظ جسمی تنومند و قوی بودهاند، یادآورشد: در حال حاضر شرایط جسمی و فکری دختران ۲۰ ساله، با کودکان ۹ ساله قدیمی مطابقت دارد و شاید دلیل آن مسائل ژنتیکی باشد؛ با گذشت زمان تغییرات بسیاری در حیطه ژنتیکی و ابعاد روحی دختران و پسران به وجود آمد به طوری که در شرایط کنونی، بلوغ فکری در فرزندان دیرتر رخ می دهد.
ابراهیمی با بیان اینکه در شرایط فعلی دختران تا سن ۱۳سالگی و پسران پایین تر از ۱۸سال پختگی لازم را برای زندگی ندارند، یادآور شد: پایین آمدن سن ازدواج مزایایی چون رفع نیازهای جنسی را دارد و این امر در آن شرایط قانونی مناسب خواهد بود.
وی تاکید کرد: پایین آمدن سن ازدواج هرچند می تواند مثبت باشد اما جنبه های منفی آن بیشتر است، چرا که نرسیدن به بلوغ فکری لازم برای حل مسائل زندگی منجر به افزایش آمار طلاق خواهد شد.