داستان های زیادی درباره گرگ ها شنیده اید در برخی آنها گرگ ها مهربان و در برخی پلید و بدجنس بودند، ذهن خیال باف انسان تا مرز گرگ های انسان نما نیز پیش رفت، انسان هایی که در شب گرگ می شدند که به «گرگینه» معروفند، در واقع گفته می شود که این انسان ها زمان کامل شدن ماه تغییر هویت داده و کارهایی عجیب انجام میدهند حتما در فیلم ها و داستان های زیادی این موضوع را دیده و شنیده اید.
این مساله همواره مورد توجه انسان در گوشه و کنار جهان بوده است و افسانه های زیادی در این باره شکل گرفته که برخی به حدی سینه به سینه چرخیده که تا حدودی به باور تبدیل شده است، وقتی تاریخ را ورق می زنیم با نمونه هایی مواجه می شویم که برخی انسان ها ادعا می کردند که گرگ نما شده اند هر چند پزشکان در واقعیت تغییری در حالات آنها پیدا نکردند اما خودشان این تصور را داشتند که در زمانی مشخص از حالت انسانی خارج می شوند.
به عنوان مثال در سال ۱۸۵۲ مردی در یک آسایشگاه روانی در فرانسه پذیرش شده بود که مدعی بود بدن او دچار یک دگرگونی عجیب و غریب میشود، البته این تغییرات هیچ وقت با چشم سر دیده نشد، البته ترس از گرگ در میان انسان ها همواره امری اجتناب ناپذیر بوده است، انسان و گرگ همیشه رقیب و گاهی دشمن یکدیگر بودهاند، چون احتمالا همیشه در مجاورت یکدیگر زیستهاند و همیشه برای بقای خود تلاش کرده اند.
در واقع گرگ ها حیواناتی هستند که در بیشتر موارد به صورت گروهی مسیرهای مختلف را طی می کنند و شاید یکی از دلایل ترس انسان از این حیوان همین مساله باشد که با دیدن چند گرگ در کنار هم وحشت می کرده، اما پشت سر هم و گروهی حرکت کردن گرگ ها دلایل خودش را دارد که بسیار هم جالب است.
قرارگیری گرگ ها در پشت سر هم با برنامه ریزی انجام می شود اینطور نیست که هر گرگی دلش خواست می تواند هرجایی از صف بایستد بلکه این حرکت و چیدمان قاعده خودش را دارد، تحقیقات نشان داده که گرگ ها حرکت خود در مسیر های مختلف و مخصوصا مسیرهای صعب العبور و برفی را کاملا بر اساس برنامه ریزی و اصول مشخص می کنند که کاملا هوشمندانه است.
در واقع جلوی این صف سه گرگ پیر، ضعیف یا بیمار قدم می گذارند تا در صورت مواجه شدن با دام، تله و حمله حیوانات یا انسان ها، اعضای دیگر در امان بمانند و به این صورت مسیر را برای حرکت گله هموار می کنند، پشت سر آنها ۵ گرگ قدرتمند حرکت کرده و گرگ های ماده نیز در وسط گله قرار می گیرند، پشت گرگ های ماده نیز تعدادی گرگ با تجربه و نیرومند حرکت می کنند.
نکته جالب اینجاست که در این صف، آخرین گرگی که در انتهای گله همه چیز را تحت نظر دارد، رهبر گله است، رهبر به این ترتیب می تواند در صورت بروز موقعیت خطرناک برای هریک از اعضای گله، به سرعت خود را به محل مورد نظر برساند، چنین نظمی نشان می دهد که گرگ ها از قدرت بالایی برای بقا برخوردارند اما مانند سایر زیستمندان در طبیعت از دست انسان در امان نمانده اند.
روزگارانی عرصه های زیادی از طبیعت جولانگاه این حیوانات بود، البته قطعا این وسعت قلمرو بی حکمت نیست؛ گرگ ها هنگام شکار معمولا به طور گروهی (از ۲ قلاده تا ۱۵ قلاده) حمله می کنند و حیوانات مریض و ضعیف را فوری تشخیص می دهند و آنها را شکار می کنند، این کارشان موجب می شود تا از گسترش بیماری جلوگیری شود، علاوه بر این موجب قوی نگه داشتن و هوشیار ماندن علفخوارها می شوند.
اما وضعیت این حیوانات چگونه است؟ تاکنون ۳۷ زیرگونه از گرگ شناسایی شده که از جمله آنها سگ اهلی، دینگو، گرگ قرمز و گرگ ایرانی هستند، این جانور نیای وحشی سگ است یعنی سگها از نسل نوعی گرگ هستند که بین ۱۸ تا ۳۲ هزار سال پیش اهلی شدند.
بیشتر گرگها به رنگ خاکستری با لکههایی از رنگهای دیگر هستند اما رنگهای سفید، سرخ، قهوهای و سیاه نیز در آنها دیده میشود، اندازه و وزن گرگها نیز در نقاط مختلف بسیار متفاوت است اما در ایران گرگ ایرانی یا هندی که زیرگونه ای نادر از گرگ خاکستری است، امروزه برای ادامه حیات به حمایت بیشتری نیاز دارند، در واقع آمار دقیقی از تعداد آنها وجود ندارد.
گرگ ایرانی یا همان گرگ خاکستری در زیستگاه های متفاوتی زندگی می کند. این زیرگونه می تواند از صحراهای خشک و بایر تا بوته زارهای نیمه استپی به زندگی خود ادامه دهد. در نتیجه، تفاوت های فیزیکی و رفتاری بسیاری در بین جمعیت های مجزای این پستاندار وجود دارد. گرگهایی که در آب و هوای خشک تر و خشن تر زندگی می کنند، سازگاری بیشتری با محیط اطراف خود نشان می دهند، چنان که اندازه بدن این حیوان کوچکتر می شود و یا هنگام شکار انفرادی یا دو تایی به طعمه حمله می برند، زیرا در مناطق خشک و کویری طعمه های کمتری دیده می شود.
دلایلی همچون تخریب زیستگاه از سوی انسان ها، شکار بی رویه، مسموم کردن گرگ ها و ناآشنایی مردم با این حیوان مفید برخی از دلایل به خطر افتادن زندگی این حیوانات و کاهش جمعیتی آنها است، با از بین رفتن گرگ ها جایگزین مناسبی در طبیعت وجود ندارد تا نقش آنها را به خوبی ایفا کند چون گرگ ها معمولا حیوانات بیمار را شکار می کنند و با این کار از اشاعه بیماری جلوگیری می کنند بنابراین اگر نابود شوند قطعا شاهد تلف شدن دسته جمعی حیواناتی مانند کل و بز و قوچ و میش در طبیعت خواهیم بود.
شهاب الدین منتظمی مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیطزیست گفت: گرگ در بیشتر زیستگاه ها و مناطق کشور پراکنده است حیوانی نیست که برای خود حریم خاصی داشته باشد، همواره به دنبال طعمه است بنابراین هر جا حیوان علفخواری باشد حتما گرگ هم وجود دارد.
وی با بیان اینکه در ایران گرگ خاکستری وجود دارد، افزود: وضعیت جمعیت گرگ تا چندی پیش در معرض تهدید اعلام شده بود، اما اینکه اکنون در چه شرایطی است باید بگویم که طی چند سال گذشته ارزیابی از جمعیت این گونه بر مبنای مشاهدات صورت نگرفته است، قبلا در معرض تهدید بود و می تواند اکنون نیز در مرز تهدید باشد.
وی تاکید کرد: گرگ یک گونه گوشتخوار است در طبیعت رقیب زیاد دارد و بنابراین اگر مراقبت نشود می تواند در معرض تهدید جدیدی قرار گیرد، گرچه در برخی زیستگاه ها جمعیت گرگ زیاد شده و می تواند حتی آسیب رسان هم باشد اما در مجموع به حفاظت دقیق تری نیاز دارد.
منتظمی ادامه داد: اکنون با توجه به شواهدی که وجود دارد جمعیت گرگ مناسب است، در چند سال گذشته بارندگی خوب بود بنابراین جمعیت طعمه گوشتخوران که معمولا علفخوار هستند مناسب شد بنابراین جمعیت گرگ هم افزایش یافت و این مساله باعث شد تا در بیشتر زیستگاه های کشور مشاهده شود.
مدیرکل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیطزیست تاکید کرد: کاهش طعمه، تعارض، تخریب زیستگاه و حضور بی رویه دام در زیستگاه برخی از مهمترین دلایل تهدید گرگ در طبیعت است چون وقتی دام در زیستگاه باشد قطعا گرگ حمله می کند و در مقابل دامدار برای حفاظت از دام خود اقدام به کشتن گرگ می کند بنابراین جبران خسارت دامداران یکی از برنامه های سازمان حفاظت محیط زیست است که در دست اجرا دارد و وقتی که آغاز شود قطعا شامل خسارات گرگ هم می شود.
وی درباره حضور هشت قلاده گرگ در پارک پردیسان گفت: سال های زیادی است که تعدادی گرگ در پردیسان نگهداری می شوند ابتدا ۱۴ قلاده بودند که به مرور به مراکز مختلفی واگذار شدند و اکنون هشت قلاده در پردیسان نگهداری می شود.
منظمی افزود: وقتی وظیفه مرکزی تیمار و درمان حیوانات است باید به محض اینکه کار تیمار بر روی حیوانی تمام شد به فکر این باشد که آن حیوان از آن مرکز خارج شود و اکنون حضور این هشت قلاده گرگ در وسط پارک پردیسان برای ما معضلی است، واقعیت این است که تاکنون چندین مرکز را پیشنهاد دادیم که به آنجا منتقل شوند اما ظرفیت آنها هم تکمیل است و امکان نگهداری حیوان مازاد را ندارند برای همین در شرایط خاصی فعلا از این حیوانات در این مرکز در پردیسان نگهداری می کنیم.
وی درباره برگشت این تعداد گرگ به طبیعت گفت: این گرگ ها دیگر امکان برگشت به طبیعت را ندارند و برای همین تلاش می کنیم تا مرکزی مناسب برای نگهداری آنها پیدا شود.
منتظمی تاکید کرد: این تعداد گرگ در دل شهری مانند تهران می تواند خطرناک باشد، همچنین آلودگی و سر و صدای بالا هم برای این حیوانات مشکل ساز است البته شبانه روزی از لحاظ بهداشت و امنیت تحت کنترل هستند اما از نظر اینکه اگر بخواهد اتفاقی بیفتد نگهداری آنها در پارک پردیسان خطرناک است، از ابتدا نباید این تعداد گرگ به شکل باغ وحشی در این مکان نگهداری می شدند، از وقتی که بحث ساماندهی این قرنطینه را مد نظر قرار دادیم شروع کردیم ساماندهی گونه هایی که دوره تیمارشان گذشته بود و مکان نگهداری آنها شکل باغ وحش به خود گرفته بود، اکنون دو قلاده خرس و هشت قلاده گرگ در مرکز قرنطینه پردیسان جزو مواردی است که قطعا جایگاهشان در تهران نیست و منتظریم اگر مرکزی اعلام آمادگی کرد و شرایط مطمئن را داشت آنها را منتقل کنیم.