عصر پنجشنبه ۱۶ بهمنماه فیلم «روزی روزگاری آبادان» که اولین فیلم حمیدرضا آذرنگ در مقام کارگردان است، در سینمای رسانهها در برج میلاد نمایش داده شد. این فیلم علیرغم نامش به دلیل شیوع کرونا شرایط فیلمبرداری در آبادان را پیدا نکرد و برای همه فضاها ، در تهران دکور ساخته شد.
نشست پرسش و پاسخ این فیلم با حضور آذرنگ و نیز فاطمه معتمد آریا، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ (بازیگر)، سپیده عبدالوهاب (تدوینگر)، بابک بنی اردلان (صدابردار)، سهیل دانشاشراقی (طراح صحنه) و علی اوجی (تهیهکننده) برگزار شد و مثل دو نشست قبلی جشنواره تحت تاثیر درگذشت علی انصاریان بود.
در این نشست فاطمه معتمدآریا در ابتدای صحبت خود گفت: ابراز تاسف میکنم برای از دست دادن دو الگوی سرزندگی، شادابی، انسانیت، مردانگی و پهلوانی که بخاطر کرونا مردم ایران را این روزها عزادار کردند. امروز فکر میکردم اگر من رفته بودم و آنها زنده بودند، غمگینی امروز مردم کمتر بود و درد کمتری در مردم ایران ایجاد میشد.
این بازیگر درباره بازی در فیلم «روزی روزگاری آبادان» با اشاره به اینکه مدت زیادی را برای شروع این کار صبر کرده بود، گفت: سابقه تئاتری من با آقای آذرنگ و سابقه همکاری ما در فیلم «آباجان» به کارگردانی هاتف علیمردانی باعث شد که جدیتر به پیشنهاد حضور در این فیلم فکر کنم. این فیلم فراز و نشیبهای بسیاری در پیدا کردن تهیهکننده و بازیگر داشت، اما برای من از جاذبه بسیاری برخوردار بود. فکر میکنم نگاه این فیلم بیشتر خانوادگی است و همه با هم هماهنگ هستند و یک بازیگر به تنهایی به چشم نمیآید.
در این نشست علی اوجی که این روزها مشغول تهیه فیلم جدید مسعود کیمیایی نیز هست، شایعه ابتلایش به کرونا را تکذیب کرد و بخاطر دوستی با علی انصاریان از حاضران خواست به احترام او یک دقیقه سکوت کنند.
او گفت: از بزرگان کشور می خواهم، فکری عاجل برای واکسن کنند تا دیگر این طور غم نبینیم.
وی درباره این فیلم گفت: همکاری در این فیلم حدود یک سال و نیم قبل به من پیشنهاد شد که در آن زمان خود آقای آذرنگ میخواست بازی کند و من خیلی مخالف بودم و کارمان به قهر با آقای آذرنگ هم رسید ولی بعد دوباره از سوی آقای اسکندری، آذرنگ و تنابنده در این پروژه حاضر شدم و به دلیل شیوع ویروس کرونا و رعایت پروتکلهای بهداشتی مجبور شدیم لوکیشنهای مربوط به آبادان را در تهران فیلمبرداری کنیم. در آن زمان محسن تنابنده از بازی در کار جدید اصغر فرهادی برگشته بود و به محض این که متوجه تست مثبت ایشان شدیم از تمامی عوامل تست گرفتیم که هر ۷۰ تست ، منفی بود.
همچنین حمید آذرنگ در ابتدای صحبتهایش با ابراز ناراحتی از درگذشت انصاریان گفت: در روزهایی که خطاهای انسانی بیشتر از خطای انسانیت شده و ابعاد سیاهش را بیرون میریزد، ما انسانهای زیادی را از دست میدهیم.
او درباره هدفش از ساخت این فیلم توضیح داد: اگر فیلم نتوانسته هدفش را بیان کند، من اینجا هر چه بگویم توجیه است. روز اول جنگ آمریکا و عراق یک موشک به اشتباه به انبارهای شرکت نفت آبادان برخورد کرد که البته تلفاتی نداشت اما من خیالپردازی کردم. این اتفاق که حاکی از خطای انسانی بود که میتوانست برای خانوادهای رخ بدهد. این موضوع را در صحنه تئاتر کار کرده بودم و از آنجا که دوست داریم حرفمان را با تعداد مخاطب بیشتری به اشتراک بگذاریم و فکر میکردم این موضوع کهنگی و میرایی ندارد، با توجه به زیادهخواهی انسانی که به جنگ منتج میشود، دوست داشتم فیلم آن را بسازم.
آذرنگ با تشکر زیاد از معتمدآریا که برای ساخت این فیلم از اتفاقهای مهم زندگی شخصیاش مثل نوه دار شدن گذشت تا پروژه به سرانجام برسد، درباره اولویت میان کارگردانی و بازیگری گفت: من از آینده خبر ندارم. پیشتر در تئاتر کارگردانی کرده بودم، اما در مدیوم سینما میدانستم که وارد راه سختی میشوم. فعلا در دوران نقاهت و ریکاوری هستم چون حتی از فکر به کاری جدید در این شرایط سخت پشتم میلرزد.
این کارگردان تئاتر و سینما همچنین با بیان اینکه «من فکر میکنم موشک «روزی روزگاری آبادان» خیلی شریفتر از بسیاری از سیاستمداران امروز است که برای انسانها دل نمیسوزانند و دلشان به رحم نمیآید، گفت: دنیا بیرحمانه پدیدههای شوم انسانیت را به ما میآموزد، کرونا ویروس منحوسی است ولی خیلی چیزها به ما یاد داد از جمله اینکه پس از سالها زندگی، اعضای یک خانواده کنار هم، زوایای بیشتری از یکدیگر را فهمیدند.
معتمدآریا هم در پایان در پاسخ به اینکه آیا آینده ،گفتمان موشکهاست؟ گفت: آینده شکلی مبهم و پیچیده دارد. با تحولات تکنولوژیک و عناد طبیعت با انسان در این سالها، به نظرم به جای آینده باید به این لحظه فکر کنیم که علیرغم از دستدادن عزیزانی که فکر میکنیم ابدی هستند، چطور با هم مهربانی کنیم.