سردار رمضان شریف، مسئول روابطعمومی و سخنگوی کل سپاه پاسداران، اعلام کرد در مقوله کاندیداتوری انتخابات، پاسداران و سایر نظامیان با طی کردن فرایندهای قانونی به مانند سایر شهروندان مجاز هستند درصورت برخورداری از شرایط قانونی، با حضور در انتخابات در معرض رأی مردم قرار گیرند.
او در این گفتگو از چگونگی شکلگیری سپاه پاسداران، رابطه سپاه با مردم و ارزیابی این رابطه بعد از ۴دهه سخن گفت. مشروح گفتوگوی او را در ادامه بخوانید:
پس از گذشت ۴۳سال از انقلاب اسلامی و حاکمیت جمهوری اسلامی، هنوز روی تفاوتهای میان جمهوری اسلامی و دوران قبل از انقلاب در زمینه پیشرفتها و دستاوردها در دوره پس از انقلاب تأکید و پافشاری میشود. چرا پس از ۴دهه هنوز بر آشکار کردن این تفاوتها اصرار میشود؟
شاید عوامل متعددی در این موضوع دخیل باشد. به اعتقاد من یکی از مهمترین مباحث گسست نسلی است که بهوجود آمده است. در ابتدای پیروزی انقلاب مطابق آمارها جمعیت کشور بین ۳۴ تا ۳۵میلیون نفر بوده است، اما اکنون در چهلوسومین سالگرد پیروزی انقلاب، جمعیت کشور بالغ بر ۸۳میلیون نفر است.
این جمعیت قابل توجه کسانی هستند که حکومت پهلوی دوم را درک نکردهاند و از وضعیت آن دوران اطلاعی ندارند. نسلی که انقلاب کردند و کسانی مثل بنده که هنگام پیروزی انقلاب سال آخر دبیرستان بودم بهدلیل مواجهه با مباحثی که پیرامون زندگی ما میگذشت، خیلی از تفاوتها، تبعیضها، زورگوییها و نابرابریها را دیده و حس کردیم، اما جمعیت چند ده میلیونی که به جمعیت کشور در دوره بعد از انقلاب اضافه شدهاند، برداشت روشنی از دوران ستمشاهی نداشتند.
این موضوعی است که ما باید حتما برای آگاهی این نسل جدید یک تصویر روشن از آن چیزی که بود را ارائه میکردیم. ما با یک خلئی در این زمینه مواجه هستیم، اما فقط این نیست. دشمنان ما هم از این فرصت استفاده و این خلأ را با تصاویر مدنظر خودشان پرکردند. امروز با تصاویری مواجه هستیم که شبکههای معاند و ضدانقلاب با پخش مستنداتی اختصاصی از مناطق برخوردار کشور، دوران پهلوی را یک دوران گل و بلبلی نشان میدهند؛ این تصاویر با این هدف منتشر میشود که به نسل جوان ما القا کند که در کل جغرافیای کشور چنین شرایط مرفهی وجود داشته است و مردم از نعمت آب، برق، گاز، جاده، اتوبان و سایر خدمات برخوردار بودهاند.
این در حالی است که آمارهای مختصر به ما کمک میکند تا بفهمیم واقعا چه شرایطی در آن دوران حاکم بوده است. براساس آخرین آماری که سازمان برنامه و بودجه حکومت پهلوی حدودا اوایل سال ۵۶ثبت کرده است، حدود ۷۰درصد جمعیت کشور در روستا زندگی میکردند و کمتر از ۳۰درصد در مراکز استانها و شهرهای بزرگ ساکن بودند.
شما ببینید که روستاهای ما در آن مقطع دارای چه شرایطی بودند؛ بخش عمده این روستاها فاقد جاده، آب، برق، سیستم بهداشتی و درمانی بودند. تصور کنید وقتی یک روستا فاقد برق است بهطور طبیعی از بسیاری چیزهای دیگر محروم است. امروز، اما ۴۳سال بعد از انقلاب ۹۸درصد روستاهای ما از برق و ۹۶درصد مردم از گاز و همین حدود از آب آشامیدنی برخوردار هستند.
این تفاوتها خیلی قابل توجه است که نشان میدهد کارهای جهشی صورت گرفته است؛ با وجود همه موانع و بحرانهایی که دشمنان در این سالها ایجاد کردند. آنچه برای من غصهآور است اینکه ما نتوانستیم چهره واقعی خاندان پهلوی را ارائه و وضعیتی را که نیروهای انقلاب تحویل گرفتند، ترسیم کنیم. البته در این عرصه رسانهها نباید از قصور و غفلتهای خود عبور کرده و تقصیر را متوجه برخی دیگر کنند.
فکر میکنید در گام دوم انقلاب، مهمترین چالشها در حوزه فرهنگ چگونه خواهد بود و چه اقداماتی میتوان برای رفع آن چالشها انجام داد؟
کشور افتخارات بسیار ویژهای در طول این ۴۰سال بهدست آورده است. باید توجه داشت که استراتژی عملیات روانی دشمن ۳ضلع کاملا مشخص را دنبال میکند؛ یک ضلع آن این است که ما را از انقلاب و آنچه انجام دادیم پشیمان کند. بر این اساس، ادعا میشود که رژیم پهلوی شما را به سمت دروازههای تمدن سوق میداد، اما اجازه ندادید که این روند توسعه طی شود.
در ضلع دوم تلاش میکند که وضعیت امروز ما را بحرانی نشان دهد. از هر گزارهای استفاده میکند که نشان دهد ما در یک بحران بهسر میبریم و با وضعیت بیثباتی مواجه هستیم؛ بهویژه در این ۳سال اخیر که با فشارهای حداکثری مواجه بودیم محور اصلی رسانهای دشمن متمرکز بر این بود که اقتصاد و مدیریت کشور در حال فروپاشی است و بهزودی نابود خواهد شد. نتیجه این دو محور عملیات روانی، ناامید کردن جوانان و فرزندان ایران از آینده کشور است. پس تصویری که ارائه میدهند این است که شما از گذشته پشیمان هستید، هماکنون در بحران بهسر میبرید و آیندهای هم در انتظار شما نیست!
درحالیکه هر ۳گزاره دشمن، براساس آمار، ارقام و مستندات امروز باطل است. آمارها از دستاوردها، پیشرفتها و بنیه بسیار مستحکمی حکایت دارد که در۴۰سال گذشته چه به لحاظ مدیریتی و سرمایه انسانی و چه به لحاظ بنیه دفاعی کشور شرایط ما را به نسبت گذشته بهتر نشان میدهد و ما آماده یک جهش مجدد هستیم.
بهدنبال پیروزی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران ازجمله ارگانهایی بود که بنایش جمعآوریهای نیروهای مردمی برای حل مسائل و موضوعات مردمی بود. حالا بعد از ۴دهه از تشکیل این ارگان رابطه آن با مردم را چگونه میبینید؟
تعبیر حضرت امام این بود که صاحبان اصلی انقلاب و کشور مردم هستند. در طول این سالها، مردمی بودن انقلاب و تکیه انقلاب به مردم همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است. شاید بتوان گفت سپاه مردمیترین نهادی است که از متن انقلاب بیرون آمده و بیشترین تماس و تعامل را با مردم بهویژه در مقاطع حساس مانند دفاع داشته است. در مجموع در خاطرات فرماندهان و شهدای شاخص سپاه همواره بر نقش اصلی مردم در دفاعمقدس و شکست دشمن تأکید شده است.
تلاش سپاه نیز همواره این بوده است که پیوند عمیق با مردم تداوم پیدا کند. علت اینکه امام، بسیج را بهعنوان ارتش ۲۰میلیونی زیرمجموعه سپاه پاسداران قرار دادند و تمشیت امور آن را به این نهاد واگذار کردند، این است که سپاه یکبار دیگر در میدانی بزرگ و در یک جغرافیای بحران در دوران دفاعمقدس، تعامل و کار با مردم را تمرین کرده و بهخوبی هم از عهده آن برآمده است. همه مسائلی که در دفاعمقدس داشتیم، از پشتیبانی جنگ گرفته تا حضور مردم در مراسمات تشییع جنازه و تبلیغ برای رفتن به جبهه و کمک به خانواده رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند و کسانی که تجهیزات در اختیار سپاه قرار دادند، همه و همه از نقشآفرینی مردم و تعامل با مردم حکایت داشت.
مشخصا از زمانی که مردم به میدان آمدند، روند جنگ به نفع جمهوری اسلامی تغییر کرد. این مسئله مهم را سپاه در مراکز مطالعاتی خود بهطور دقیق تئوریزه کرده است که چگونه میتواند پیوند میان خود با مردم را روزبهروز افزایش دهد. امروز هم به محض وقوع بلایای طبیعی مانند زلزله سرپل ذهاب یا زلزله بم و سیل خوزستان، در مجموعه سپاه نهادینه شده است که نخستین نهادی باشد که با تمام امکانات به کمک مردم بشتابد.
در جریان زلزله بم نخستین اطلاعیهای که فرمانده سپاه خطاب به مجموعههای همجوار استان کرمان اعلام میکند این است که همه موجودی در انبارها و همه امکانات بهداشتی و درمانی، بالگردی و پروازی در اختیار کمکرسانی به زلزلهزدگان قرار گیرد. همین موضوع عینا در زلزله سرپل ذهاب و سیل خوزستان و گلستان تکرار شد؛ بنابراین ما در سپاه چنین احساسی نداریم که فاصلهای بین ما و مردم ایجاد شده است.
اما باید به یک نکته توجه کنیم: در اول انقلاب خیلی از نهادها، سازمانها و دوایر دولتی شکل نگرفته بودند و ما در یک دوره گذار و انتقال قرار داشتیم. سپاه در مقطعی در بسیاری از حوزهها میداندار بود؛ از اداره بیمارستان و اورژانسها گرفته تا تامین امنیت جادهها، اما بهتدریج با شکلگیری نهادها و سازمانهای دولتی مانند نیروی انتظامی و استقرار وزارتخانهها، یک نوع تقسیم کار صورت گرفت و بسیاری از مسئولیتهایی که در دوره گذار بر عهده سپاه بود به سازمانهای دولتی محول شد؛ این اتفاقی است که افتاده است، نه اینکه سپاه از مردم فاصله گرفته باشد.
یعنی حوزه فعالیت سپاه امروز نسبت به دهه اول انقلاب محدودتر شده است؟
رسالت سپاه پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن است و طی ۴دهه گذشته این رسالت خطیر هیچگاه تغییر نکرده است؛ هرچند ممکن است به اقتضای شرایط اولویت و مأموریتهای سپاه دچار تغییر شود. سپاه همواره در ۴دهه اخیر به اقتضای نیاز جامعه و درخواست دولتها براساس ماهیت مردمی و روح مردمیاری و خدمترسانی در صحنه امدادرسانی و فعالیتهای مردمی حضوری فعال داشته است؛ برای مثال در دورهای فلج اطفال در کشور شیوع داشت، وزارت بهداشت و درمان با توجه به محدودیت زمانی و نیروی انسانی ناکافی از بسیج درخواست کمک کرد و واکسیناسیون عمومی با موفقیت در کشور انجام شد.
این ماموریت بهگونهای موفق انجام شد که سازمان بهداشت جهانی در آن مقطع از ایران بهعنوان یکی از کشورهایی نام برد که بهصورت موفقیتآمیز فلج اطفال را ریشهکن کرد. امروز در موضوع کرونا هم با شرایط مشابهی مواجه هستیم. تصمیمات و مدیریت بحران برعهده سازمانهای رسمی کشور و دولت و وزارت بهداشت است، اما از روز اول شیوع کرونا سپاه تلاش کرده است تا در هر عرصهای که امکان کمکرسانی داشته باشد، اقدامات لازم را صورت دهد.
برای نمونه در قالب طرح شهید سلیمانی، افرادی از وزارت بهداشت، بسیج و خانههای بهداشت مشارکت دارند. اخیرا وزارت بهداشت نیز بر آثار مثبت این طرح در جریان موج سوم کرونا اشاره کرد که تا چه اندازه در مهار کرونا نقش داشته است؛ بنابراین به اعتقاد من، پیوند سپاه و مردم گستردهتر شده است.
برخی این نقد را به سپاه وارد میکنند که در برخی امور با دیگر نهادها موازیکاری میکند؛ برای مثال مطرح میشود که با وجود وزارت اطلاعات، فعالیت سازمان اطلاعات سپاه موازیکاری است. پاسخ شما به این نقد چیست؟
به موضوع وزارت اطلاعات اشاره کردید که کارکردها و وظایف مشخصی برعهده دارد، اما سازمان اطلاعات سپاه یا سایر نهادهایی که دارای مراکز حفاظت اطلاعات یا سازمان اطلاعات هستند، ماموریتهای ویژه و خاص خود را انجام میدهند.
اینگونه نیست که این نهادها در وظایف یکدیگر دخالت یا تداخل داشته باشند. در کشورهای دیگر نیز موارد مشابهی وجود دارد؛ در آمریکا که ادعای مدیریت دارند، ۱۸نهاد اطلاعاتی وجود دارد، اما این ۱۸نهاد اطلاعاتی هر یک کار خاص خود را انجام میدهند و موازیکاری محسوب نمیشود.
در حوزه سازمان اطلاعات سپاه نیز همینطور است، ما تداخلی با وزارت اطلاعات کشور نداریم و القائات و خبرسازیهای رسانههای بیگانه جعلی بوده و واقعیت ندارد.
اختلاف نگاه اطلاعات سپاه با وزارت اطلاعات بر سر اتهامات پرونده بازداشتشدگان محیطزیستی چیست؟
به موضوع خوبی اشاره کردید، اما باید توجه داشته باشید که سازمان اطلاعات سپاه خیلی مواظب است که مجموعه پایگاههای موشکیاش چه در هوافضا و چه در نیروی دریایی سپاه توسط دشمن شناسایی نشود. یکی از راههای دشمنان برای شناسایی این پایگاهها استفاده از افرادی بود که در پوشش فعال محیطزیست فعالیت میکردند.
در موضوع بازداشت این افراد، حرف سپاه این بود که رفتار آنها و اطلاعاتی که جمعآوری کردهاند ناظر بر کشف مقرها و پایگاههای حساس مجموعه سپاه بوده است. نهایتا تیمی که توسط ستاد کل نیروهای مسلح تشکیل شد و مدارک و اسناد را مورد بررسی قرار داد، اعلام کرد که استدلال سپاه کارشناسی است.
قوه قضاییه هم بر همین مبنا حکم را صادر کرد. همانطور که میبینید سازمان اطلاعات سپاه در بخش کارکردی سپاه حضور دارد. باید توجه داشته باشید که شگردهای دشمن بسیار پیچیده است؛ به مرور زمان مشخص شد که سرتیم این گروه که در پوشش حفاظت از محیطزیست فعالیت میکردند براساس مستندات بهدست آمده از طرف آمریکاییها و کاناداییها مأمور بودهاند و به همینخاطر تلاش کردند که هزینههای سنگینی را برای آزادسازی آنها بپردازند.
در فاصلهای که تا انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ باقیمانده است، زمزمههایی درخصوص کاندیداتوری برخی افراد که یا عضو سپاه هستند یا سابقه عضویت در سپاه را دارند، شنیده میشود. نظر شما در این خصوص چیست؟
در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انگیزهای برای ریاست قوه مجریه وجود ندارد. اینجا لازم است خاطرهای را ذکر کنم: شاخصترین و محبوبترین فرمانده ما که مردم به او لقب سردار دلها را دادند، شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی بود. ۳ماه قبل از شهادت ایشان، من جلسهای با او داشتم.
ایشان خطاب به من گفت: «بهعنوان مسئول روابطعمومی و سخنگوی سپاه میخواهم چیزی را به شما بگویم. هر موقع شنیدید که قاسم سلیمانی میخواهد کاندیدای ریاستجمهوری شود، نیازی نیست که شما با من تماس بگیرید و صحت و سقم موضوع را جویا شوید.
از جانب من مسئول هستید که این موضوع را بهشدت تکذیب کنید؛ زیرا آن چیزی که من بهعنوان یک پاسدار میخواهم، سربلندی و عزت مردم ایران است و اساسا به این موضوعات فکر نمیکنم.» بنابراین ما نمیتوانیم نادیده بگیریم که به جهت اینکه مجموعهای از افراد توانمند، کارآزموده و استخوانداری در سپاه حضور دارند که کارهای بزرگی را برای کشور انجام دادهاند به کشور در بحرانهای سنگین بهطور مؤثری یاری رساندهاند، طبیعی است که در موضوع انتخابات هم مردم در ذهن خود انتظار حضور چنین افرادی را دارند که تواناییهای لازم برای اداره کشور را داشته باشند.
اما لازم به تأکید است که سپاه به لحاظ قوانین، مقررات و ضوابط جاری خود به هیچوجه ورود مصداقی به انتخابات و حمایت از کاندیداها را نداشته و نخواهد داشت و در مقوله کاندیداتوری انتخابات، پاسداران و سایر نظامیان با طی کردن فرایندهای قانونی مانند سایر شهروندان مجاز هستند درصورت برخورداری از شرایط قانونی، با حضور در انتخابات در معرض رأی مردم قرار گیرند؛ و البته ما نمیتوانیم مانع گمانهزنیهای رسانهها و روزنامهنگاران در این زمینه شویم.
هر روز اسمی بهعنوان نامزد احتمالی ریاستجمهوری مطرح میشود و ما نمیتوانیم در مورد یک به یک آنها موضعگیری کنیم. اما یک اصل ثابتی وجود دارد که سپاه به هیچوجه از هیچ مصداقی در انتخابات ریاستجمهوری یا مجلس و شوراها حمایت نمیکند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ملت ایران تعلق دارد و هر کسی هم که بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شود، سپاه همانند گذشته سعی میکند به او کمک کند. آنچه مهم است سربلندی، عظمت، امنیت، توسعه و عزت مردم ایران است.