زمانی که اتفاقات و صحبتهای یکی دو روز اخیر طرفهای آمریکایی و ایرانی را کنار هم میگذاریم شواهد به نفعِ رفع موانع بینالمللی اقتصاد و برداشته شدن تحریمها خودنمایی میکند. بنابراین، برخلاف بهمنماه احتمال نزولی شدن قابل توجه قیمت دلار قبل از سال نو، دور از ذهن نخواهد بود.
پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران نرخ دلار و سایر ارزها به شدت از این رویداد متأثر شد و روند افزایشی به خود گرفت. دولت ایران و به ویژه بانک مرکزی در این مدت تلاش کرده است با برنامه و تدبیر، تحریمهای آمریکا را خنثی و درحد توان از سقوط بیش از حد ارزش پول ملی جلوگیری کند.
اما، به رغم همه تلاشهای صورت گرفته دلار ورود به کانال ۳۰ هزار تومانی را نیز تجربه کرد. اما پس از تحولات مربوط به سیاست خارجی در دیماه، کمی عقب نشست، به طوری که برای چند هفته، در محدوده ۲۳ هزار تا ۲۵ هزار تومان در نوسان بود.
پیروزی جوبایدن در انتخابات آمریکا و تأکید او بر بازگشت به برجام، خوشبینیها به رفع تحریم را افزایش داد و در نتیجه کاهش قیمت دلار روز به روز بیشتر شد، دلار سیر نزولی به خود گرفت و تا کانال ۲۲ هزار تومانی هم عقب نشینی کرد. از آنجایی که تحریم عامل اصلی افزایش دلار است این سیر نزولی کاملاً منطقی بود.
ترس، نگرانی و دودلی دلالان ارز
برخلاف چشمانداز امیدبخش رفع تحریمها عدهای با هدف سوداگری و از طریق ایجاد جو منفی در بازار از کاهش بیشتر قیمت دلار جلوگیری کردهاند. طوری که قیمت دلار روند افزایشی به خود گرفت و دوباره وارد کانال ۲۶ هزار تومانی شد.
در آخرین هفته بهمن ماه قیمت دلار مدام در حال نوسان بین سقف ۲۶ هزار و ۳۰۰ تومان و کف ۲۵ هزار و ۷۰۰ تومان بود و یورو هم در محدوده ۳۱ هزار ۶۰۰ تومان تا ۳۱ هزار و ۱۰۰ تومان نوسان داشت.
یک نکته مهم در افزایش قیمت دلار، به رغم تحولات سیاسی و خوشبینهای موجود در روابط بینالمللی ایران این است که این افزایش پر قدرت نبوده است. به این معنی که هم با نوسان همراه بوده و هم فعالان و به ویژه دلالان به نوعی سردرگمی دچار بودند. اگر در دوره ریاست جمهوری ترامپ، بعد از خروج از برجام اطمینان خاطر فعالان از روند افزایشی قیمت دلار بسیار زیاد بود، در عوض در این دوره ترس، نگرانی و شک و دو دلی، به رغم افزایشها بر بازار ارز حاکم است.
این ترس و دو دلی ناشی از دو چیز است. نخست، هرچند تعللهایی در بازگشت آمریکا به برجام مشاهده میشود، اما در تحلیلها و همچنین در جامعه کفه ترازو به سمت بازگشت این کشور سنگینی میکند و نه عدم بازگشت. به ویژه اینکه ایران نیز مانعی برای بازگشت به تعهدات برجامی خود نمیبیند و بارها این را اعلام کرده است.
دوم اینکه طبق گزارشهای بانک مرکزی، شاخصهای اقتصادی کشور در شش ماهه دوم سال عملکرد مثبتی داشتهاند. این یعنی اینکه به رغم تحریم و شیوع کرونا، روند اقتصاد در جهت مثبت قرار دارد.
در چنین شرایطی خروج قیمت دلار از کانال ۲۰ هزار تومان و بازگشت به کانال ۲۶ هزار تومان غیر منطقی است. فعالان بازار نیز این را بهتر از هر کس دیگری میدانند. شک و دو دلی آنها نیز از اینجا ناشی میشود.
شاید به همین خاطر است که به رغم افزایش قیمت دلار در اوایل هفته گذشته، به تدریج در اواخر هفته با کاهشی نسبی نرخ دلار مواجه بودیم. با این وجود، روند کلی نمودار تغییرات قیمتی، نشاندهنده کاهش نسبی قیمت ارز در مقایسه بین روز ابتدایی و انتهای هفته است. طبق محاسبات قیمت دلار در آخرین معاملات این هفته ۲۵ هزار و ۹۰۰ تومان ثبت شد که ۴۰۰ تومان ارزانتر از قیمت آن در ابتدای هفته بود.
سیگنالهای کاهشی برای بازار دلار
اکنون که نقش رفع تحریمها در سیر نزولی و سقوطی قیمت دلار پوشیده نیست انتظار میرود با مشاهده سیگنالهای مثبت در روابط خارجی و به ویژه در مورد برجام شاهد کاهش محسوس قیمت دلار باشیم. در بهمنماه بیشتر نظارهگر اختلافات طرفین بودیم، اما به نظر می رسد در اسفندماه، شرایط تغییر می کند.
با توجه به اینکه ایران نشان داده که در تعیین ضربالاجل خروج از پروتکل الحاقی، بسیار جدی است، به نظر میرسد اروپا و آمریکا نیز آن را به شدت جدی گرفتهاند، به همین دلیل، شروع نخستین روز آخرین ماه سال ۱۳۹۹ با سه سیگنال مهم برجامی همراه بود که میتواند سیر قیمت دلار را به شدت نزولی کند.
«ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه از آمادگی این کشور برای حضور در نشست گروه ۱+۵ و ایران به منظور بحث درباره مسیر دیپلماسی برنامه هستهای سخن گفت و افزود که واشنگتن دعوت نماینده اتحادیه اروپا را خواهد پذیرفت.
این موضوع به احتمال زیاد مسئله اینکه برداشتن گام نخست از سوی کدام طرف باشد را حل خواهد کرد. از طریق گفتگوهای غیر مستقیم و رسانهای نمیتوان گام عملی برداشت، اما در چنین نشستی طرفین میتوانند بر سر چگونگی اقدامات عملی صحبت کنند.
بهعلاوه، دومین حرکت آمریکا را نیز میتوان به اقدام عملی این کشور در احیای برجام تعبیر کرد. «ریچارد میلز»، سرپرست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد به طور رسمی ادعای گذشته کشورش مبنی بر اعمال تحریمهای این شورا علیه ایران را پس گرفت.
و سومین اقدام آمریکا لغو محدودیتهای اعمال شده بر دیپلماتهای ایرانی است. میلز در نامهای دیگری اطلاع داد که محدودیت اعمال شده علیه دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران برای تردد در سه مایلی، برداشته شده و به روال گذشته بازگشته است.
اگر به این نکته دقت کنیم که این تحولات پس از جلسه مجازی روز پنجشنبه وزیران امورخارجه فرانسه، آلمان، انگلیس وآمریکا برای رایزنی در باره پایان ضربالاجل قانون لغو تحریمها و توقف اقدامات داوطلبانه ایران تحت برجام رخ داده است احتمال لغو تحریمها در آینده نزدیک قوت خواهد گرفت.
هرچند هنوز به طور رسمی ایران برای حضور در این جلسه اعلام آمادگی نکرده است اما سیگنالهای مثبت در سمت ایران نیز وجود دارد. ایران بارها اعلام کرده است که به محض بازگشت آمریکا، تعهدات خود را به طور کامل اجرا خواهد کرد.
آماده بودن بسترها برای ریزش دلار
درباره میزان ریزش نرخ دلار، نظرات مختلفی وجود دارد به طوری که محدوده زیر ۲۰ هزار تومان و حتی کمتر از ۱۵ هزار تومان نیز مطرح شده است.
در این راستا، رئیس جمهوری در جریان بررسی لایحه بودجه در کمیسیون تلفیق و با انتقاد از تعیین نرخ ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومانی دلار توسط این کمیسیون از دلار زیر ۱۵ هزار تومان سخن گفت. این حرفها و انتظارات از بنیان و منطق اقتصادی برخوردار است. وقتی تحریمها برداشته شود دولت هم میتواند نفت بیشتری بفروشد و دلارهای نفتی را وارد کشور کند و هم داراییهای بلوکه شده را آزاد کند.
میلیاردها دلار ایران در بانکهای چین، کره و هند و سایر نقاط دنیا بلوکه شده و امکان انتقال آنها وجود ندارد. وقتی این پولها آزاد شود بانک مرکزی که در سختترین شرایط از «ونزوئلایی» شدن پول ملی جلوگیری کرد، بدون شک در شرایط عادی، مدیریت بهتری بر بازار ارز خواهد داشت و آن را کنترل خواهد کرد.
بهعلاوه، عادی شدن شرایط اقتصاد کشور، رفع موانع تجارت بینالملل و ورود و خروج آزادانه ارز رونق صادرات و واردات را در پی خواهد داشت. تورم کنترل خواهد شد، انتظارات تورمی در یک جو روانی آرام از جامعه دور خواهد شد و در نتیجه دلارهایی که در کنج خانهها گیر افتاده است روانه بازار میشود. طبق قوانین اقتصادی، با افزایش عرضه، تقاضای کاذب با هدف حفظ قدرت خرید از میان خواهد رفت. همه اینها به معنای کاهش و یا سقوط سریع نرخ دلار خواهد شد.