دیاکو حسینی در تحلیل اقدامات اخیر ایالات متحده مانند پس گرفتن درخواست اعمال بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران (اسنپ بک)، پذیرش شرکت در گفتوگو با اروپا در خصوص ایران و رفع محدودیت تردد دیپلماتهای ایرانی در نیویورک، درباره افق پیش روی برجام اظهار داشت: آقای بایدن از خروج ترامپ از برجام انتقاد کرده و تمایل خودش را برای بازگشت به برجام اعلام کرده بود اما تا این لحظه هیچ اقدامی صورت نگرفته است و به نظر میرسد که دست کم قویترین افراد و جناحها در کابینه آقای بایدن فکر میکنند که ایران باید اولین گام را بردارد و به تعهدات خودش بازگردد.
وی افزود: دلایل این کار کاملاً روشن است و به نظر میرسد که دیپلماسی مخفی بیشتر مدنظر دولت بایدن برای آنچه که آنها رایزنی با متحدانشان در منطقه و اعضای کنگره اسم میگذارند، است؛ اما طبیعتاً این روند برای ایران به این استدلال ساده مجاب کننده نیست که یک کشور انجام تعهدات قانونی خودش را که متکی بر قطعنامه شورای امنیت ملل متحد است، به جلب نظر دیگران موکول کند. اگر قرار بود که امور جهان به این ترتیب پیش برود و کشورها به دلیل مسائل داخلی و یا روابطشان با دیگر کشورها اجرای قوانین را تعلیق کنند، جهان دارای فضایی خطرناک میشد.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل، با غیر قابل قبول خواندن استدلال دولت بایدن و نبود شفافیت در تصمیمهای دولت او، گفت: در این شرایط مجبور به گمانهزنی راجع به نیات بایدن در تعلل بازگشت به برجام هستیم، یکی از دلایل میتواند این باشد که آنها در حال خرید زمان هستند تا فرجه لازم را برای مشورت داشته باشند. همینطور شاید دچار این سوتفاهم کاملاً اشتباه شده باشند که که بهتر است با دولت آینده ایران وارد دیپلماسی شوند؛ این موضوع به دلیل نا آشنایی با ساختار حکومت در ایران است و ممکن است تصور کرده باشند با این تعلل میتوانند ایران را وادار کنند که به امتیازهای بیشتر تن دهد اما طبیعتاً این نیز امکان پذیر نیست و نتیجه عکس خواهد داد.
وی با اشاره به زمان اجرایی شدن قانون طرح اقدام متقابل علیه تحریمهای آمریکا که توسط مجلس تصویب شده است، خاطرنشان کرد: پس از پنجم اسفند، اجرایی نشدن قانون مجلس که البته دولت با آن موافق نبوده و آن را به به زیان دیپلماسی دانسته، به اقدام آمریکا در برداشتن تحریمها بستگی دارد. این هشدار از طرف مقامهای ایرانی نزدیک به یک ماه است که به دولت آقای بایدن داده شده است و تا به امروز حداقل در بازتاب رسمی مورد بیتوجهی قرار گرفته است. دوم اینکه این اقدام (قانون) همچنان در راستای گامهای ایران برای کاهش تعهدات خودش مطابق بند ۳۶ برجام تصویب شده است و از آنجایی که طرفهای دیگر برجام عمل نکردند، این حق برای ایران محفوظ است.
این تحلیلگر ارشد مسائل ژئوپلتیک با بیان اینکه توقف اجرای پروتکل الحاقی نقض عمده نسبت به تعهدات ایران محسوب نمیشود، خاطرنشان کرد: به این دلیل که که رژیم بازرسیهای آژانس در ایران بسیار گستردهتر از این موضوع است و عمده این بازرسیها بر اساس توافق پادمان باقی خواهد ماند و فقط بخشی کمی از آنها آسیب خواهد دید که آن هم در صورتی که همانطور که رهبری و رئیس جمهور اشاره کردند در صورتی که آمریکا به تعهدات خودش برگردد در مدت بسیار سریع و کوتاهی قابل بازیابی و به حالت قبلی در چارچوب برجام است اما در عین حال این کار این خطر را ایجاد میکند که کشورهای اروپایی که همیشه به سمت آمریکا متمایل بودهاند را به سمت اقدامات مخربتر سوق بدهد که میتواند دیپلماسی و راهحل را پیچیدهتر کند.
وی در مورد سفر دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران، اظهار داشت: سفر آقای گروسی به ایران طبیعتاً تحت تاثیر مسائل فنی روابط ایران و آژانس بینالمللی و همین اقدامی که در پیش است قرار دارد. آژانس نگرانیهای خودش را دارد و میخواهد مطمئن شود، اتفاقی (اجرای قانون مجلس) که در پیش است، آسیبی به اصل موضوع همکاری ایران و آژانس نخواهد زد و به بدنه اصلی این همکاری آسیب نخواهد رساند؛ همچنین ایران به سمت مسیری که از نگاه آژانس میتواند گام برداشتن در مسیر نظامی کردن برنامه هستهای است قرار نگیرد که البته ایران چنین قصدی ندارد.
حسینی بیان داشت: اما اگر این سفر بتواند چنین اطمینانی را به آقای گروسی بدهد، سفر کمک کنندهای برای آژانس خواهد بود برای فهم دقیق آنچه در حال رخ دادن است. بنابراین این سفر از نگاه آژانس میتواند نتایج خوبی داشته باشند و برای ایران نیز خوب است، چرا که میتواند با شفافیت کامل و دقیقتر آنچه در پیش رو است و پیامدهای فنی را به رئیس آژانس توضیح دهد. این کار همچنین از نگرانیهای غیر ضروری کم میکند.
وی درباره دگرگونی رابطه ایران و اروپا، تصریح کرد: دولت آقای ترامپ برای اروپا یک تهدید بسیار بزرگ بود، به دلیل اینکه آقای ترامپ هیچ ایمان و اعتقادی به اتحاد سنتی بین اروپا و ایالات متحده نداشت و رفتارهایی که ترامپ در پیش گرفته بود که به لحاظ معنایی و چه در پیشبرد اهداف مشترک اروپا و آمریکا آسیب میزد. از طرف دیگر اروپا نیز این ترس را داشت که رفتارهای کنترل نشده آقای ترامپ با آمریکای تحت کنترل ترامپ میتواند باعث هرج و مرج بیشتر جهانی شود و نا امنی را در موضوعات مختلف در از جمله چین، کرهشمالی و ایران افزایش دهد که در اغلب این موارد مستقیما اروپا به لحاظ تجاری و امنیتی آسیب دید.
این تحلیلگر مسائل آمریکا و اروپا یادآور شد: بنابراین در آن زمان سیاست اروپا بر مهار آمریکایی یا «کنترل آسیب» دولت آقای ترامپ در آمریکا بود. با پایان این دوره و بازگشت باید به کاخ سفید، آن دیدگاه سنتی که از روابط اروپا و آمریکا حمایت میکرد یک نوع آرامش خاطر را به اروپا بازگرداند و فکر میکنم در اینجا یک تمایل طبیعی در اروپا وجود دارد مبنی بر تقویت همکاری با آمریکا و بازسازی آسیبهایی که در دوره ترامپ در رابطه دو طرف آتلانتیک ایجاد شده بود.
وی افزود: بنابراین در این دوره ما میبینیم که این گرایش طبیعی اروپاست که به آمریکا نزدیکتر است و طبیعتا رابطه آن با ایران دورتر است و آن زمان حمایت از برجام در دوره آقای ترامپ ناشی از سیاست کنترل آسیب اروپا بود اما امروز آنها احساس میکنند که نیاز چندانی به ادامه سیاست پیشین ندارند و میتوانند در هماهنگی کاملتر و مستند با آمریکا، اهداف خودشان را جلو ببرند؛ بنابراین خیلی طبیعی و قابل انتظار بود که مناسبات ایران و اروپا حول محور برجام در قیاس با دوره آقای ترامپ ضعیفتر شود.