متن کامل این نامه به شرح زیر است:
سیاست خارجی ایران حساسترین وضعیت خود را این روزها طی میکند و نیاز است که دستگاه سیاست خارجی قدرت ابتکار عمل حداکثری داشته باشد. حفظ امنیت ملی، امکان تجارت و مبادله مالی بین ایران و سایر ملتها با توجه به تغییر و تحولهایی که در صحنه سیاست بینالمللی با تغییر ترامپ و آمدن بایدن در حال اتفاق است، از جمله بستگی کامل به تدبیری دارد که دولت ایران در این روزها بر اساس منافع ملی و با هماهنگی رهبر معظم انقلاب اتخاذ میکند دارد.
این در حالی است که قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» این ابتکار عمل را از دولت سلب کرده و او را مسلوب الاراده در اختیار حریف قرار دادهاست. این قانون حتی اگر با نیت به رخ کشیدن اقتدار ملی و با هدفهای انقلابی نوشته شده باشد، در عمل حق ابتکار عمل سیاسی را به حریف داده و استقلال دستگاه سیاست خارجی ایران را سلب کرده است. این اتفاقی نیست که مجلس و رییس جمهوری نه تنها در تاریخ که حتی در همین روزها توان دفاع از آن را داشته باشند.
درخواست من به عنوان یک شهروند و یک فعال سیاسی از مجلس شورای اسلامی این است که با یک طرح دو فوریتی دیگر این قانون را لغو کند و اجازه دهد که تمشیت امور سیاست خارجی با دولت ملی و رسمی و بر اساس قانون اساسی با تایید شورای امنیت ملی و با هماهنگی و راهبری مقام معظم رهبری صورت گیرد.
کنفرانس امنیتی مونیخ برگزار شد و گروهی که امید به بازگشت سریع بایدن به برجام را داشتند انتظارشان برآورده نشد. البته این قلم از ابتدا بر این باور بود که این بازگشت با سرعت انجام نمیگیرد و این کار در اولویت مستاجر جدید کاخ سفید نیست. لذا، ایران باید سیاستی مستقل از سیاست امریکا داشته باشد. با توجه به درازا کشیدن بیش از چهل ساله اختلافات ایران و آمریکا و مساله حساس انرژی هستهای قاعدتا سیاست ایران نباید تابعی از تحولات کاخ سفید و تصمیمهایی که در آن اتخاذ میشود باشد. البته، سیاست مستقل داشتن به معنی عکسالعمل نشان ندادن به اقدامهای طرف مقابل نیست. بلکه، بدین معنی است که توان تحرک و ابتکار عمل سیاسی خود را در صحنه بینالمللی در هر لحظه را در اختیار داشتهباشد. چنانچه همهچیز به کنش امریکا وابسته گردد، این بدین معنی است که ایران در گرو او است. هیچ عقل سلیمی تدبیر خود را در گرو طرفِ کارزار خود قرار نمیدهد و این اتفاقی است که متاسفانه طی قانون پیشگفته رخداده است. از این رو، تدبیر این کاستی مقدم بر دیگر تدبیرهاست.
امریکا همچنان که پیشبینی میشد در گام اول در پی بازسازی چهره زشت ترامپی خود در جهان است. شعار بازگشت امریکا که بایدن از آن یاد میکند به مفهوم ترمیم روابط با متحدان استراتژیک خود چون اتحادیه اروپا، یا تاکید بر ناتو و بازگشت به پیمانهای بینالمللی چون پاریس و از این دست و در نهایت در دستگرفتن راهبری جهان آزاد -بخوانید غرب و متحدانش و متحدان خود- است.
سویه دیگر این بازگشت نه تنها تبعیت از هنجارهای بینالمللی بلکه راهبری سازمانها و نهادهای آن است. بنابراین، در این چند ماهه قاعدتا امریکا با تغییر چهره و در گام اول با مشورت، هماهنگی و ایجاد همگرایی و همکاری با اروپاییان و در گام دوم با تشنج زدایی با چین و روسیه فضا را بر ما تنگتر خواهد کرد. در همین ارتباط شاهد اولین هماهنگی و اجماع بین امریکا وتروئیکای اروپایی درباره امنیت منطقه و نحوهی بازگشت امریکا به برجام طی سه روز گذشته بودیم. خوشبختانه موافقت شب گذشته رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی ایران و مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از ورود به بحران زودرس جلوگیری نمود.
بیگمان، زمان به نفع ما نیست و باید کاری کرد. هرچه این زمان طولانیتر شود منافع ملی ما بیشتر به خطر خواهد افتاد. بدون تردید رویارویی با امریکای بایدن سختتر از امریکای ترامپ است و او از تمام دستاوردهای ترامپ استفاده خواهد کرد و یک سرِ سوزن در اندیشهی منافع ملت ایران نیست و تنها منافع امریکا و متحدانش که اسرائیل در راس آنان است را پی خواهد گرفت. در مدت اقامت ترامپ در کاخ سفید با توجه با سیطره نتانیاهو بر خانواده او، اسرائیل چند گام به پیش آمد، گستاختر شد و از متحدان خود در جنوب خلیج فارس پردهبرداری کرد.
بنابراین، شرایط گفتگوهای بینالمللی در وضعیت فعلی با شرایط مذاکرات دوره برجام متفاوت است و نیاز به ابتکارهای تازهای است. آن زمان هم دولتهای وابسته منطقه یکی از مانعهای اساسی پیشبرد مذاکرات بودند. لیکن اینبار گستاخانهتر و بیپردهتر عمل میکنند. چه باید کرد را دولتی که در صحنه کارزار است بر اساس اختیارها و فرایندهای قانونی و در هماهنگیهای سلسلهمراتبی باید اتخاذ کند. لذا، این قلم هیچ پیشنهادی در این زمینه ارائه نمیکند. ولی، اکنون که مجلس دست دولت را بسته است، تمام مسئولیت فعلی و تاریخی ناکامیهای بعدیِ حاصل از این بیعملی بر عهده مجلس خواهد بود.
سیاستمدارن ملی در چنین بزنگاههایی منافع ملی را بر منافع شخصی و گروهی خود ترجیح میدهند و در تاریخ جاودانه میشوند. امید که شما نمایندگان اندیشهورز این موقعیت تاریخی ایران را دریابید. تدبیر با شماست.