چهره دوم مرد سرزمین برفی

آفتاب-سید بهزاد اخلاقی:‌‌ در حدود 76% از مردم روسیه یقین دارند که رئیس جمهور آینده آنها « دمیتری مدویدیف » معاون اول نخست وزیر روسیه و کاندیدای ریاست جمهوری از حزب « روسیه واحد » خواهد بود.

در میان 5 کاندیدای ریاست جمهوری روسیه بخت اول با دیمتری مدویدیف نخست وزیر دولت ولادیمیر پوتین است و بعد از وی به ترتیب « ولادیمیر ژیرینوفسکی » رهبر حزب لیبرال دموکرات ، «گنادی زوگانوف» رهبر حزب کمونیست قرار دارند . اما نکته قابل توجه آنجاست که در مجموعه نظر سنجی های که نهاد های روسی و غیر روسی از مردم روسیه در مورد انتخابات ریاست جمهوری ماه مارس انجام داده اند تقریباً هیچ یک از افراد پیروزی « آندره باگدانوف » رهبر حزب دموکراتیک روسیه و « میخائیل کاسیانوف » رهبر اتحاد مردمی-دموکرات روسیه را ممکن نمی داند.

و بلاخره با توجه به اخبار متفاوتی که از رسانه های مختلف در مورد انتخابات ریاست جمهوری روسیه و کاندید ای آن به گوش می رسید کمسیون مرکزی انتخابات روسیه اعلام کرد که پنج نفر فوق کاندیدهای رسمی امتخابات روسیه هستند و مدارک لازم از آنها دریافت شده است و برگه های رای گیری بر مبنای این پنج نفر در حال تنظیم است.

نکته جالب توجه دیگر در مورد انتخابات روسیه این است که مردم روسیه می گویند مدویدیف ، ژیرینوفسکی و زگانوف را می شناسند اما شناحتی نسبت به کاسیانوف و باگدانوف ندارند پس عملا انتخابات در روسیه میان سه تن برگزار می شود و دو نفر دیگر امیدی به انتخاب شدن ندارند.

به عقیده مردم روسیه ژیرینوفسکی بخاطر صریح بودن، گفتن حقیقت و هدفمندی، زوگانوف بخاطر صداقت و نزدیکی به مردم، مدویدیف بخاطر تحصیلات، تعادل، صداقت و پرکاری، شایسته ریاست جمهوری هستند.


سوال این است که هزینه بالای تبلیغات و شرکت در انتخابات را چه گروه های برای این پنج تن متحمل می شوند؟ برای سه نفر اول که از احزاب با نفوذ روسیه به شمار می روند مشکلی وجود ندارد حزب روسیه واحد پشتوانه مالی به پهنای فعالیت های گازپروم دارد حزب کمونیست از خواستگاه مردمی بهره مند است و حزب ژیرنوفسکی را بنگاه های کوچک خضوصی و البته تجار با نفوذ روسیه حمایت می کنند ، اما احزاب کوچک تر برای چه در انتخابات روسیه شرکت می کنند در حالی که می دانند اقبال عمومی از آنها در حدود 17٪ در بهترین حالت خواهد بود ؟

دو حالت را بیشتر نمی توان برای حضور این افراد متصور شد کسب وجهه سیاسی برای اینکه بتوانند برای انتخابات شوراهای مرکزی در روسیه کاندید شود و حالت دیگری ورود به بدنه دولت، اتحتمکال اینکه افراد بازنده در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان روسای مناتق در روسیه انتخاب شوند بسیار زیاد خواهد بود.

بعد از توضیحات فوق مساله مهم دیگر این است که مردم روسیه آیا رئیس جمهور خود را انتخاب می کنند یا این انتخاب به آنها تحمیل خواهد شد؟

وقتی در روسیه اخبار سراسری را می بینید هر جای که ولادیمیر پوتین حضور دارد معاون وی یعنی دیمیتری مدودیدیف نیز حاضر است یعنی مردم روسیه هر روز چهره  وی را می بینند، در  روزنامه ها در اخبار در  برنامه های تلویزیونی و تمامی رسانه های گروهی.

 وی به راحتی می تواند از اخبار سراسری با مردم سخن بگوید و از برنامه های آتی دولت به آنها خبر دهد این برنامه های آتی دولت برنامه های اعلام شده خود اوست او به مردم این اطمینان را می دهد که وی جانشین شایسته ای برای ولادیمیر پوتین مرد سال 2007 است. اما واقعا چنین است؟

طبق نظر سنجی انجام شده در «مرکز لوادا»، 82% از شرکت کنندگان در این نظرسنجی گفته اند که در انتخابات آتی ریاست جمهوری که روز 2 مارس برگزار می شود، از مدویدیف حمایت می کنند. این بیش از نتیجه ایست که "ولادیمیر پوتین" در انتخابات سال 2000 کسب کرده بود.

انتخابات دوما و بعد از آن ورود مدویدف به عرصه رقابت های انتخاباتی سناریوی پله ای برای انتقال آرام قدرت در روسیه به نظر می رسد.

در همین راستا « دمیتری ارلوف » کارشناس روس می گوید: مدویدیف حامی شخصی ندارد. او متوجه است که تکیه او بر اکثریت حامی پوتین است .

در عین حال، پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری نمی توان آرای در حمایت از پوتین را از آرای در حمایت از مدویدیف جدا کرد و عملاً مدویدیف منابع خود را خواهد یافت. هر چند که پوتین در سال 2000 منابع بیشتری نداشت، اما باید یادآور ساخت که در آن زمان او بعنوان یک مسئولی دولتی که شهرت چندانی ندارد به مردم معرفی شده بود، اما طی چند ماه میزان محبوبیت او افزایش چشم گیری یافت .

اما در سال جاری بطور قطع اوضاع متفاوت با سال های 1999-2000 خواهد بود. در آن زمان رهبری محبوب جانشین رهبری شد که عملاً هیچ محبوبیتی نداشت. و امروز اینطور که دیده می شود مدویدیف فوق العاده محبوب، جانشین پوتین فوق العاده محبوب می شود.

نکته قابل توجه دیگر آن است که اگر مدویدیف بیش از آنچه که پوتین رای آورده بود، رای کسب کند، این استدلالی محکم برای ورود روسیه به عنوان نظامی تک قطبی در ساختار دولتی خواهد بود که روسای جمهور روسای جمهور بعد ار خود را معرفی می کنند.

می توان پیش بینی کرد که مرد شماره دو جایگزین مرد شماره یک می شود و بعد از آن آنها با هم روابط دوستی خود را ادمه می دهند مرد شماره دو که حالا مرد شماره یک شده است به مرد شماره یک اصلی که پشت پرده نشسته است و خط مشی اصلی را تعیین می کند برای ادامه حیات سیاسی  خود نیازمند است پس تلاش می کند تا در مدت چهار سال قدرت خود را بسط دهد و خود را به عنوان یک رهبر ملی معرفی کند وی می تواند از الگو های رفتاری پویتن انتقاد کند به چچن خود مختاری بیشتری بدهد اما در مقابل درگیری هایش را با ناتو افزایش دهد و اعلام کند که می خواهد از حقوق روس های خاورمیانه روس های اروپای مرکزی و دیگر نقاط بحرانی جهان دفاع کند پس نیرو نظامی روسیه را روانه آب های آزاد می کند در عین حال با استفاده از تئوری اقتصاد کلاسیک از گاز به عنوان بزرگترین منبع درآمد روسیه امروز برای به حرکت آوردن دیگر پتانسیل های  اقتصاد روسیه استفاده خواهد کرد،کاهش نرخ بی کاری ،افزایش امید به زندگی و رشد جمعیت در روسیه می تواند یکی از نشانه های حرکت مرد شماره یک باشد.

مرد شماره یک حالا قدرت بیشتری دارد مرد شماره یک سابق به دلیل کاهش حضورش فراموش شده است و حالا زمانی است که مرد شماره یک تیم تازه ای انتخاب می کند و در مقابل ایلگارشی پوتینی می ایستد و اینگونه وی خود را تبدیل به یک رهبر ملی مصلح معرفی می کند که نه روزنامه نگاری را به طور مشکوک می کشد نه جاسوس سابق را در نقطه در مرکز اروپا با مواد رادیو اکتیو مسوم و بعد از آن  به قتل می رساند . 

اما سوال اساسی این است مردم روسیه که علاقه زیادی به داشتن یک رهبر ملی دارند آیا پوتین را به عنوان یک رهبر ملی انتخاب خواهند کرد یا دیمیتری مدویدیف؟