عباس عبدی در یادداشتی با اشاره به مشکلات اصلاح طلبان در انتخابات 1400 نوشت: مشکل مهم دیگر اصلاحطلبان، عدم توانایی در اقناع افکار عمومی یا حداقل اقشار طرفدار خود برای مشارکت انتخاباتی است.
البته این عدم رغبت ممکن است با بهبود شرایط انتخابات و حرکت به سوی انتخابات معنادار حل شود، ولی نباید تصور کرد که با گفتن «تکرار میکنم» مردم پای صندوق خواهند آمد. در سال 1396 و 1394 نیز تکرار میکنم نبود که مردم را پای صندوق آورد، بلکه این خواست عمومی بود که در تکرار میکنم تبلور یافت و حرکت را معنادار و باشتاب نمود.
مثال مناسب برای فهم این مطلب، هُل دادن خودروی ایستادهای در روی سطح شیبدار به سوی پایین است. این خودرو بالقوه آمادگی حرکت در روی سطح به سوی پایین را دارد، ولی اصطکاک مانع از حرکت است، کافی است نیروی اصطکاک را خنثی کنید، بقیهاش در ظرفیت خودرو برای حرکت وجود دارد، خودش با شتاب پایین میرود. ولی اگر این خودرو روی سطح شیبدار به سمت بالا باشد، هُل دادن و حرکت دادن آن ممکن است منجر به بازگشت به عقب و زیر گرفتن هُلدهندگان شود.
بنابراین مساله اصلی این است که آیا مردم برای مشارکت در انتخابات روی سطح شیبدار به سوی پایین قرار دارند یا به سوی بالا. اگر حالت اول است نیروهای سیاسی میتوانند آنها را تهییج کرده و به قول معروف هُل دهند و راه بیفتند، ولی اگر روی سطح شیبدار بالا قرار دارند، هر نوع کوششی برای راه انداختن مردم بیهوده است و جز اتلاف نیرو اثر دیگری ندارد.
رای بی رای، مردم ازشما متنفرن