در دومین جلسه رسیدگی به پرونده حمید، رپر معروف که متهم است ناپدریاش را به قتل رسانده است، قاضی متینراسخ، رئیس جلسه، اعلام کرد دلیلِ با تأخیر آغازشدن دادگاه، جلسه دوونیم ساعتهای بود که برای مشخصشدن علت مرگ مقتول برگزار کردند. قاضی متینراسخ گفت: از ساعت هفتونیم صبح من و همکارانم از یک پزشک فوق تخصص برای پرونده مشورت گرفتیم و دعوت کردیم تا درباره ابهامات پزشکی پرونده برای ما صحبت کند.
سپس جلسه محاکمه در حالی آغاز شد که پیش از این در جلسه روز شنبه کیفرخواست علیه حمید به اتهام قتل عمد از سوی نماینده دادستان خوانده و برای او درخواست مجازات شده بود.
در ابتدای جلسه یکی از فرزندان مقتول که در دادگاه حاضر بود گفت: من درخواست قصاص دارم. متهم و مادرش با پدر من 10 سال زندگی میکردند. آنها میدانستند پدر من بیماری قلبی دارد و حالش خوب نیست. من گذشت نمیکنم. حاضرم سهم دیه دیگر برادرم را هم که در ایران نیست، بپردازم.
سپس وکیلمدافع فرزند مقتول در جایگاه قرار گرفت. او گفت: حمید دو پزشک را به کمیسیونهای پزشکی قانونی میبرده تا اظهارنظر کنند، آنها اصلا چرا باید آنجا میبودند؟ مگر اینطور نیست که پزشکان متخصص پزشکی قانونی خودشان باید اظهارنظر کنند. ضمن اینکه متهم بوکسور است و به دلیل بدن ورزیدهای که دارد ضربات مشت سنگینی هم دارد و به نظر میرسد ضربات مشتی به سمت مقتول پرت کرده و علت خونریزی مغزی مقتول نیز همین بوده است.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من قبل از هر چیزی به سهیل، فرزند مقتول تسلیت میگویم و از اتفاقی که افتاده عذرخواهی میکنم و درخواست بخشش دارم.
او ادامه داد: روز حادثه من در خانه مادرم و هوشنگ بودم که جروبحثی پیش آمد. هوشنگ به سمت آشپزخانه رفت و من فکر کردم میخواهد چاقو بردارد، بههمینخاطر یک لیوان را که روی میز بود، زمین انداختم و شکستم. من اصلا گلدان پرت نکردم و گفتههای نماینده دادستان در جلسه قبل را قبول ندارم.
در این هنگام قاضی متینراسخ خطاب به متهم گفت: در بازسازی صحنه جرم و عکسهایی که از صحنه جرم گرفته شده، گچ دیوار ریخته و دیوار زخمی شده است و این نشان میدهد که به سمت دیوار چیزی پرتاب شده، ضمن اینکه تکههای گلدان شکسته هم وجود داشته است؛ بنابراین به سمت مقتول چیزی پرت شده و این حرف شما نمیتواند درست باشد.
سپس متهم ادامه داد: بعد از آن جروبحث من از خانه خارج شدم و دو روز در خانه داییام بودم تا اینکه مادرم تماس گرفت و گفت هوشنگ در بیمارستان بستری شده است. من اصلا قصدی برای واردکردن صدمه به او نداشتم. ضمن اینکه ادعای وکیل اولیایدم درباره اینکه من بوکسور بودم و مشت زدم هم درست نیست. من ورزشکار بودم و بدنسازی کار میکردم، بعد از اینکه بازداشت و آزاد شدم، زیر نظر مربی تمرین بوکس میکردم. بوکسورشدن من به بعد از فوت مقتول برمیگردد و من در آن زمان هیچ ضربهای به او نزدم.
در این هنگام قاضی متینراسخ از متهم خواست میزان تحصیلاتش را بگوید و توضیح دهد چقدر درباره بیماریهای زمینهای میدانسته است. متهم گفت: من دیپلمه هستم و اطلاعات خاصی از بیماری زمینهای ندارم. ضمن اینکه من اصلا از بیماری مقتول خبر نداشتم.
قاضی متینراسخ به متهم گفت: اما مادر تو 10 سال با این مرد زندگی کرده و به گفته خودت به خانه او رفتوآمد داشتی و در آن خانه زندگی هم میکردی، چطور از اینکه هوشنگ دچار بیماری قلبی بوده و در رگهای قلبش فنر کار گذاشته شده بود خبر نداشتی؟
سپس قاضی از مادر حمید پرسید چه زمانی شوهرش دچار مشکل قلبی شده و عمل کرده است که این زن گفت شش ماه قبل از حادثه این اتفاق رخ داد.
قاضی از حمید خواست در این باره توضیح دهد. حمید گفت: من به صورت مداوم به آن خانه رفتوآمد نمیکردم، ضمن اینکه مادرم و هوشنگ بیشتر روزهای سال را در آلمان بودند و ایران نبودند، بههمینخاطر من خیلی در جریان آنچه اتفاق میافتاد نبودم.
سپس قاضی از متهم خواست تا صحنه درگیریاش با هوشنگ را بازسازی کند. به درخواست قاضی یکی از دوستان حمید که در جلسه دادگاه حاضر بود، نقش مقتول را بازی کرد و در برابر حمید ایستاد و متهم توضیح داد درگیری چطور اتفاق افتاده و او چگونه با هوشنگ درگیر شد.
متهم گفت: من برای هوشنگ احترام زیادی قائل بودم، با او زندگی کرده بودم و بههیچوجه بهعمد به او آسیبی وارد نکردم. در زمان درگیری هم ضربهای به او نزدم.
قاضی متینراسخ به متهم گفت: بارها اعتراف کردی که با مقتول درگیر شده و او را زدهای، حالا چرا انکار میکنی؟
متهم پاسخ داد: من این کار را نکردم. اگر اعتراف کردم برای این بود که نمیخواستم مادرم پایش به دادسرا باز شود. او تابهحال در چنین شرایطی قرار نگرفته بود و میدانستم خیلی دچار اضطراب میشود. بههمیندلیل گفتم من با هوشنگ درگیر شدم تا از مادرم تحقیق نکنند.
در ادامه رئیس دادگاه از متهم خواست تا درباره زندگی خصوصیاش صحبت کند. حمید گفت: بعد از جدایی پدر و مادرم، چند سالی با پدرم زندگی میکردم، اما بعد تصمیم گرفتم پیش مادرم بروم و با او زندگی کنم. در خانه هوشنگ با مادرم زندگی میکردیم. البته این اواخر دیگر آنجا هم نبودم و چون خیلی تمرین میکردم، بیشتر شبها را در استودیو میماندم و فقط لباسهایم در خانه مادرم بود.
در ادامه عزیزمحمدی، وکیلمدافع متهم، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: نظریات کمیسیون پزشکی قانونی درصد قصور را اعلام کرده بود که در کمیسیون آخر قصوری هم متوجه موکل نبود. ضمن اینکه او در هیچ مرحلهای از پرونده اعترافی مبنی بر اینکه با جسم سخت به سر هوشنگ زده باشد، نداشته است. موکل من دخالتی در مرگ هوشنگ نداشته و من درخواست تبرئه او را دارم.
در این هنگام قاضی متینراسخ گفت: در گزارش کمیسیون 9نفره پزشکی قانونی آمده است رفتار متهم باعث تسبیب مرگ هوشنگ شناخته شده است.
سپس متهم برای بیان آخرین دفاع در جایگاه قرار گرفت. او گفت: از اتفاقی که افتاده است من خیلی متأسفم و باز هم از سهیل که یکی از اولیایدم است، عذرخواهی میکنم و درخواست بخشش دارم. من با هوشنگ دشمنی نداشتم که بخواهم باعث مرگش شوم و از اینکه او دچار مشکل قلبی بود هم خبر نداشتم.
در این هنگام نماینده دادستان از قضات درخواست کرد متهم را که با وثیقه آزاد بود، بازداشت کنند. او گفت: برای ما مشخص نشد چرا متهم با خودش پزشک به کمیسیون پزشکی قانونی میبرده است. وقتی متوجه این قضیه شدیم بازپرس درخواست کرد درباره علت مرگ اظهارنظر شود و درصد قصور مدنظر نیست؛ بنابراین من هم با توجه به نظر کیفرخواست درخصوص قتل عمدی درخواست دارم قرار صادرشده برای متهم تشدید شود.
قاضی متینراسخ و دو قاضی مستشار دراینباره وارد شور شدند و بعد از چند دقیقه اعلام کردند درخواست دادستان را قبول میکنند و قرار بازداشت حمید را صادر کردند و به این ترتیب حمید، رپر معروف ایرانی، به زندان منتقل شد.