سعید جلیلی و صادق محصولی، دبیرکل جبهه پایداری، دو گزینه محتمل جبهه پایداری برای انتخابات 1400 هستند که در نهایت یکی از این دو نفر نامزد نهایی این جریان خواهد شد. اینطور که مشخص است اصولگرایان حداقل با سه گزینه ازسوی سه جریان جبهه پایداری، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و شورای وحدت اصولگرایان وارد میدان خواهند شد؛ به علاوه چندین نامزد ریز و درشت، مشهور یا نیمهمشهور دیگر که فردی اقدام کرده یا میکنند.
از سویی دیگر، به نظر میرسد که یکی از گزینههای مورد نظر شورای وحدت یا شورای ائتلاف، محسن رضایی باشد. سعید محمد هم که دو روز پیش از فرماندهی قرارگاه خاتم استعفا داد، به احتمال زیاد با رضایی ائتلاف خواهد کرد. دو گزینه مطرح دیگر که رسمی و نیمهرسمی اعلام نامزدی کردهاند، محمد دهقان و عزتالله ضرغامیاند. اینکه آیا این دو نفر بهتنهایی وارد گود انتخابات خواهند شد یا نامزد یکی از دو جریان باقیمانده اصولگرایی خواهند شد، مشخص نیست.
محمدناصر سقای بیریا، عضو جبهه پایداری، درباره روند ائتلاف این جبهه با اصولگرایان گفته است: ما در انتخابات مجلس سازوکار وحدت را اعلام و پیگیری کردیم و به نتیجه رسیدیم. انشاءالله با سازوکاری که تعیین میشود وارد صحنه خواهیم شد، اما اصولگرایانی که پایداری را تخریب میکنند به ما لطف دارند. درباره انتخابات ۱۴۰۰ گزینه نهایی هنوز مطرح نشده است. انتخابهای ما گسترده است و به یکی، دو نفر محدود نیست اما جلیلی و محصولی از گزینهها هستند. پیشبینی ما این است که اگر درست عمل کنیم، استقبال مردمی خوب خواهد بود. مردم به دنبال این هستند که فرد شایستهای را انتخاب کنند و حدس ما این است که مشارکتهای مردمی پرشورتر از تمام انتخابات خواهد بود.
سقای بیریا گفته است: ما کسانی را که به پرشورترشدن انتخابات کمک میکنند در نظر داریم ضمن اینکه فکر نمیکنم جبهه پایداری کاندیدای خانم داشته باشد. نقویحسینی اصولگرا قبلا درباره نامزدی سعید جلیلی گفته بود که او مدعی نامزدی نیست اما میگوید اگر اصولگرایان سر من به اجماع برسند، به انتخابات وارد خواهم شد؛ ولی اگر اجماع نباشد، او قصد ورود به انتخابات ندارد. صحبتهایی شده است که اگر اجماع اصولگرایان روی قالیباف انجام شد و او برای ریاستجمهوری آمد، جلیلی به میاندوره مجلس وارد شود و ریاست مجلس را برعهده بگیرد؛ در همین جلسات مطرح شد که سعید محمد هم گزینه شهرداری تهران باشد که او واکنش نشان داد و گفت که صرفا برای ریاستجمهوری وارد خواهم شد.
محمد مهاجری پیشتر درباره سعید جلیلی اینطور پیشبینی کرده بود: «او توان رئیسجمهورشدن را ندارد. قبول دارم که او شخصی مؤمن، انقلابی و مأخوذ به حیاست. شاید بچههای مذهبی گوشهچشمی به او داشته باشند اما در نهایت آنها هم به او رأی نمیدهند زیرا در بزنگاه انتخابات آنها هم متوجه میشوند که کشور به فردی احتیاج دارد که توانایی انجام وظایف ریاستجمهوری را داشته باشد».
سعید جلیی بعد از شکست انتخاباتی سال 92 اقدام به تشکیل دولت در سایه به زعم خودش کرده است و بنا به اخبار موثق حتی کرونا هم نتوانسته جلسات دولت در سایه سعید جلیلی را متوقف کند و در این جلسات، برخی چهرههای دولت احمدینژاد مثل فریدون عباسی نیز شرکت میکنند. گفته میشود که محفل دولت در سایه بیشتر از اینکه یک حزب سیاسی برای نقد دولت باشد، یک جریان سیاسی برای ورود به انتخابات است. از افراد و گردانندگان این محفل هم تا امروز خبری به بیرون درز نکرده است؛ اگرچه حدسهای قریب به یقینی درباره ترکیب اعضای آن وجود دارد. هر چه که هست نمیتوان از این محفل بهعنوان یکی از نهادهای مؤثر در انتخابات ۱۴۰۰ چشمپوشی کرد. جبهه پایداری مهمترین جایی است که سعید جلیلی روی حمایت آن حساب باز کرده است و حالا یکی از دو گزینه آنها هم هست، از سویی دیگر، سعید جلیلی برخلاف سایر اصولگرایان، با محمود احمدینژاد مرزبندی نکرده و این امید را دارد که از حمایت ویژه احمدینژاد و احمدینژادیها هم بهرهمند شود. حسن عباسی، رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز نیز از دیگر افرادی است که در سخنرانیهای خود سعید جلیلی را بهعنوان نامزد برتر اصولگرایان معرفی کرده و معتقد است اگر جلیلی معرفی نمیشود به خاطر روحیه فسادستیزی اوست که در تقابل با باندهای خاص در جریان اصولگرا قرار میگیرد.
گزینه دیگر جبهه پایداری دبیرکل تازه منصوبشدهاش است. تعویض ناگهانی آقاتهرانی با صادق محصولی، وزیر وقت کشور، در هنگام انتخابات 88، که اخیرا انجام شده، حالا معنیدارتر میشود. جبهه پایداری که نگاهش به تحزب یکی به میخ و یکی به نعلزدن است، از یکسو به تبع پدر معنویاش، آیتالله مصباح یزدی، مخالف تحزب است و از سویی دیگر خودش را یک حزب میداند و حتی درخواست ثبت هم به وزارت کشور داده است. حالا میتواند با معرفی محصولی، ژست داشتن نامزد حزبی هم به خود بگیرد.
رئیس ستاد انتخاباتی احمدینژاد و وزیر بعدی دولت او، زمانی که میخواست از مجلس وقت رأی اعتماد بگیرد، از سوی روحالله حسینیان پولدار اصولگراها لقب گرفت. درباره ثروتش حرفوحدیث زیاد است، خودش هم این را میداند و گفته است: «من بارها در جلسات دانشجویی پاسخ این سؤال را دادهام و انتظارم این است شما بهعنوان دانشجو قبلا جستوجو میکردید و توضیحاتی را که داده شده، مطالعه میکردید اما دشمن دنبال این است نیروهای انقلابی را بزند. در اسلام داشتن ثروت که درست به دست آمده نهتنها ناپسند نیست بلکه خوب هم هست. یک نفر هم نتوانسته ادعا کند من از طریق رانت و معامله با دولت یک ریال کسب کرده باشم». روحالله حسینیان، از حامیان محصولی در مجلس هشتم، در پاسخ به پرسشی مبنیبر احتمال استفاده از پول محصولی به نفع تبلیغات انتخاباتی احمدینژاد گفته بود: «اصولگرایان باید یک نفر پولدار داشته باشند تا از آنها حمایت کند تا بتوانند رأی بیاورند».
محصولی که سال 90 از سوی اتحادیه اروپا در فهرست ممنوعالورودها به کشورهای عضو این اتحادیه قرار گرفته است، آخرینبار آب پاکی را اینچنین روی دست جریان اصولگرایی ریخت و گفت: «محصولی و جبهه پایداری اهل بدهوبستان نیستند؛ برای همین ممکن است حرفهایی هم درباره ما بزنند. برخی میگویند اگر با ما وحدت کردید درست است ولی اگر وحدت نکردید وحدتشکن هستید! ما معتقدیم جریانی میخواهد تحت عنوان پدرسالاری برای حزاب اصولگرا تصمیم بگیرد ولی ما زیر بار این جریان نمیرویم».
اما واقعیت این است که جریان جبهه پایداری در سالهای اخیر توانسته با بازیهای سیاسی که امیر محبیان از آن به نام «باج»گیری یاد میکند، در بزنگاه سهم خوبی از جریان اصولگرایی بگیرد. بهویژه در زمان بستن فهرستها با تهدید زدن زیر میز، وابستگان خود را وارد کند. به این شکل کمکم توان و قدرت سیاسی و مهرهچینی خود را افزایش داده تا جایی که حالا میتواند بهراحتی زیر میز بزند و حتی اگر باجی هم دریافت نکرد، خودش به تنهایی و رأسا وارد عمل شود. این جبهه- حزب در مجلس یازدهم بخش زیادی از کرسیها را همراه خود دارد و احتمالا به همین پشتوانه در سودای فتح پاستور است؛ بدون اینکه نیاز به همراهی و حمایت و همکاری دیگر جریانهای درون اصولگرایی داشته باشد.